بایرن برابرِ چالشی ناگهانی
تا چند روز پیش بایرنیها از اینکه دروتموند بازیهایِ خودش را میبرد و اختلافش را حفظ میکند خوشحال بودند. حضورِ دورتموند باعث میشد تا بایرن تمرکزِ خودش را حفظ کند و تا پایانِ فصل در بوندسلیگا در خواب و بیداری به سویِ خطِ پایان حرکت نکند. این اتفاقی بود که در دو فصلِ پیش برایِ تیمِ پپ گواردیولا افتاد و تاثیراتِ منفیای بر نمایشِ آنها در چمپیونز لیگ گذاشت. اما دینامیسمِ این حرکت چهارشنبه شب با شکستِ بایرن مقابلِ ماینتز و پیروزیِ دورتموند مقابلِ دارمشتاد تغییر کرد. بازیِ امشبِ دو تیم دیگر بازیای نیست که نتیجهاش بیتاثیر باشد و انتظار برود بایرن در آن پیروز شود. بازیِ امشب حالا بدل به جدالی سخت برایِ بایرن مقابلِ بهترین تیمِ بوندسلیگا در سالِ 2016 شده است. دورتموند دیگر حریفِ تمرینی بایرن نیست، بلکه مدعیِ جدیِ عنوانِ قهرمانی است.
کارل هاینتز رومینیگه دربارهیِ این بازی میگوید: «ما نمیتونیم این بازی را ببازیم.» راستش حرفِ رومینیگه حقیقتِ کامل ندارد. اختلافِ 5 امتیازی فاصلهیِ به نسبتِ خوبی برایِ بازیِ رو در رو با تیمِ دومِ جدول است. با ادبیاتِ بوکس، این بازی فقط میتواند دورتموند را ناک-اوت کند، نه بایرن را. اما رومینیگه نگرانِ 3 امتیازِ بازی نیست، بلکه از موجِ منفیای که شکستِ احتمالیِ امشب با خودش به آلیانتز آرنا میبرد، میترسد. نتایجِ خوبِ بایرن در نیم فصلِ دوم، تا امروز سرپوشی بر جوِ ناآرامِ رختکن و رابطهیِ نه چندانِ گرمِ پپ با مدیرانِ باشگاه بوده است. اما شکست مقابلِ دورتموند میتواند تاثیری مشابهِ تاثیرِ شکستِ 3-1 مقابلِ پورتو در چمپیونز لیگِ فصلِ پیش داشته باشد، وقتی که اختلافِ نظر و درگیری بینِ پپ و دکترِ بایرن، هانس-ویلهملم مولر-ولفهارت به حدی رسید که با استعفایِ او همراه شد.
اما این شرایطی جدید برایِ باشگاهِ بایرن مونیخ نیست. اگر داستانِ بایرن در سه، چهار دههیِ اخیر را دنبال کرده باشید میدانید که بایرن همیشه تنها یک باختِ بزرگ با بحران فاصله دارد، یا حداقل چیزی که بهش "بحرانِ بایرنی" میگویند. معمولا وقتی تیم نتیجه نمیگیرد رختکن به هم میریزد و بازیکنانِ ضدِ مربیِ حرف میزنند. البته سلطهیِ بایرن در سه فصلِ گذشتهیِ بوندسلیگا در حدی بوده که تقریبا هیچ شکستی اثرِ مخربی رویِ شانسِ قهرمانیِ این تیم نداشته است. مثلا وقتی بایرن سالِ 2014 به دورتموند 3-0 باخت، فاصلهیِ 30 امتیازی دو تیم این نتیجه را عملا بیربط کرد. اما امروز اگر دورتموند ببرد، فاصله تنها به 2 امتیاز خواهد رسید و ضربآهنگِ حرکت به سویِ قهرمانی در اختیارِ آنها قرار خواهد گرفت. تنها کاری که توماس توخل باید بکند این است انتقامِ بازیِ رفت را بگیرد، که البته طبیعتا کارِ آسانی نخواهد بود.
