روحِ بیلسا در تاتنهامِ پوچتینو
آخرین باری که تاتنهام بعد از هفتهیِ اول در صدرِ جدولِ انگلیس بود به ژانویهیِ 1985 برمیگردد و آخرین باری که بعد از ماهِ مارچ صدرنشین بود به سالِ 1965. عاملِ "اسپرزیِ" تاتنهام که همیشه در دهههایِ اخیر این تیم را به عنوانِ تیمی جذاب، اما با فاصله با مدعیانِ قهرمانیِ انگلیس تعریف کرده، همان عاملی است که سر الکس فرگوسن در یکی از معروفترین حرفهایِ قبل از بازیاش در یک جمله خلاصه میکند: «تاتنهامه دیگه!» روی کین از این خاطره به عنوانِ استادیِ سر الکس در حرف زدنِ قبل از بازیها یاد میکند. اما نکتهیِ عمیقتر وضعیتِ تاتنهام بوده است؛ بازندهای جذاب. این روحیه و ذهنیتِ تاتنهامیها در دو فصلِ اخیر توسطِ موریسیو پوچتینو تا حدِ زیادی تغییر کرده است. تاتنهام بعد از بازیِ اول فصل که به یونایتد در اولدترافورد باخت، تا همین چهارشنبهیِ پیش دیگر شکستِ خارج از خانه نداشت و در کلِ فصل هم چهار بازی را باخته است. اما نمایشِ تیمِ پوچتینو بعد از زدنِ گلِ دوم به آرسنال در بازیِ شنبه، بیش از شکست مقابلِ وستهام برایِ هودارانشان نگرانکننده بود. اسپرز در حالیکه یک بازیکن بیشتر داشت و در چند دقیقه نتیجهیِ 1-0 باخته را به بردِ 2-1 بدل کرده بود و تمامِ ریتمِ بازی دستش بود، به جایِ تلاش برایِ زدنِ حداقل یک گلِ دیگر و تمام کردنِ بازی، سعی در کنترلش کرد و خیلی زود عقب کشید. انگار بعد از سوپرگلِ هری کین، با پاسِ عالیِ دلی علی، ذهنیتِ کلاسیکِ اسپرزی بر تاتنهام غالب شد و فکرِ صدرنشینی تمرکزِ تیم را به هم زد. بازگشتِ آرسنال به بازی در نهایت به شکلی بود که شاگردانِ ونگر با ده نفر در لحظاتِ پایانی برایِ زدنِ گلِ پیروزی فشار میآوردند. پوچتینو در این بازی موفق نشد باورِ بردن و بزرگی را به تیمش منتقل کند و تجربهیِ آرسنال و آرسن ونگر حتی ممکن بود یک امتیازِ خانگی را هم از آنها بگیرد. اما عاملِ اسپرزی تنها یکی از دو عاملی است که میتواند امیدهایِ تاتنهام برایِ قهرمانیِ این فصل را بر باد بدهد. عاملِ دیگر خودِ پوچتینو است.
مارسلو بیلسا وقتی مدیرِ تیمِ جوانانِ نیوئلز اولد بویز بود موریسیو پوچتینویِ 13 ساله را فقط با نگاه به پاهایش به عنوانِ یک فوتبالیست پذیرفت و با خودش به باشگاه برد. خودِ بیلسا بود که بعد از نشستن رویِ نیمکتِ اولد بویز در مقامِ سرمربی، پوچتینویِ 18 ساله را برایِ اولین بار در ترکیبِ تیمِ اول به زمین فرستاد. بیلسا و پوچتینو با اولد بویز دو بار قهرمانِ لیگِ آرژانتین شدند و یک بار به فینالِ کوپا لیبرتادورس رسیدند. اما فوتبالِ فوقالعاده پرفشارِ بیلسا که بر اساسِ پس گرفتنِ توپ از حریف در بالاترین قسمتِ ممکن از زمین طرحریزی شده، در باشگاههایِ اروپایی با مشکلاتِ زیادی روبرو شد. در بیلبائو و مارسی بیلسا تیمهایی درست کرد که در مقاطعی از فصل در جایگاه بهترین تیمِ اروپا بازی میکردند، نمایشهایی که پپ گواردیولا بعد از تساویِ 2-2 بارسلونا در سنت مامس اسمش را "مناجاتِ فوتبالی" گذاشت. اما الگویِ همیشگیِ بیلسا در هر دو تیم تکرار شد و با رسیدن به مقطعِ پایانیِ فصل فشارِ زیاد رویِ بازیکنان تاثیر منفی گذاشت و تیم افت کرد. انگار این نوع فوتبالِ پرفشار فقط در لیگِ 19 هفتهایِ آرژانتین میتوانست همراه با قهرمانی باشد.
