بازخوانی پرونده اخراج برانکو/ قرار بود زوج پروین-مایلیکهن جای او را بگیرند!
آی اسپورت- این روزها بحثهای زیادی در مورد کیفیت حضور تیم ملی کشورمان در جامجهانی2006 آلمان به گوش میرسد.
همهچیز از جرقهای شروع شد که علی دایی در مصاحبه سالروز تولدش زد. شهریار به عادل فردوسیپور گفت جوی به ضرر او در تیم ملی به وجود آمده بود و بازیکنان زیادی علیه او فعالیت میکردند. دایی حتی مدعی است خود برانکو هم صرفا به خاطر همین جو او را در بازی دوم با پرتغال نیمکتنشین کرد. بعدتر اما سرمربی کنونی پرسپولیس همه اظهارات دایی را تکذیب کرد و گفت از مدتها قبل در ذهنش بوده که با توجه به ویژگیهای تاکتیکی بازی با پرتغال، از دایی در این مسابقه استفاده نکند.
فارغ از این درگیری اخیر، تقریبا هیچ شکی وجود ندارد که کلاه برانکو در جامجهانی2006 پشم نداشت و او نتوانست اقتدارش را در این تیم تثبیت کند. قاب ماندگار لگد زدن علی کریمی به ساک پزشکی تیم بعد از تعویض در برابر پرتغال، بهخوبی میتواند چنین فرضیهای را به اثبات برساند.
سوال مهم اما شاید این باشد که چطور برانکو بعد از سپری کردن یک دوره کاملا موفقیتآمیز روی نیمکت تیم ملی که به آسانترین صعود تاریخ ایران به جامهای جهانی هم منجر شد، ناگهان چنین جایگاه متزلزلی پیدا کرد و به جایی رسید که بازیکنان آشکارا از او نافرمانی میکردند؟ جواب این سوال را باید در فضای پس از صعود ایران در آن زمان جستوجو کرد؛ جایی که عزم عجیبی در کشور برای به پایین کشیدن برانکو و جایگزینی او با یک مربی بزرگتر به وجود آمد و باعث شد ایوانکوویچ نزد شاگردانش از سکه بیفتد.
برانکو چیز جدیدی ندارد!
باورکردنی نیست، اما بعد از پیروزی ایران برابر بحرین و صعود مقتدرانه کشورمان به جامجهانی، ناگهان این زمزمه شکل گرفت که برانکو مربی کوچکی است و در آلمان نمیتواند تیم ما را به جایی برساند. بر همین اساس خیلیها خواهان برکناری او از تیم ملی شدند.
محمد دادگان به عنوان رئیس وقت فدراسیون فوتبال با این ماجرا مخالف بود. او میگفت برانکو ما را به جامجهانی برده و این حق خود اوست که در مرحله نهایی این تورنمنت هم روی نیمکت تیم ملی بنشیند. با این وجود، دادگان نیز کمی قبل از جامجهانی تسلیم شد تا آخرین سنگر هم به دست مخالفان برانکو بیفتد. محمد دادگان در مصاحبهای که اسفند84، یعنی 4ماه پیش از آغاز مسابقات جامجهانی انجام داده به صراحت از جدایی برانکو حرف میزند و میگوید نظر عقلای فدراسیون این بوده که مربی کروات دیگر چیز جدیدی برای یاد دادن به بازیکنان ما ندارد و ماندنش به صلاح نیست.
رئیس وقت فدراسیون فوتبال، از نفراتی مثل محمد مایلیکهن و بیژن ذوالفقارنسب به عنوان گزینههای جانشینی برانکو نام میبرد و حتی میگوید اگر روی دکتربیژن به اجماع برسند، با سایپا هماهنگ خواهند کرد تا او به خاطر منافع ملی به نیمکت تیم ایران منتقل شود! دادگان اما در همین مصاحبه، یک خبر خوش هم برای جامعه فوتبال ایران دارد؛ اینکه علی پروین به عنوان مشاور ویژه کادرفنی به آلمان خواهد رفت و در جامجهانی کنار تیم کشورمان حضور خواهد داشت!
