آرسنالِ آرسن ونگر؛ شیک و تمیز و بدونِ کاراکتر
شکیباییِ آرسنالیها از دستِ آرسن ونگر رو به پایان است. شاید اصلا این شکیبایی به پایان رسیده باشد. آرسنال برایِ ششمین فصلِ متوالی در مرحلهیِ یک هشتمِ نهاییِ چمپیونز لیگ حذف شد، در جامِ حذفی به واتفورد باخت و کنار رفت و در فصلی که با توجه به ضعفِ مدعیانِ سنتیِ انگلیس، بهترین فرصت را برایِ فتحِ لیگ برتر داشت، 11 امتیاز با صدرِ جدول فاصله گرفته است. آرسنال در 15 بازیِ اخیرش تنها 4 پیروزی داشته و همین مسئله هودارانش را دچارِ سردرد است. حسی است که میگوید آرسنال فقط راضی است بینِ 4 تیمِ لیگ باشد و در چمپیونز لیگ حضور پیدا کند و پولش را بگیرد و باقی اهمیتی ندارد.
نارضایتیِ تماشاگرانِ آرسنال در سالهایِ اخیر پدیدهیِ جدیدی نبوده و در برخی اوقات به اوجِ خودش هم رسیده است، مثلِ شکستِ 3-2 فصلِ پیش مقابلِ استوک. اما شرایطِ امسال، شرایطی متفاوت است. نارضایتی از تیمِ ونگر بینِ هوداران گسترده شده و در جوِ امیریتس کاملا قابلِ حس است. به علاوه این فصل نشان داد بدونِ سرمایهگذاری هنگفت و بازیکنانِ گرانقیمت هم میتوان نتیجه گرفت. 12 سالِ پیش وقتی آرسنال فصلِ بدونِ شکستاش را با پیروزیِ 2-1 مقابلِ لسترِ سقوط کرده به پایان رساند، چه کسی باور میکرد لستر زودتر از آرسنال قهرمانِ لیگِ برتر شود؟ وقتی همان روز، 6 مایل جنوبِ هایبوری، کلودیو رانیری با چشمانی اشکبار با استمفورد بریج خداحافظی کرد، چه کسی باور میکرد او زودتر از ونگر قهرمانِ انگلیس شود؟
شاید لستر استثنایی خارقالعاده باشد. اما تاتنهام هم 6 امتیاز از آرسنال بیشتر دارد، تیمی جوان که در دو سالی که موریسیو پوچتینو رهبریاش را به عهده گرفته، در بازارِ ترنسفرها هم همیشه سود کرده است. اقتصادِ لیگِ برتر با آمدنِ رومن آبراموویچ از سالِ 2003 بدین سو تغییر کرد و آرسنال با توجه به قرضی که بابتِ ساختِ استادیومِ جدیدش داشت، روزهایِ سختی را از نظرِ مالی پشتِ سر گذاشت. اما تمامِ این بهانهها به کنار، لستر و تاتنهام این فصل نشان دادند بدونِ مالکی با کیفِ پول پر هم میتوان نتیجه گرفت.
نکتهیِ دیگر این است که خلق و خویِ ونگر در هفتههایِ اخیر تغییر کرده است. بعد از حذف از چمپیونز لیگ وقتی از ونگر دربارهیِ دلایلِ شکستِ تیمش پرسیدند، به جایِ اینکه مثلِ همیشه از نکاتِ مثبتِ بازی حرف بزند، از "سادهلوحیِ" بازیکنانش انتقاد کرد. از منظری ونگر حق داشت. انتقادِ همیشگیای که در سالهایِ اخیر بابتِ هماهنگ نکردنِ تاکتیکهایش با رقیب در بازیهایِ بزرگ میشد، در بازی مقابلِ تاتنهام و دو جدال برابرِ بارسلونا موضوعیتی نداشت. ونگر در این بازیها با تغییراتِ تاکتیکیاش شانسِ بیشتری به تیمش برایِ پیروزی داده بود، شانسی که با اشتباهاتِ فردیِ بازیکنانش نابود شد. اما از جهتی دیگر این یکی از وظایفِ مربی است که جو و شرایطی در تیمش ایجاد کند که بازیکنان بهترین نمایشِ خودشان را داشته باشند و اشتباهاتشان به حداقلِ خودش برسد. انتقادِ هودارانِ آرسنال از ونگر که چرا از حدودِ 75 میلیون پوندی که برایِ ترنسفر در اختیارش بوده استفاده نکرده کاملا درست است، به خصوص وقتی ضعفِ خطِ دفاعی، هافبکِ میانی و مهاجمِ مرکزیِ تیم را میبینیم.
