یادداشت: محکمتر، بهتر، تندتر، قویتر
آرشِ حقیقی
وقتی ترکیبِ وستهم اعلام شد همه از بازی کردنِ اندی کارول تعجب کردند. مهاجمِ سابقِ نیوکاسل و لیورپول که این فصل با مصدومیتهایِ مختلفی درگیر بوده، آخرین بار دوم ژانویه در ترکیبِ اصلیِ وستهم قرار گرفته بود. اما گلهایِ کارول در این بازه مقابلِ لیورپول و چلسی خبر از بازگشتِ کارول به شرایطِ فیزیکیِ سابقش داشت. برایِ همین اسلاون بیلیچ کارول را از اول به زمین فرستاد، تصمیمی که با یک هت تریک و یک نمایشِ به یادماندنی در آپتون پارک همراه شد. خودِ بیلیچ بعد از بازی گفت وقتی کارول آماده باشد هیچ مدافعی در اروپا رویِ هوا حریفش نیست. کارول مقابلِ آرسنال، در یکی از جذابترین بازیهایِ فصل و در آستانهیِ خداحافظیِ وستهم با بولین گراند، با دو ضربهیِ سر و یک والی عاملِ اصلیِ تساویِ 3-3 تیمش با توپچیها شد و سوالی که خیلی وقت بود کسی حتی بهش فکر نمیکرد را دوباره مطرح کرد. آیا اندی کارول میتواند جایی در تیمِ روی هاجسون برایِ یورو 2016 داشته باشد؟
به گزینههایِ خطِ حملهیِ انگلیس نگاه کنید: هری کین، جیمی واردی، دنیل استوریج، تئو والکات، دنی ولبک و البته وین رونی. اگر هاجسون چهار مهاجم با خودش به یورو ببرد کین و واردی قطعا انتخابهایِ اول و دوم هستند. علاقهیِ زیادِ هاجسون به ولبک و آمادگیِ مهاجمِ آرسنال در هفتههایِ اخیر و چند پسته بودنِ او احتمالا باعثِ انتخابش به عنوانِ گزینهیِ بعدی میشود. اما قبل از اینکه بحثِ مهاجمِ چهارم را پیش بکشیم، باید تکلیفِ وین رونی را مشخص کنیم. اگر رونی برایِ یورو آماده بشود بدونِ شک با انگلیس به فرانسه خواهد رفت. اما اینکه رونی در چه پستی با بازوبندِ کاپیتانی بازی خواهد کرد سوالی است که هاجسون میتواند جوابی متفاوت و جسورانه برایش پیدا کند.
جردن هندرسون به احتمالِ خیلی زیاد یورو را از دست داده است. پس با توجه به اینکه اریک دایر در مرکزِ خطِ میانیِ انگلیس نقشی حیاتی دارد، هاجسون باید دنبالِ گزینهای برایِ کنارِ او بازی کردن بگردد. دنی درینکواتر؟ گرینهای جذاب و محبوب. جیمز میلنر؟ گزینهای مطمئن و باتجربه. مارک نوبل؟ بیلیچ قطعا موافقِ این گزینه است. مایکل کریک؟ طبقِ سنتِ ده سالِ اخیرِ مربیانِ انگلیس: کی؟! و وین رونی؟
تجربهیِ بازیِ رونی در مرکزِ خطِ میانیِ منچستر یونایتد در فصلِ پیش شکست خورد. اما دلیلِ این شکست ناکاراییِ رونی در این پست نبود، بلکه بی تعادلیِ تیمِ لویی ون گال بود. ون گال اولین مربیای نبود که قصد داشت از رونی به عنوانِ رجیستا بازی بگیرد. بعد از بازنشستگیِ پل اسکولز، سر الکس فرگوسن با این منطق که هیچ بازیکنی به اندازهیِ اسکولز به دلش نمینشیند، هافبکِ میانی نخرید و مجبور شد از رونی در این پست استفاده کند. این راهِ حلی مقطعی در زمانِ خودش بود و مشخص بود کاراییِ رونی در خطِ حمله بسیار بیشتر از مرکزِ خطِ میانی برایِ یونایتد است. اما وین رونیِ 30 ساله که بخشِ اعظمی از سرعت و استقامتِ خودش را از دست داده حالا آمادهیِ ورود به دورانِ جدیدی از فوتبالش است. فقط کافیست یادِ پاسهایِ قطری و عمقیِ پنجاه متری رونی بیفتیم تا این ایده را جدیتر بگیریم. رونی در یورو میتواند در سیستمِ 1-3-2-4 انگلیس کنارِ اریک دایر و پشتِ دلی علی قرار بگیرد و تیمش را از عقب، به عنوانِ یک رجیستا رهبری کند. این تغییرِ پستِ رونی باعث میشود هری کین و جیمی واردی (به عنوانِ بالِ چپِ متمایلِ به مرکز) در ترکیبِ اصلی قرار بگیرند، تا سرعتِ انگلیس حفظ شود و البته جا برایِ یک مهاجمِ دیگر در لیستِ نهایی بازی شود.