بایرنیها در حالِ حاضر تلاش دارند خداحافظیِ دوستانهای با پپ گواردیولا داشته باشند. اما اگر کفِ انتظاراتشان، یعنی قهرمانیِ بوندسلیگا هم به خطر بیفتد، رابطهیِ سردِ پپ با سرانِ باشگاه و جوِ ناآرامِ رختکن، سه ماهِ آخرِ مربیِ اسپانیایی در باواریا را با جنجال روبرو خواهد کرد. رابطهیِ پپ با باشگاه چیزی است که آلمانیها به آن "زوکماینشافت" میگویند: رابطهای عملگرا بینِ دو طرف برایِ رسیدن به هدفِ مشترک، بدونِ دخیل شدنِ احساسات. با این رویکرد میشود عناوینِ بزرگ را فتح کرد. همهیِ مربیانِ بزرگ و موفقِ تاریخ موردِ مهر و محبتِ زیردستیها و بالاسریهایشان نبودهاند. اما چیزی که تاریخِ باشگاهِ بایرن نشان میدهد این است که تیمی همبسته، از جنسِ تیمهایِ 2001 و 2013 شانسِ بیشتری برایِ رسیدنِ به افتخار دارد، و مهمترینِ آنها یعنی چمپیونز لیگ دارد.
پپ گواردیولا در دورانِ مربیگریاش در بایرن چنان استانداردِ تیم را بالا برده است که هر شکستی باعث میشود تا هوادارانِ بایرن مربیگریِ او را زیرِ سوال ببرند. معمولا هم اولین انتقاد ترکیبِ تیم است. برایِ مثال چرا بنعطیه و ریبری از اول مقابلِ ماینتز به زمین رفتند؟ چرا گوتزه به زمین نیامد؟ آیا منطقی بود که پپ لام و آلونسو و کیمیش با هم بیرون بگذارد؟ راستش پاسخ به این سوالات ممکن نیست. اما مسلم است که بایرن در هر شرایطی آنقدر بازیکنِ خلاق در بعدِ هجومی دارد که به اندازهیِ کافی برایِ بردنِ یک بازی موقعیتِ گل ایجاد کنند.
دورتموندی که تا اینجایِ فصل 103 گل زده است، در بازیِ امشب قطعا رویِ دفاعِ مدام در حالِ تغییرِ بایرن فشار خواهد آورد. بایرنِ پپ بیشباهت به بارسلونایِ او نیست، تیمهایی که وقتی زیرِ فشار قرار میگیرند و باید دفاع کنند ضربهپذیر میشوند. البته نکته اینجاست تیمهایِ رقیب به ندرت فرصتِ حمله کردنِ به تیمهایِ پپ را پیدا میکنند. این نکته در بازی مقابلِ یوونتوس کاملا به چشم آمد، بازیای که تلفیقی عجیب از سلطهیِ کاملِ بایرن و ضعفِ دفاعیِ این تیم بود. در این بازی هم از وقتی مهدی بنعطیه به زمین آمد، بازگشتِ یووه به بازی شروع شد. بنعطیه که در حالِ حاضر تنها مدافعِ میانیِ کلاسیکِ بایرن است در بازی مقابلِ ماینتز هم موفق نشد خودش را با فوتبالِ منطقهای و خطِ دفاعیِ بالایِ تیمِ پپ هماهنگ کند.
توماس توخل در بازیِ رفت جنگِ تاکتیکی را به گواردیولا باخت و تیمش با پاسهایِ بلندِ جروم بواتنگ نابود شد. امشب خبری از بواتنگ در ترکیبِ بایرن نخواهد بود. تیمِ توخل ممکن است با آن شور و شناوریِ ابتدایِ فصل بازی نکند، یکی از دلایلش افتِ نمایشِ پیر امریک اوبامیانگ است، اما پپ گواردیولا این تیم را حالا تیمی رشد کرده و کاملا متفاوت با دیدارِ رفت میداند. توخل فوتبالِ هوی متالِ یورگن کلوپ را کمی آرامتر کرده، بدونِ اینکه برندگیِ آن را کند کند. دورتموندیها حالا با اره برقی حمله وحشیانه نمیکنند، بلکه با ورقِ باریکِ فلزی، با ظرافت حریفانشان را از وسط میبرند. با این حال توخل تلاش دارد همان رویکردِ همیشگیِ این فصل را داشته باشد. دورتموند برایِ قهرمانی نمیجنگد و فقط برایِ بردن هر بازی تمرکز میکند. با این حال دورتموند در شرایطی قرار گرفته است که میتواند ضربهای شدید به بایرن بزنند. به قولِ اریک دورم، هم خودشان این را میدانند و هم بایرنیها.
