یونایتد یک روباه میخواهد
آی اسپورت – از آخرین زمانی که منچستریونایتد، رقابتهای لیگ را در خانه چنین بد آغاز کرده بود، زمان بسیار زیادی میگذرد؛ سال ۱۹۷۳ که در نهایت در رتبه هجدهم قرار گرفتند. اما فوتبال اکنون نسبت به نیمقرن پیش تغییرات بسیار زیادی را به خود دیده و دیگر کسی احتمال نمیدهد که شیاطین سرخ همچون آن سال، باز هم برای فرار از منطقه سقوط بجنگند. اما علیرغم پیروزی پنج گله برابر لایپزیگ در لیگ قهرمانان اروپا، باید همگی اولاً به این حقیقت اعتراف کنند که در مصاف با «استانبول باشاکشهیر» و شکست برابر این تیم، امری که بیشتر از هر چیز دیگری توجهات را به خود جلب میکرد، عدم بهرهمندی سرخپوشانِ شهر منچستر از شخصیتِ قاطعِ قهرمانی بود. بله؛ یونایتد همچنان در اروپا ۶ امتیازی است اما باشاکشهیر در این جدال هر بار اراده کرد به دروازه سرخها رسید و این نمیتواند برای هیچ هواداری امری پذیرفتنی باشد. ضمن این که شرایط در لیگ جزیره به هیچ عنوان بر وفق مراد آنها نیست؛ جایی که شاگردان «اولهگنار سولسشائر» با گذشت ۶ هفته تنها ۷ امتیاز به دست آوردهاند و از همین حالا نه امتیاز با صدر جدول فاصله دارند.
دوماً پرسش اصلی اکنون این است: منچستریونایتد چگونه میتواند امروز برابر اورتونِ آماده جان سالم بدر ببرد؟ تیمی که با ۱۵ گلِ زده، یکی از تیمهای بسیار خوبِ هجومی در این فصل نشان داده و امروز باید به مصاف یونایتدی برود که در فاز دفاعی نواقص قابل توجهی را به تصویر کشیده است. فراموش نکنید که از همین پاشنه آشیل بود که توپچیهای لندن بعد از مدتها موفق شدند منیونایتد را به زانو درآورند. شاید اما جوابِ پرسش فوق در ماجرای معروف و قدیمی «روباه و جوجه تیغی» نهفته باشد. داستانی که در آن «روباه» خیلی چیزها میداند و «جوجه تیغی» فقط یک چیز. منچستریونایتدِ تحت رهبری سولسشائر در مثال ما همان «جوجه تیغی» است که یک چیز را خوب فرا گرفته؛ «عقبنشینی و صبر برای استفاده از اشتباهات رقیب». به لطف همین ترفند بوده که آنها در چند مسابقه موفق به ضربه زدن به حریف شدند.
اگر بخواهیم دقیقتر سخن بگوییم باید به صادقانه بیان کنیم که تمام نتایج خوب سرمربی نروژی دقیقاً از همین شیوه به دست آمده و زمانی که برابر تیمی خوب و مقتدر به میدان میرود، بیشتر از هر چیزی، زدن گلِ اول برایش حائز اهمیت است. همان گونه که در مصاف با لایپزیگ متوجه شد اگر برابر منچستر عقب باشید و نظم تیمی خود را از دست بدهید، قطعا به شدت جریمه خواهید شد. اما همین امر توضیح میدهد که چرا شیاطین سرخ با گذشت شش هفته از لیگ برتر انگلیس هنوز در خانه پیروز نشدهاند! آنها برابر چلسی دیداری کم برخورد داشتند که هر دو تیم برای استفاده از فضا عقب نشسته بودند و هیچ یک به طرف دیگر، فضا لازم را هدیه نداد. در نتیجه نیز کار با تساوی بدون گل خاتمه یافت.
