یادداشت: روزی که «حال» فوتبال «اصلاح» شد
آی اسپورت- دیکتاتورها هم میتوانند عاشق باشند. عاشق فوتبال. همانطور که به گواه تاریخ دیکتاتورهای عاشق فوتبال کم نداریم. مثلا موسولینی.تاریخ ؛ پیشرفت فوتبال در ایتالیا و به وجود آمدن سری آ را حاصل عشق او میداند. البته عشقی از نگاه یک دیکتاتور. عشقی که برایش قدرت را به همراه بیاورد.
هیتلر عاشق شالکه بود. عشقی که به هشت بار قهرمانی بین سالهای 1933تا 1945 انجامید.
در غاری جایی در پاکستان، تحت تعقیب ترین مرد دنیا،بن لادن رادیوی ترانزیستوری اش را راه می اندازد تا بفهمد آرسنال یک بار دیگر باخته. همین موقع است که فریاد می زند؛«ونگر کثافت بی وفا، مرگ بر اسرائیل،مرگ بر تاتنهام»
پس بیاید شعار فوتبال از سیاست جداست را فراموش کنیم. حتی اگر اینفانتینوی تازه بر مسند فیفا نشسته این شعار را فریاد بزند. او خودش پیروز آمیختگی فوتبال و سیاست است. حضور در بالاترین جایگاه فوتبالی را مدیون همین سیاستی است که وعده جدا کردنش از فوتبال را داده. ما از آمدن اینفانتینیو خوشحال شدیم. این خوشحالی مطمئنا از لحاظ فوتبالی نبود. چون نه این آقای رئیس ایتالیایی- سوئیسی را میشناسیم و نه از تواناییهایش چیزی می دانیم. اگر ما خوشحال شدیم فقط به خاطر سیاست بود. به خاطر کم شدن شر یک دیکتاتور دیگر از فوتبال. برای مایی که همیشه بیشتر از آنچه بدانیم چه میخواهیم میدانیم چه نمیخواهیم نیازی به شناختن اینفانتینیو نبود. همین که شیخ سلمان را میشناختیم و جنایتهایش را میدانستیم کافی بود تا موضعمان را مشخص کنیم. (اگرچه هنوز موضع آقای کفاشیان را نمی دانیم)
شیخ سلمان از همان ابتدا تمرکزش را گذاشته بود روی آسیا و آفریقا. نقاطی روی کره زمین که هنوز هم میتوان دیکتاتور بود و محبوب بود. او حتی فکر رای اروپا را هم نمیکرد. برای این که روزنامه گاردین و خبرگزاری آسوشیتدپرس ماهها قبل از انتخابات با افشاکردن جنایات شیخ سلمان موضعشان را با رئیس کنفدراسیون آسیا مشخص کردند.
علی کفاشیان هم با تاکید آزاردهندهای هر روز و هر روز اعلام میکرد که رایش شیخ سلمان است. اما ما ته دلمان آرزو می کردیم که این اتفاق نیفتد. حتی اگر منافع فوتبالی ما به آمدن شیخ سلمان گره خورده باشد. حتی اگر آمدن او برگ برنده ای باشد برای فدراسیون. با همه اینها ما دوست نداشتیم که «آزادی»را فدای «منافع» کنیم. برای مایی که تازه از پای صندوق های رای برگشته بودیم «آزادی» و «صلح» از نان شب هم واجبتر بود.
دیکتاتورها شاید بتوانند عاشق فوتبال شوند. اما ما نمیتوانیم حتی به واسطه فوتبال عاشق دیکتاتورها شویم. بلاتر نرفته بود که شیخ سلمان بیاید. بلاتر رفته بود که امید بیاید. امید به سرنگونی دیکتاتوری. دیروز حال فوتبال خوب شد. هوا بهتر شد. شاید این بار هوای خوب از فوتبال به سیاست برسد.
آقای کفاشیان امیدواریم شما هم در انتخابات نماینده ما بوده باشید و به «اصلاح» رای داده باشید نه این که روی «اصول»تان مانده باشید به خاطر رویای منفعت.
نیلوفر کنگرانی
۴ نظر
-
شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۱۴:۰۹آریا
شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۱۴:۵۹مرید نیلوقر کنگرانی
شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۱۶:۲۳-
يكشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۴۲