کارل هاینتز رومینیگه دربارهیِ این بازی میگوید: «ما نمیتونیم این بازی را ببازیم.» راستش حرفِ رومینیگه حقیقتِ کامل ندارد. اختلافِ 5 امتیازی فاصلهیِ به نسبتِ خوبی برایِ بازیِ رو در رو با تیمِ دومِ جدول است. با ادبیاتِ بوکس، این بازی فقط میتواند دورتموند را ناک-اوت کند، نه بایرن را. اما رومینیگه نگرانِ 3 امتیازِ بازی نیست، بلکه از موجِ منفیای که شکستِ احتمالیِ امشب با خودش به آلیانتز آرنا میبرد، میترسد. نتایجِ خوبِ بایرن در نیم فصلِ دوم، تا امروز سرپوشی بر جوِ ناآرامِ رختکن و رابطهیِ نه چندانِ گرمِ پپ با مدیرانِ باشگاه بوده است. اما شکست مقابلِ دورتموند میتواند تاثیری مشابهِ تاثیرِ شکستِ 3-1 مقابلِ پورتو در چمپیونز لیگِ فصلِ پیش داشته باشد، وقتی که اختلافِ نظر و درگیری بینِ پپ و دکترِ بایرن، هانس-ویلهملم مولر-ولفهارت به حدی رسید که با استعفایِ او همراه شد.
اما این شرایطی جدید برایِ باشگاهِ بایرن مونیخ نیست. اگر داستانِ بایرن در سه، چهار دههیِ اخیر را دنبال کرده باشید میدانید که بایرن همیشه تنها یک باختِ بزرگ با بحران فاصله دارد، یا حداقل چیزی که بهش "بحرانِ بایرنی" میگویند. معمولا وقتی تیم نتیجه نمیگیرد رختکن به هم میریزد و بازیکنانِ ضدِ مربیِ حرف میزنند. البته سلطهیِ بایرن در سه فصلِ گذشتهیِ بوندسلیگا در حدی بوده که تقریبا هیچ شکستی اثرِ مخربی رویِ شانسِ قهرمانیِ این تیم نداشته است. مثلا وقتی بایرن سالِ 2014 به دورتموند 3-0 باخت، فاصلهیِ 30 امتیازی دو تیم این نتیجه را عملا بیربط کرد. اما امروز اگر دورتموند ببرد، فاصله تنها به 2 امتیاز خواهد رسید و ضربآهنگِ حرکت به سویِ قهرمانی در اختیارِ آنها قرار خواهد گرفت. تنها کاری که توماس توخل باید بکند این است انتقامِ بازیِ رفت را بگیرد، که البته طبیعتا کارِ آسانی نخواهد بود.
بایرنیها در حالِ حاضر تلاش دارند خداحافظیِ دوستانهای با پپ گواردیولا داشته باشند. اما اگر کفِ انتظاراتشان، یعنی قهرمانیِ بوندسلیگا هم به خطر بیفتد، رابطهیِ سردِ پپ با سرانِ باشگاه و جوِ ناآرامِ رختکن، سه ماهِ آخرِ مربیِ اسپانیایی در باواریا را با جنجال روبرو خواهد کرد. رابطهیِ پپ با باشگاه چیزی است که آلمانیها به آن "زوکماینشافت" میگویند: رابطهای عملگرا بینِ دو طرف برایِ رسیدن به هدفِ مشترک، بدونِ دخیل شدنِ احساسات. با این رویکرد میشود عناوینِ بزرگ را فتح کرد. همهیِ مربیانِ بزرگ و موفقِ تاریخ موردِ مهر و محبتِ زیردستیها و بالاسریهایشان نبودهاند. اما چیزی که تاریخِ باشگاهِ بایرن نشان میدهد این است که تیمی همبسته، از جنسِ تیمهایِ 2001 و 2013 شانسِ بیشتری برایِ رسیدنِ به افتخار دارد، و مهمترینِ آنها یعنی چمپیونز لیگ دارد.
