یادداشت: تغییرِ دوران برایِ یوونتوس و بایرن مونیخ
آرشِ حقیقی
سالِ 2016 برایِ یوونتوس و بایرن شروعی یکسان نداشت. در تورین مکس آلگری بالاخره موفق شد بعد از آغازِ کابوسوارش در سریِ آ، تیمِ خودش را بعد از دورانِ پیرلو و توز و ویدال بسازد و با 15 پیروزیِ پیاپی به صدرِ جدول برسد. اما در مونیخ سنتِ مصدومینِ پرتعدادِ تیمِ گواردیولا، بعد از تعطیلاتِ زمستانی ادامه پیدا کرد و کار به جایی رسید که میانگینِ قدیِ خطِ دفاعیِ بایرن به 174 سانتیمتر رسید. بایرن مونیخ در تساویِ بدونِ گل در زمینِ لورکوزن برایِ اولین بار در دو سالِ اخیر حتی یک شوت در چهارچوب هم نداشت و مهمتر از همه خبرِ جدایی پپ گواردیولا در آخر فصل باعث بالا رفتنِ تنشها بینِ او و مدیرانِ باشگاه شد. این تنش حتی به تماشاگران هم منتقل شد و با بالا رفتنِ بنری که رویش درج شده بود: «پپ گواردیولا هیچوقت خیلی هم به دلمون ننشست»، در جریانِ بازی با دارمشتاد به اوجش رسید.
وضعیتِ مکس آلگری در تورین در نقطهیِ مقابلِ پپ گواردیولا قرار دارد. با وجودِ اینکه آلگری فصلِ پیش یوونتوس را تا یک قدمیِ سهگانه برد و نشان داد با 10 یورو هم میشود در رستورانِ 100 یورویی غذا خورد، هنوز شک و تردید دربارهیِ تیمی که خودش قرار بود برایِ این فصل بسازد باقی بود. بحثی در این نیست که آلگری با تغییراتِ اندک اما هوشمندانهای که در تیمِ آنتونیو کونته داد، بیانکونری را یک قدم جلوتر برد، اما نکتهیِ مهم اینجا بود که بعد از رفتنِ پیرلو و توز و ویدال، آلگری چطور تیمی جدید میسازد. این پروژه در ابتدا به هیچ وجه خوب پیش نرفت. خریدهایِ آلگری از خدیرا و کوادرادو گرفته تا هرنانس و ساندرو، هیچکدام موفق نشدند جایی مطمئن در ترکیبِ اصلیِ یوونتوس برایِ خودشان پیدا کنند. بدتر اینکه یوونتوسیها شاهدِ درخششِ کینگزلی کومن در بایرن، بازیکنی که در ابتدایِ فصل به دیبالا ترجیح داده میشد، بودند و باز بدتر اینکه فرناندو یورنتهای که آلگری اعلام کرده بود نیازی بهش ندارد در چمپیونز لیگ دروازهیِ یوونتوس را باز کرد، تا یووه به عنوانِ تیمِ دوم و بعد از من سیتیای که در هر دو بازیِ رفت و برگشت شکستش داده بود، به دور حذفی صعود کند. اما تغییرِ دوران برایِ بیانکونری از ماهِ دسامبر بدین سو و اعلامِ بازیِ آنها مقابلِ بایرن مونیخ توسطِ خاویر زانتی، بسیار محسوس بوده است.
اما از منظرِ تاریخی بایرن مونیخ تیمی بوده که بیشتر از هر تیمِ دیگری در سالهایِ اخیر یوونتوس را در خانه به دردسر انداخته است. شاید حتی آغازِ دورانِ جدیدِ بایرن را بتوانیم یک دیدارِ تاریخی مقابلِ یوونتوس در تورین بدانیم. دسامبرِ 2009 لویی ون گال در اولین فصلِ خودش در باواریا در آستانهیِ اخراج قرار داشت. تقریبا تردیدی نبود که شکست مقابلِ یوونتوس پایانِ کارِ ون گال در بایرن خواهد بود. اما بایرنِ ون گال با 4 گل یوونتوس را شکست داد و این پیروزیِ شروعی شد برایِ رسیدنشان به یک قدمیِ کسبِ سهگانه، افتخاری که اینترِ مورینیو در فینالِ چمپیونز لیگ ازشان گرفت. از این سال به بعد بود که با آمدنِ یوپ هاینکس و منظم کردنِ خطِ دفاعی و بالاتر بردنِ خلاقیت در بعد هجومی و توجه بیشتر به فوتبالِ مستقیم، بایرن دو فینالِ دیگر را در بازهیِ زمانیِ سه ساله تجربه کرد و در نهایتِ سهگانهیِ خودش را برد.
حالا بایرن مونیخ بازهم در مقطعی حساس و تاریخی قرار گرفته است. تنها راهی که پپ گواردیولا میتواند نامِ خوبی از خودش در باواریا به جا بگذارد بردنِ چمپیونز لیگِ امسال است. هیچ نتیجهای غیر از این نمیتواند اعتبارِ خدشهدار شدهیِ پپ در بایرن را به روزِ اولش بازگرداند و قدمِ اول برایِ رسیدن به این هدف از جی استادیوم میگذرد.