پوچتینو که همیشه خودش را شاگردِ بیلسا میدانسته، کنارِ خورخه سامپائولی یکی از مربیانِ جوانی بود که ایدههایِ تاکتیسینِ نابغهیِ آرژانتینی را در شکلی عملگراتر به کار گرفت و با اسپانیول و بعد ساوتهمپتون نامی برایِ خودش دست و پا کرد و نهایتا راهیِ وایت هارت لین شد. اما نگاهی به میانگینِ امتیازاتی که تیمهایِ پوچتینو در دو سومِ اول فصل گرفتهاند و مقایسهیِ آن با امتیازاتِ یک سومِ پایانیِ فصل است که عاملِ پوچتینو را برایِ شانسِ قهرمانیِ تاتنهام نگرانکننده میکند: اسپانیول در دو فصلِ 2010-2011 و 2011-2012 از 26 بازیِ اولش در لیگ به ترتیب میانگینِ امتیازِ 1.53 و 1.38 از هر بازی را گرفت. اما در 12 بازیِ پایانی این میانگینها به 0.75 و 0.83 رسید. این افتِ میانگین در فصلِ آخرِ پوچتینو در ساوتهمپتون و فصلِ اولش در تاتنهام هم اتفاق افتاد. ساوتهمپتون در فصلِ 2013-2014 میانگینِ امتیازش از 1.50 در 26 بازیِ اول به 1.42 در 12 بازیِ آخر رسید و تاتنهام در فصلِ 2014-2015 از 1.92 امتیاز در هر بازی به 1.58 نزول کرد. این روحِ بیلسا در فلسفهیِ فوتبالیِ پوچتینو است که شک و تردید دربارهیِ تاتنهامِ این فصل را زیاد میکند، به خصوص بعد از دو نتیجهیِ اخیرِ اسپرز. البته آمارِ دیگری نشان میدهند که پوچتینو اندکی از فشارِ بازیِ تیمش را در این فصل کم کرده است: اسپرز فصلِ پیش میانگینِ 21.4 تکل و 17.8 قطعِ توپ در هر بازی داشت، اعدادی که این فصل به 20.6 و 17.5 رسیدهاند. با این وجود خستگیِ جسمی و ذهنیِ شاگردانِ پوچتینو در دو بازیِ آخر مقابلِ وستهام و آرسنال قابلِ مشاهده بود.
اسپرز باید در دو هفتهیِ آینده پنجشنبهها مقابلِ دورتموند در یوروپا لیگ بازی کند و تنها سه روز بعدش در لیگ مقابلِ استون ویلا و بورنموس به زمین برود. با اینکه پوچتینو این فصل از فولبکهایش، یعنی دنی روز، کایل واکر، بن دیویس و کیران تریپیه به شکلِ چرخشی بازی گرفته گرفته است، اما مهرههایی مثلِ هری کین و دلی علی و کریستین اریکسون و موسا دمبله و توبی آلدروایرلد، جانشینی همسطحِ خودشان ندارند. برایِ همین دو عامل ذهنی و جسمیِ اسپرز ممکن است در دو هفتهیِ آینده شانسِ یک قهرمانیِ رویایی را ازشان بگیرد.
