از نبوغ و فسادِ بلاتر
در قرنِ نوزدهمِ بریتانیاییها متمولترین مردمِ دنیا بودند. بعد نوبت به آمریکاییها رسید و بعد روسها و حالا هم عربهایِ حوزهیِ خلیج. سپ بلاتر که از منطقهیِ توریستیِ والاییس است، این را خوب میداند و برایِ همین است که دوباره به عنوانِ رئیسِ فیفا انتخاب خواهد شد و با اتوریتهیِ خودش به فسادِ فوتبالِ جهان ادامه خواهد داد. با این حال باید نبوغِ او را تحسین کرد. بلاترِ 79 ساله خیلی زود فهمید که نظمِ جهانیِ نویی در راه است که در آن غربیها هیچ موضوعیتی ندارند. من خودم این قضیه را فقط وقتی فهمیدم که در دومِ دسامبرِ 2010 میزبانیِ جام جهانی به روسیه و قطر رسید. من این کمپین را سالها دنبال کرده بودم و با خیلیها خصوصی دربارهاش حرف زده بودم. از میانِ آنها اندک افرادی بودند که میزبانیِ روسیه را پیشبینی کنند و تقریبا هیچکس فکرش را هم نمیکرد که قطر میزبان شود.
کشورهایِ غربی هرکدام به دلایلی فکر میکردند میتوانند برندهیِ این انتخاب شوند. آمریکا و انگلیس که کاپیتالیستهایِ ذاتی هستند فکر میکردند چون بازار فوتبالِ گستردهای دارند پیروزی خواهند شد، پرتغال و اسپانیا به دوستانشان در داخلِ نهادِ فیفا اعتماد داشتند و هلند و بلژیک فکر میکردند کمپینِ سبزشان (که حتی با دوچرخه به زوریخ معرفی شده بود) برگِ برندهشان است. غافل از اینکه برایِ فیفا تنها پول و زور موضوعیت دارد. ولادیمیر پوتین دستِ رایدهندهها پیچاند، زنانِ قلدبلندِ روسی مدام در سالنهایِ فیفا چرخ زدند و قطر رویِ تمامِ پروژههایِ فوتبالیِ دنیا سرمایهگذاری کرد. بعد از این انتخابات یک سومِ مقاماتِ فیفا متهم به فساد و رشوه گرفتن شدند و استعفا دادند.
خیلی از مقاماتِ غیرِ غربیِ فوتبال از بلاتر و استعدادش تعریف میکنند. حتی مایکل فن پراگِ هلندی که قصد داشت برایِ ریاستِ فیفا با او رقابت کند میگوید: «او آدمِ خوشبرخوردی است و اسمِ تمامِ روسایِ فدراسیونهایِ کشورهایِ مختلف را حفظ است. بلاتر حتی اسمِ همسرانشان را هم میداند.» بلاتر حتی میتواند به شکلِ قانونی هدایایِ زیادی هم به این روسا بدهد. درسته، او هرگز دلِ مطبوعاتِ غربی را به دست نخواهد آورد، اما خودش میداند که این قضیه در نظمِ نوینِ جهانی اهمیتِ چندانی ندارد.
کشورهایِ غربی از تغییر دادنِ فیفا عاجزند. البته آنها میتوانند جامِ جهانی را تحریم کنند، اما به قولِ راجر پیلک، محققِ سیاسی در دانشگاهِ کولورادو، غربیها ذاتا حاضر نیستند برایِ دفاع از اصولشان، خودشان را قربانی کنند.
کشورهایِ غربی هرکدام به دلایلی فکر میکردند میتوانند برندهیِ این انتخاب شوند. آمریکا و انگلیس که کاپیتالیستهایِ ذاتی هستند فکر میکردند چون بازار فوتبالِ گستردهای دارند پیروزی خواهند شد، پرتغال و اسپانیا به دوستانشان در داخلِ نهادِ فیفا اعتماد داشتند و هلند و بلژیک فکر میکردند کمپینِ سبزشان (که حتی با دوچرخه به زوریخ معرفی شده بود) برگِ برندهشان است. غافل از اینکه برایِ فیفا تنها پول و زور موضوعیت دارد. ولادیمیر پوتین دستِ رایدهندهها پیچاند، زنانِ قلدبلندِ روسی مدام در سالنهایِ فیفا چرخ زدند و قطر رویِ تمامِ پروژههایِ فوتبالیِ دنیا سرمایهگذاری کرد. بعد از این انتخابات یک سومِ مقاماتِ فیفا متهم به فساد و رشوه گرفتن شدند و استعفا دادند.
خیلی از مقاماتِ غیرِ غربیِ فوتبال از بلاتر و استعدادش تعریف میکنند. حتی مایکل فن پراگِ هلندی که قصد داشت برایِ ریاستِ فیفا با او رقابت کند میگوید: «او آدمِ خوشبرخوردی است و اسمِ تمامِ روسایِ فدراسیونهایِ کشورهایِ مختلف را حفظ است. بلاتر حتی اسمِ همسرانشان را هم میداند.» بلاتر حتی میتواند به شکلِ قانونی هدایایِ زیادی هم به این روسا بدهد. درسته، او هرگز دلِ مطبوعاتِ غربی را به دست نخواهد آورد، اما خودش میداند که این قضیه در نظمِ نوینِ جهانی اهمیتِ چندانی ندارد.
کشورهایِ غربی از تغییر دادنِ فیفا عاجزند. البته آنها میتوانند جامِ جهانی را تحریم کنند، اما به قولِ راجر پیلک، محققِ سیاسی در دانشگاهِ کولورادو، غربیها ذاتا حاضر نیستند برایِ دفاع از اصولشان، خودشان را قربانی کنند.
۱ نظر
-
پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