در مسابقه بعدی یعنی مصاف با توپچیهای لندن، شاگردان «میکل آرتتا» به شیوهای متفاوت نسبت به چلسی توپ را مستطیل سبز به چرخش درآوردند به نحوی که در نیمه نخست، توپ بیشتر در زمین شیاطین سرخ دیده میشد. اما با وجود این تغییر باز هم به نظر میرسید که مسابقه با تساوی بدون گل به پایان برسد که دلیل آن بر خلاف جدال با آبیهای استمفوردبریج، ناشی از عدم خلاقیت بازیکنان آرسنال بود. در واقع برنامه بازیهای سرخهای شهر لندن توپچیها در این فصل بسیار سخت بوده و آنها بر اساس برنامه لیگ برتر مجبور شدهاند در همین چند هفته نخست، هم به مصاف لیورپول بروند هم منچسترسیتی. آن هم در شرایطی که در هر دو مسابقه به عنوان تیم مهمان پا به مسابقه گذاشتند. این را در نظر داشته باشید که با توجه به اتفاقات فصل گذشته و نتایج آرتتا برابر شش تیم بزرگ لیگ - که هرگز برابر آنها پیروزی خارج از خانه به دست نیاورد – میشد ارائه سبکی محتاطانه را پیشبینی کرد.
آرسنالیها با «توماس پارتی» و «محمد الننی»، خط هافبک شیاطین سرخ را از کار انداختند اما تهدید «مارکوس رشفورد» و «میسون گرینوود» همچنان پا بر جا بود. در یکی از صحنههای مسابقه در نیمه نخست، رشفورد با حرکتی خوب، توپ را به گرینوود رساند تا نشان دهد که چه زوج دردسرآفرینی میتوانند باشند. اما خودتان را جای هواداران این تیم بگذارید؛ آیا باشگاهی پر افتخار در لیگ برتر همچون منچستریونایتد، باید خود را تنها محدود به ضدحملات کند؟ هیچ باشگاهی با چنین نگاهی نمیتواند مدعی قهرمانی باشد چرا که جام در آغوش تیمی آرام میگیرد که فعالانهتر در مستطیل سبز ظاهر شود.
این نکته را در ذهن داشته باشید؛ حتی جوجه تیغیها هم گاهی حمله میکنند و تنها منتظر ضدحمله زدن نیستند! در نیمه نخست جدال با آرسنال، منیو همان خط هافبک چهار نفره لوزی شکل را - که برابر لایپزیگ داشت - به کار گرفت اما این بار به هیچ عنوان نتوانست عملکرد پیشین خود را در زمین به نمایش بگذارد. به همین دلیل نیز بود که در نیمه دوم به سیستم ۱-۳-۲-۴ تغییر آرایش داد تا پوگبا در سمت چپ خط هافبک به میدان برود. این امر بازی مدافعان کناری توپچیها را محدود کرد ولی روند بازی به نوعی بود که دو تیم به نظر تنها روی اشتباه حریف میتوانستند به گل برسند. همان گونه که احتمال میرفت گل نیز ثمره اشتباه حریف بود، نه یک اشتباه بلکه دو اشتباه از پوگبا؛ ابتدا در حرکت با توپ و سپس ارتکاب خطای پنالتی.
پوگبا مانند همیشه به سیبل اصلی انتقادات تبدیل شده؛ این بار بسیار به حق؛ چرا که در سه دیدار خانگی اخیر شیاطین سرخ، دو بار خطای پنالتی انجام داده و هنوز مشخص نیست که بهترین پست برای او چیست! اما آیا مشکل بزرگتر با هدف نشان دادنِ ستاره فرانسوی، در سایه قرار میگیرد؟ قطعاً خیر! تیم به شدت از مشکل سیستمی و فنی رنج میبرد. آنها تنها در ده دقیقه پایانی، آن هم زمانی که آرسنال برای دفاع از اندوختهاش عقب نشسته بود، شروع به فشار کرد و توپ را به محوطه حریف ریختند!
این امر باعث شده شک و تردیدها نسبت به مرد نروژی به اوج خود برسد؛ مردی که در زمان بازیکنی یک تعویض طلایی بود اما از همان ابتدای بازگشتش به یونایتد به عنوان مربی، در خصوص تواناییهایش برای سازماندهی یک تیم هجومی یک علامت سوال بزرگ وجود داشت. این همان چیزیست که مربیان برجسته را از سایرین متمایز میسازد و اوله از این خصوصیت بیبهره است. جوجه تیغیها هرگز بازی را به سایرین دیکته نمیکنند و قهرمان نمیشوند! یونایتد یک روباه میخواهد که هر بار با ترفندی جدید، شکاری چربونرم را به دست آورد. روباهی شاید همچون «مائوریسیو پوچتینو».
سازندگی/ترجمه: نوید صراف
نظر دهید