مارسلو بیلسا وقتی مدیرِ تیمِ جوانانِ نیوئلز اولد بویز بود موریسیو پوچتینویِ 13 ساله را فقط با نگاه به پاهایش به عنوانِ یک فوتبالیست پذیرفت و با خودش به باشگاه برد. خودِ بیلسا بود که بعد از نشستن رویِ نیمکتِ اولد بویز در مقامِ سرمربی، پوچتینویِ 18 ساله را برایِ اولین بار در ترکیبِ تیمِ اول به زمین فرستاد. بیلسا و پوچتینو با اولد بویز دو بار قهرمانِ لیگِ آرژانتین شدند و یک بار به فینالِ کوپا لیبرتادورس رسیدند. اما فوتبالِ فوقالعاده پرفشارِ بیلسا که بر اساسِ پس گرفتنِ توپ از حریف در بالاترین قسمتِ ممکن از زمین طرحریزی شده، در باشگاههایِ اروپایی با مشکلاتِ زیادی روبرو شد. در بیلبائو و مارسی بیلسا تیمهایی درست کرد که در مقاطعی از فصل در جایگاه بهترین تیمِ اروپا بازی میکردند، نمایشهایی که پپ گواردیولا بعد از تساویِ 2-2 بارسلونا در سنت مامس اسمش را "مناجاتِ فوتبالی" گذاشت. اما الگویِ همیشگیِ بیلسا در هر دو تیم تکرار شد و با رسیدن به مقطعِ پایانیِ فصل فشارِ زیاد رویِ بازیکنان تاثیر منفی گذاشت و تیم افت کرد. انگار این نوع فوتبالِ پرفشار فقط در لیگِ 19 هفتهایِ آرژانتین میتوانست همراه با قهرمانی باشد.
پوچتینو که همیشه خودش را شاگردِ بیلسا میدانسته، کنارِ خورخه سامپائولی یکی از مربیانِ جوانی بود که ایدههایِ تاکتیسینِ نابغهیِ آرژانتینی را در شکلی عملگراتر به کار گرفت و با اسپانیول و بعد ساوتهمپتون نامی برایِ خودش دست و پا کرد و نهایتا راهیِ وایت هارت لین شد. اما نگاهی به میانگینِ امتیازاتی که تیمهایِ پوچتینو در دو سومِ اول فصل گرفتهاند و مقایسهیِ آن با امتیازاتِ یک سومِ پایانیِ فصل است که عاملِ پوچتینو را برایِ شانسِ قهرمانیِ تاتنهام نگرانکننده میکند: اسپانیول در دو فصلِ 2010-2011 و 2011-2012 از 26 بازیِ اولش در لیگ به ترتیب میانگینِ امتیازِ 1.53 و 1.38 از هر بازی را گرفت. اما در 12 بازیِ پایانی این میانگینها به 0.75 و 0.83 رسید. این افتِ میانگین در فصلِ آخرِ پوچتینو در ساوتهمپتون و فصلِ اولش در تاتنهام هم اتفاق افتاد. ساوتهمپتون در فصلِ 2013-2014 میانگینِ امتیازش از 1.50 در 26 بازیِ اول به 1.42 در 12 بازیِ آخر رسید و تاتنهام در فصلِ 2014-2015 از 1.92 امتیاز در هر بازی به 1.58 نزول کرد. این روحِ بیلسا در فلسفهیِ فوتبالیِ پوچتینو است که شک و تردید دربارهیِ تاتنهامِ این فصل را زیاد میکند، به خصوص بعد از دو نتیجهیِ اخیرِ اسپرز. البته آمارِ دیگری نشان میدهند که پوچتینو اندکی از فشارِ بازیِ تیمش را در این فصل کم کرده است: اسپرز فصلِ پیش میانگینِ 21.4 تکل و 17.8 قطعِ توپ در هر بازی داشت، اعدادی که این فصل به 20.6 و 17.5 رسیدهاند. با این وجود خستگیِ جسمی و ذهنیِ شاگردانِ پوچتینو در دو بازیِ آخر مقابلِ وستهام و آرسنال قابلِ مشاهده بود.
اسپرز باید در دو هفتهیِ آینده پنجشنبهها مقابلِ دورتموند در یوروپا لیگ بازی کند و تنها سه روز بعدش در لیگ مقابلِ استون ویلا و بورنموس به زمین برود. با اینکه پوچتینو این فصل از فولبکهایش، یعنی دنی روز، کایل واکر، بن دیویس و کیران تریپیه به شکلِ چرخشی بازی گرفته گرفته است، اما مهرههایی مثلِ هری کین و دلی علی و کریستین اریکسون و موسا دمبله و توبی آلدروایرلد، جانشینی همسطحِ خودشان ندارند. برایِ همین دو عامل ذهنی و جسمیِ اسپرز ممکن است در دو هفتهیِ آینده شانسِ یک قهرمانیِ رویایی را ازشان بگیرد.
نظر دهید