پپ گواردیولا در دورانِ مربیگریاش در بایرن چنان استانداردِ تیم را بالا برده است که هر شکستی باعث میشود تا هوادارانِ بایرن مربیگریِ او را زیرِ سوال ببرند. معمولا هم اولین انتقاد ترکیبِ تیم است. برایِ مثال چرا بنعطیه و ریبری از اول مقابلِ ماینتز به زمین رفتند؟ چرا گوتزه به زمین نیامد؟ آیا منطقی بود که پپ لام و آلونسو و کیمیش با هم بیرون بگذارد؟ راستش پاسخ به این سوالات ممکن نیست. اما مسلم است که بایرن در هر شرایطی آنقدر بازیکنِ خلاق در بعدِ هجومی دارد که به اندازهیِ کافی برایِ بردنِ یک بازی موقعیتِ گل ایجاد کنند.
دورتموندی که تا اینجایِ فصل 103 گل زده است، در بازیِ امشب قطعا رویِ دفاعِ مدام در حالِ تغییرِ بایرن فشار خواهد آورد. بایرنِ پپ بیشباهت به بارسلونایِ او نیست، تیمهایی که وقتی زیرِ فشار قرار میگیرند و باید دفاع کنند ضربهپذیر میشوند. البته نکته اینجاست تیمهایِ رقیب به ندرت فرصتِ حمله کردنِ به تیمهایِ پپ را پیدا میکنند. این نکته در بازی مقابلِ یوونتوس کاملا به چشم آمد، بازیای که تلفیقی عجیب از سلطهیِ کاملِ بایرن و ضعفِ دفاعیِ این تیم بود. در این بازی هم از وقتی مهدی بنعطیه به زمین آمد، بازگشتِ یووه به بازی شروع شد. بنعطیه که در حالِ حاضر تنها مدافعِ میانیِ کلاسیکِ بایرن است در بازی مقابلِ ماینتز هم موفق نشد خودش را با فوتبالِ منطقهای و خطِ دفاعیِ بالایِ تیمِ پپ هماهنگ کند.
توماس توخل در بازیِ رفت جنگِ تاکتیکی را به گواردیولا باخت و تیمش با پاسهایِ بلندِ جروم بواتنگ نابود شد. امشب خبری از بواتنگ در ترکیبِ بایرن نخواهد بود. تیمِ توخل ممکن است با آن شور و شناوریِ ابتدایِ فصل بازی نکند، یکی از دلایلش افتِ نمایشِ پیر امریک اوبامیانگ است، اما پپ گواردیولا این تیم را حالا تیمی رشد کرده و کاملا متفاوت با دیدارِ رفت میداند. توخل فوتبالِ هوی متالِ یورگن کلوپ را کمی آرامتر کرده، بدونِ اینکه برندگیِ آن را کند کند. دورتموندیها حالا با اره برقی حمله وحشیانه نمیکنند، بلکه با ورقِ باریکِ فلزی، با ظرافت حریفانشان را از وسط میبرند. با این حال توخل تلاش دارد همان رویکردِ همیشگیِ این فصل را داشته باشد. دورتموند برایِ قهرمانی نمیجنگد و فقط برایِ بردن هر بازی تمرکز میکند. با این حال دورتموند در شرایطی قرار گرفته است که میتواند ضربهای شدید به بایرن بزنند. به قولِ اریک دورم، هم خودشان این را میدانند و هم بایرنیها.
نظر دهید