وقتی آرسن ونگر سالِ 1996 به انگلیس آمد رویکردش به رژیمِ غذاییِ بازیکنانش انقلابی در جزیره به پا کرد و ارتباطش با باشگاههایِ فرانسوی دستِ بالا برایِ خریدِ بهترین استعدادهایِ لیگِ یک را بهش داده بود. اما با پیشرفتِ فوتبالِ دردو دههیِ اخیر حالا تمامِ تیمها از این شرایط برخوردارند و ونگر برگِ برندهاش را از دست داده است. از طرفی دیگر آرسنال اوایلِ قرنِ بیست و یکم تیمی متشکل از تکنیک و قدرت و کاراکتر بود، با بازیکنانی از لحاظِ اخلاقی پیچیده که لزوما کارِ مربی برایِ کنترلشان را آسان نمیکنند، اما برایِ جنگیدنِ تیم برایِ قهرمانی لازم هستند. ولی آرسنالی که در سالهایِ اخیر دیدهایم تیمی مودب و مرتب، با پاسهایِ کوتاهِ زیاد و تیپها و مدل موهایی شیک و تمیز بوده است. انگار ونگر هم مثلِ دههیِ آخرِ مربیگریِ برایان کلاف در ناتینگهام فراست دیگر توانِ سر و کله زدن با بازیکنانِ یاغی را ندارد و اخلاقیات در تیم را به جنگیدن برایِ قهرمانی ترجیح میدهد.
آشوبی که بعد از بازنشستگیِ سر الکس فرگوسن گربیانگیرِ منچستر یونایتد شد اخطار و هشداری برایِ آرسنال و تبعاتی که ممکن است رفتنِ ونگر برایشان داشته باشد است. اما از سقوطِ آرسنال در سالهایِ اخیر هم نمیتوان گذشت. اگر آرسنال مثلا 7 بازی از 9 بازیِ باقی ماندهاش را ببرد میتواند فشار رویِ لستری که کم کم اضطراب بینِ بازیکنانش دیده میشود بالا ببرد. قهرمانی هنوز برایِ آرسنال ناممکن نیست. اما آرسنالِ آرسن ونگر در دورانِ اخیر نشان داده هیچوقت چنین واکنشی به شرایطِ سخت و حساس ندارد. برایِ همین از دست دادنِ قطعیِ لیگِ برترِ امسال میتواند پایانی برایِ ونگر باشد.
نارضایتیِ تماشاگرانِ آرسنال در سالهایِ اخیر پدیدهیِ جدیدی نبوده و در برخی اوقات به اوجِ خودش هم رسیده است، مثلِ شکستِ 3-2 فصلِ پیش مقابلِ استوک. اما شرایطِ امسال، شرایطی متفاوت است. نارضایتی از تیمِ ونگر بینِ هوداران گسترده شده و در جوِ امیریتس کاملا قابلِ حس است. به علاوه این فصل نشان داد بدونِ سرمایهگذاری هنگفت و بازیکنانِ گرانقیمت هم میتوان نتیجه گرفت. 12 سالِ پیش وقتی آرسنال فصلِ بدونِ شکستاش را با پیروزیِ 2-1 مقابلِ لسترِ سقوط کرده به پایان رساند، چه کسی باور میکرد لستر زودتر از آرسنال قهرمانِ لیگِ برتر شود؟ وقتی همان روز، 6 مایل جنوبِ هایبوری، کلودیو رانیری با چشمانی اشکبار با استمفورد بریج خداحافظی کرد، چه کسی باور میکرد او زودتر از ونگر قهرمانِ انگلیس شود؟
شاید لستر استثنایی خارقالعاده باشد. اما تاتنهام هم 6 امتیاز از آرسنال بیشتر دارد، تیمی جوان که در دو سالی که موریسیو پوچتینو رهبریاش را به عهده گرفته، در بازارِ ترنسفرها هم همیشه سود کرده است. اقتصادِ لیگِ برتر با آمدنِ رومن آبراموویچ از سالِ 2003 بدین سو تغییر کرد و آرسنال با توجه به قرضی که بابتِ ساختِ استادیومِ جدیدش داشت، روزهایِ سختی را از نظرِ مالی پشتِ سر گذاشت. اما تمامِ این بهانهها به کنار، لستر و تاتنهام این فصل نشان دادند بدونِ مالکی با کیفِ پول پر هم میتوان نتیجه گرفت.