سالِ 2016 برایِ یوونتوس و بایرن شروعی یکسان نداشت. در تورین مکس آلگری بالاخره موفق شد بعد از آغازِ کابوسوارش در سریِ آ، تیمِ خودش را بعد از دورانِ پیرلو و توز و ویدال بسازد و با 15 پیروزیِ پیاپی به صدرِ جدول برسد. اما در مونیخ سنتِ مصدومینِ پرتعدادِ تیمِ گواردیولا، بعد از تعطیلاتِ زمستانی ادامه پیدا کرد و کار به جایی رسید که میانگینِ قدیِ خطِ دفاعیِ بایرن به 174 سانتیمتر رسید. بایرن مونیخ در تساویِ بدونِ گل در زمینِ لورکوزن برایِ اولین بار در دو سالِ اخیر حتی یک شوت در چهارچوب هم نداشت و مهمتر از همه خبرِ جدایی پپ گواردیولا در آخر فصل باعث بالا رفتنِ تنشها بینِ او و مدیرانِ باشگاه شد. این تنش حتی به تماشاگران هم منتقل شد و با بالا رفتنِ بنری که رویش درج شده بود: «پپ گواردیولا هیچوقت خیلی هم به دلمون ننشست»، در جریانِ بازی با دارمشتاد به اوجش رسید.
وضعیتِ مکس آلگری در تورین در نقطهیِ مقابلِ پپ گواردیولا قرار دارد. با وجودِ اینکه آلگری فصلِ پیش یوونتوس را تا یک قدمیِ سهگانه برد و نشان داد با 10 یورو هم میشود در رستورانِ 100 یورویی غذا خورد، هنوز شک و تردید دربارهیِ تیمی که خودش قرار بود برایِ این فصل بسازد باقی بود. بحثی در این نیست که آلگری با تغییراتِ اندک اما هوشمندانهای که در تیمِ آنتونیو کونته داد، بیانکونری را یک قدم جلوتر برد، اما نکتهیِ مهم اینجا بود که بعد از رفتنِ پیرلو و توز و ویدال، آلگری چطور تیمی جدید میسازد. این پروژه در ابتدا به هیچ وجه خوب پیش نرفت. خریدهایِ آلگری از خدیرا و کوادرادو گرفته تا هرنانس و ساندرو، هیچکدام موفق نشدند جایی مطمئن در ترکیبِ اصلیِ یوونتوس برایِ خودشان پیدا کنند. بدتر اینکه یوونتوسیها شاهدِ درخششِ کینگزلی کومن در بایرن، بازیکنی که در ابتدایِ فصل به دیبالا ترجیح داده میشد، بودند و باز بدتر اینکه فرناندو یورنتهای که آلگری اعلام کرده بود نیازی بهش ندارد در چمپیونز لیگ دروازهیِ یوونتوس را باز کرد، تا یووه به عنوانِ تیمِ دوم و بعد از من سیتیای که در هر دو بازیِ رفت و برگشت شکستش داده بود، به دور حذفی صعود کند. اما تغییرِ دوران برایِ بیانکونری از ماهِ دسامبر بدین سو و اعلامِ بازیِ آنها مقابلِ بایرن مونیخ توسطِ خاویر زانتی، بسیار محسوس بوده است.
اما از منظرِ تاریخی بایرن مونیخ تیمی بوده که بیشتر از هر تیمِ دیگری در سالهایِ اخیر یوونتوس را در خانه به دردسر انداخته است. شاید حتی آغازِ دورانِ جدیدِ بایرن را بتوانیم یک دیدارِ تاریخی مقابلِ یوونتوس در تورین بدانیم. دسامبرِ 2009 لویی ون گال در اولین فصلِ خودش در باواریا در آستانهیِ اخراج قرار داشت. تقریبا تردیدی نبود که شکست مقابلِ یوونتوس پایانِ کارِ ون گال در بایرن خواهد بود. اما بایرنِ ون گال با 4 گل یوونتوس را شکست داد و این پیروزیِ شروعی شد برایِ رسیدنشان به یک قدمیِ کسبِ سهگانه، افتخاری که اینترِ مورینیو در فینالِ چمپیونز لیگ ازشان گرفت. از این سال به بعد بود که با آمدنِ یوپ هاینکس و منظم کردنِ خطِ دفاعی و بالاتر بردنِ خلاقیت در بعد هجومی و توجه بیشتر به فوتبالِ مستقیم، بایرن دو فینالِ دیگر را در بازهیِ زمانیِ سه ساله تجربه کرد و در نهایتِ سهگانهیِ خودش را برد.
حالا بایرن مونیخ بازهم در مقطعی حساس و تاریخی قرار گرفته است. تنها راهی که پپ گواردیولا میتواند نامِ خوبی از خودش در باواریا به جا بگذارد بردنِ چمپیونز لیگِ امسال است. هیچ نتیجهای غیر از این نمیتواند اعتبارِ خدشهدار شدهیِ پپ در بایرن را به روزِ اولش بازگرداند و قدمِ اول برایِ رسیدن به این هدف از جی استادیوم میگذرد.
۲ نظر
-
سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۲۳pENNY
سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۳۴