در فاصله صدوچندروز تا آغاز جامجهانی، چنین فضایی علیه برانکو وجود داشت. حالا که درست 10سال از آن روزها میگذرد، شاید بهتر از هر زمان دیگری بتوان نتیجه گرفت چرا تیم ملی در آلمان نتوانست از همه ظرفیتش استفاده کند. به راستی مقصر که بود؟ برانکو؟ دایی؟ باندی که به چشم دایی نگاه میکردند و پاس نمیدادند؟ یا آنهایی که درست در آستانه این بازیها اعتبار و صلاحیت کادرفنی را زیر سوال بردند و مربی کروات را سکه یک پول کردند؟
منبع: همشهری ورزشی
9411
همهچیز از جرقهای شروع شد که علی دایی در مصاحبه سالروز تولدش زد. شهریار به عادل فردوسیپور گفت جوی به ضرر او در تیم ملی به وجود آمده بود و بازیکنان زیادی علیه او فعالیت میکردند. دایی حتی مدعی است خود برانکو هم صرفا به خاطر همین جو او را در بازی دوم با پرتغال نیمکتنشین کرد. بعدتر اما سرمربی کنونی پرسپولیس همه اظهارات دایی را تکذیب کرد و گفت از مدتها قبل در ذهنش بوده که با توجه به ویژگیهای تاکتیکی بازی با پرتغال، از دایی در این مسابقه استفاده نکند.
فارغ از این درگیری اخیر، تقریبا هیچ شکی وجود ندارد که کلاه برانکو در جامجهانی2006 پشم نداشت و او نتوانست اقتدارش را در این تیم تثبیت کند. قاب ماندگار لگد زدن علی کریمی به ساک پزشکی تیم بعد از تعویض در برابر پرتغال، بهخوبی میتواند چنین فرضیهای را به اثبات برساند.
سوال مهم اما شاید این باشد که چطور برانکو بعد از سپری کردن یک دوره کاملا موفقیتآمیز روی نیمکت تیم ملی که به آسانترین صعود تاریخ ایران به جامهای جهانی هم منجر شد، ناگهان چنین جایگاه متزلزلی پیدا کرد و به جایی رسید که بازیکنان آشکارا از او نافرمانی میکردند؟ جواب این سوال را باید در فضای پس از صعود ایران در آن زمان جستوجو کرد؛ جایی که عزم عجیبی در کشور برای به پایین کشیدن برانکو و جایگزینی او با یک مربی بزرگتر به وجود آمد و باعث شد ایوانکوویچ نزد شاگردانش از سکه بیفتد.
برانکو چیز جدیدی ندارد!
باورکردنی نیست، اما بعد از پیروزی ایران برابر بحرین و صعود مقتدرانه کشورمان به جامجهانی، ناگهان این زمزمه شکل گرفت که برانکو مربی کوچکی است و در آلمان نمیتواند تیم ما را به جایی برساند. بر همین اساس خیلیها خواهان برکناری او از تیم ملی شدند.
محمد دادگان به عنوان رئیس وقت فدراسیون فوتبال با این ماجرا مخالف بود. او میگفت برانکو ما را به جامجهانی برده و این حق خود اوست که در مرحله نهایی این تورنمنت هم روی نیمکت تیم ملی بنشیند. با این وجود، دادگان نیز کمی قبل از جامجهانی تسلیم شد تا آخرین سنگر هم به دست مخالفان برانکو بیفتد. محمد دادگان در مصاحبهای که اسفند84، یعنی 4ماه پیش از آغاز مسابقات جامجهانی انجام داده به صراحت از جدایی برانکو حرف میزند و میگوید نظر عقلای فدراسیون این بوده که مربی کروات دیگر چیز جدیدی برای یاد دادن به بازیکنان ما ندارد و ماندنش به صلاح نیست.
رئیس وقت فدراسیون فوتبال، از نفراتی مثل محمد مایلیکهن و بیژن ذوالفقارنسب به عنوان گزینههای جانشینی برانکو نام میبرد و حتی میگوید اگر روی دکتربیژن به اجماع برسند، با سایپا هماهنگ خواهند کرد تا او به خاطر منافع ملی به نیمکت تیم ایران منتقل شود! دادگان اما در همین مصاحبه، یک خبر خوش هم برای جامعه فوتبال ایران دارد؛ اینکه علی پروین به عنوان مشاور ویژه کادرفنی به آلمان خواهد رفت و در جامجهانی کنار تیم کشورمان حضور خواهد داشت!
در فاصله صدوچندروز تا آغاز جامجهانی، چنین فضایی علیه برانکو وجود داشت. حالا که درست 10سال از آن روزها میگذرد، شاید بهتر از هر زمان دیگری بتوان نتیجه گرفت چرا تیم ملی در آلمان نتوانست از همه ظرفیتش استفاده کند. به راستی مقصر که بود؟ برانکو؟ دایی؟ باندی که به چشم دایی نگاه میکردند و پاس نمیدادند؟ یا آنهایی که درست در آستانه این بازیها اعتبار و صلاحیت کادرفنی را زیر سوال بردند و مربی کروات را سکه یک پول کردند؟
منبع: همشهری ورزشی
9411
۶ نظر
-
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۹:۲۶-
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۲۰:۰۴-
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۲۲:۲۸-
شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۲۲:۵۸-
يكشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۰:۳۴برزو
يكشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۱۳