نکتهیِ دیگر این است که خلق و خویِ ونگر در هفتههایِ اخیر تغییر کرده است. بعد از حذف از چمپیونز لیگ وقتی از ونگر دربارهیِ دلایلِ شکستِ تیمش پرسیدند، به جایِ اینکه مثلِ همیشه از نکاتِ مثبتِ بازی حرف بزند، از "سادهلوحیِ" بازیکنانش انتقاد کرد. از منظری ونگر حق داشت. انتقادِ همیشگیای که در سالهایِ اخیر بابتِ هماهنگ نکردنِ تاکتیکهایش با رقیب در بازیهایِ بزرگ میشد، در بازی مقابلِ تاتنهام و دو جدال برابرِ بارسلونا موضوعیتی نداشت. ونگر در این بازیها با تغییراتِ تاکتیکیاش شانسِ بیشتری به تیمش برایِ پیروزی داده بود، شانسی که با اشتباهاتِ فردیِ بازیکنانش نابود شد. اما از جهتی دیگر این یکی از وظایفِ مربی است که جو و شرایطی در تیمش ایجاد کند که بازیکنان بهترین نمایشِ خودشان را داشته باشند و اشتباهاتشان به حداقلِ خودش برسد. انتقادِ هودارانِ آرسنال از ونگر که چرا از حدودِ 75 میلیون پوندی که برایِ ترنسفر در اختیارش بوده استفاده نکرده کاملا درست است، به خصوص وقتی ضعفِ خطِ دفاعی، هافبکِ میانی و مهاجمِ مرکزیِ تیم را میبینیم.
وقتی آرسن ونگر سالِ 1996 به انگلیس آمد رویکردش به رژیمِ غذاییِ بازیکنانش انقلابی در جزیره به پا کرد و ارتباطش با باشگاههایِ فرانسوی دستِ بالا برایِ خریدِ بهترین استعدادهایِ لیگِ یک را بهش داده بود. اما با پیشرفتِ فوتبالِ دردو دههیِ اخیر حالا تمامِ تیمها از این شرایط برخوردارند و ونگر برگِ برندهاش را از دست داده است. از طرفی دیگر آرسنال اوایلِ قرنِ بیست و یکم تیمی متشکل از تکنیک و قدرت و کاراکتر بود، با بازیکنانی از لحاظِ اخلاقی پیچیده که لزوما کارِ مربی برایِ کنترلشان را آسان نمیکنند، اما برایِ جنگیدنِ تیم برایِ قهرمانی لازم هستند. ولی آرسنالی که در سالهایِ اخیر دیدهایم تیمی مودب و مرتب، با پاسهایِ کوتاهِ زیاد و تیپها و مدل موهایی شیک و تمیز بوده است. انگار ونگر هم مثلِ دههیِ آخرِ مربیگریِ برایان کلاف در ناتینگهام فراست دیگر توانِ سر و کله زدن با بازیکنانِ یاغی را ندارد و اخلاقیات در تیم را به جنگیدن برایِ قهرمانی ترجیح میدهد.
آشوبی که بعد از بازنشستگیِ سر الکس فرگوسن گربیانگیرِ منچستر یونایتد شد اخطار و هشداری برایِ آرسنال و تبعاتی که ممکن است رفتنِ ونگر برایشان داشته باشد است. اما از سقوطِ آرسنال در سالهایِ اخیر هم نمیتوان گذشت. اگر آرسنال مثلا 7 بازی از 9 بازیِ باقی ماندهاش را ببرد میتواند فشار رویِ لستری که کم کم اضطراب بینِ بازیکنانش دیده میشود بالا ببرد. قهرمانی هنوز برایِ آرسنال ناممکن نیست. اما آرسنالِ آرسن ونگر در دورانِ اخیر نشان داده هیچوقت چنین واکنشی به شرایطِ سخت و حساس ندارد. برایِ همین از دست دادنِ قطعیِ لیگِ برترِ امسال میتواند پایانی برایِ ونگر باشد.
نظر دهید