قابِ روز: نفرین به نیکوکاریتان!
آی اسپورت- وقتی که دوربینهای تلویزیونی روی صورتِ ستارههای استقلال زوم میکردند و نمای بسته آنها را به تصویر میکشیدند، تماشای پسربچههای سبزپوش را از دست داده بودیم. عکاسهای آزادی اما آنها را از یاد نبردند و قابهایی را شکار کردند که هر کدامشان، هزارها کلمه و شاید حتی بیشتر حرف و درد داشت. آنها با بازیکنان استقلال وارد زمین شدند. برای خبرنگارها ژست گرفتند و با دستهایشان علامت ویکتوری نشان دادند. تا اینجا همه چیز عادی و همیشگی به نظر میرسید اما شعارِ روی لباسهایشان، چیزی شبیه یک سیلیِ محکم بود. روی لباسهایشان نوشته بود«احسان و نیکوکاری». روی لباسهایی که حداقل 3 سایز بزرگتر بودند. این تیشرتهای سبزرنگ قرار بود مردم را برای باز کردن پنجرهها روی عاطفه در روز احسان و نیکوکاری دعوت کنند اما به تن پسربچهها زار میزدند و سراسر بدن کوچک آنها را پوشش میدادند و بیشتر از آنکه شبیه لباسهایی جذاب برای تبلیغ یک موضوعِ کلیدی باشند، به لباس زندانیها در مخوفترین زندانهای کره زمین نزدیک بودند.
ایرانیها هیچوقت با نیکوکاری بیگانه نبودهاند. همین حالا، تنها دو هفته از کمک خیرهکننده و سریع مردم و سلبریتیها برای تامین هزینههای درمان ملیپوش سابق راگبی ایران میگذرد اما حکومتی شدن نیکوکاری همواره عواقبِ ناامیدکننده خاص خودش را دارد. صندوقهای صدقه در شهرهای مختلف ایران تماما پر از اسکناس هستند اما هنوز این اصرار وجود دارد که هر ماه، مناسبتهای تازهای به بدسلیقهترین شکل ممکن برای نیکوکاری برگزار شد و بارِ کمک به نیازمندها همچنان روی دوشِ خود مردم باشد. برگزاری چنین مراسمهایی کار زیاد سختی نیست. همانطور که پیدا کردن سایزِ پیراهن پسران کوچکی که برای تبلیغ این موضوع روی چمن آزادی قدم میگذارند نباید چندان دشوار باشد. با این وجود، آنهایی که نیکوکاری را از سطح یک وظیفه روزانه شهروندی به سطح یک اتفاق مناسبتی تنزل دادهاند، باید هم به استاندارهای عجیبی از بیذوقی دست پیدا کنند و آنقدر تهی از خلاقیت باشند که جامعه را به طور کلی از مفهوم نیکوکاری زده کنند. اینجا گاهی همه چیز آنقدر عجیب است که دیگر هیچ چیز عجیب نیست. اینجا نیکوکاری هم دیگر دارد به یک ضدارزش تبدیل میشود. درست مثل پیراهنهای پسرکان سبزپوش بازی آزادی. ناهنجار، درنیامده، مقوا، بدقواره. گشاد!
کدخبر:9405
ایرانیها هیچوقت با نیکوکاری بیگانه نبودهاند. همین حالا، تنها دو هفته از کمک خیرهکننده و سریع مردم و سلبریتیها برای تامین هزینههای درمان ملیپوش سابق راگبی ایران میگذرد اما حکومتی شدن نیکوکاری همواره عواقبِ ناامیدکننده خاص خودش را دارد. صندوقهای صدقه در شهرهای مختلف ایران تماما پر از اسکناس هستند اما هنوز این اصرار وجود دارد که هر ماه، مناسبتهای تازهای به بدسلیقهترین شکل ممکن برای نیکوکاری برگزار شد و بارِ کمک به نیازمندها همچنان روی دوشِ خود مردم باشد. برگزاری چنین مراسمهایی کار زیاد سختی نیست. همانطور که پیدا کردن سایزِ پیراهن پسران کوچکی که برای تبلیغ این موضوع روی چمن آزادی قدم میگذارند نباید چندان دشوار باشد. با این وجود، آنهایی که نیکوکاری را از سطح یک وظیفه روزانه شهروندی به سطح یک اتفاق مناسبتی تنزل دادهاند، باید هم به استاندارهای عجیبی از بیذوقی دست پیدا کنند و آنقدر تهی از خلاقیت باشند که جامعه را به طور کلی از مفهوم نیکوکاری زده کنند. اینجا گاهی همه چیز آنقدر عجیب است که دیگر هیچ چیز عجیب نیست. اینجا نیکوکاری هم دیگر دارد به یک ضدارزش تبدیل میشود. درست مثل پیراهنهای پسرکان سبزپوش بازی آزادی. ناهنجار، درنیامده، مقوا، بدقواره. گشاد!
کدخبر:9405
۲ نظر
-
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۷:۴۵-
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۷:۵۸