پس به بحثِ مهاجمِ چهارم برمیگردیم. تئو والکات چه استفادهای برایِ انگلیس در یورو میتواند داشته باشد؟ سرعتش. دنیل استوریج چطور؟ قدرتِ تمام کنندهگیاش در باکس. اما آیا والکات سریعتر از واردی است و فرمِ امسالش قابلِ مقایسه با مهاجمِ لستر است؟ آیا استوریج این فصل بهتر از کین بوده و بیشتر گل زده؟ واردی و کین تمامِ ابعادی که والکات و کین میتوانند به تیم اضافه کنند را دارند، اما هیچکدام شبیه به اندی کارول نیستند. واردی مهاجمی است که در نوعِ بازیِ ریاکتیو عالی است، فوتبالی که اگر قرار باشد انگلیس به مراحل بالا صعود کند بیشتر مجبور به اجرایش خواهد داشت. هری کین بازیکنی کامل است که در تمامِ ابعادِ بازی به تیمش کمک میکند و البته گلزنی درجه یک هم است. اما داشتنِ اندی کارول، به شرطِ اینکه همین فرمِ اخیرش را تا یورو حفظ کند، میتواند اسلحلهای دیگر به هاجسون بدهد و در مقاطعی از بازی، وقتی انگلیس نیاز به گل و بازیِ مستقیم و ارسالهایِ مدام تویِ باکسِ حریف دارد، بهترین گزینهیِ ممکن باشد، گزینهای که هاجسون نباید خودش را از آن محروم کند.
در فصلی که کلودیو رانیری جذابیت و کاراییِ فوتبالِ مستقیم را یادِ جزیره انداخته و یورگن کلوپ با فوتبالِ هوی متال و "انگلیسی"ِ خودش، با اینکه همه به عنوانِ پدیدهای عجیب و جدید از آن به عنوانِ گگنپرسینگ نام میبرند، یادِ جزیره انداخت که چطور اواخرِ دههیِ هفتاد و هشتاد، قبل از فاجعهیِ استادیومِ هیسل، ناتینگهام فارست و لیورپول با قدرت و سرعتِ خودشان اروپا را فتح کرده بودند، حالا نوبتِ روی هاجسون است که به ریشههایِ خودش بازگردد و اندی کارول را به عنوانِ یک مهاجمِ کلاسیک و سنتیِ انگلیسی به یورو ببرد.
«محکمتر، بهتر، تندتر، قویتر» عنوانِ کتابِ رافا هونیگشتاین دربارهیِ فوتبالِ انگلیسی است، فوتبالی که سمبلش کنی برنز و لری لوید در قلبِ خطِ دفاعیِ فارستِ برایان کلاف، قهرمانِ دو جامِ باشگاههایِ اروپا در 1979 و 1980 بودند، فوتبالیستهایی که رعشه بر تنِ هر حریفی میانداختند. تیمِ روی هاجسون با بازیکنانی که در حالِ حاضر در اختیار دارد میتواند حداقل یک بارِ دیگر انگلیسی بازی کند و اگر تاکتیکیتر، تکنیکیتر، تیکی-تاکاتر و توتال فوتبالتر نیست، محکمتر، بهتر، تندتر و قویتر باشد.
وقتی ترکیبِ وستهم اعلام شد همه از بازی کردنِ اندی کارول تعجب کردند. مهاجمِ سابقِ نیوکاسل و لیورپول که این فصل با مصدومیتهایِ مختلفی درگیر بوده، آخرین بار دوم ژانویه در ترکیبِ اصلیِ وستهم قرار گرفته بود. اما گلهایِ کارول در این بازه مقابلِ لیورپول و چلسی خبر از بازگشتِ کارول به شرایطِ فیزیکیِ سابقش داشت. برایِ همین اسلاون بیلیچ کارول را از اول به زمین فرستاد، تصمیمی که با یک هت تریک و یک نمایشِ به یادماندنی در آپتون پارک همراه شد. خودِ بیلیچ بعد از بازی گفت وقتی کارول آماده باشد هیچ مدافعی در اروپا رویِ هوا حریفش نیست. کارول مقابلِ آرسنال، در یکی از جذابترین بازیهایِ فصل و در آستانهیِ خداحافظیِ وستهم با بولین گراند، با دو ضربهیِ سر و یک والی عاملِ اصلیِ تساویِ 3-3 تیمش با توپچیها شد و سوالی که خیلی وقت بود کسی حتی بهش فکر نمیکرد را دوباره مطرح کرد. آیا اندی کارول میتواند جایی در تیمِ روی هاجسون برایِ یورو 2016 داشته باشد؟
به گزینههایِ خطِ حملهیِ انگلیس نگاه کنید: هری کین، جیمی واردی، دنیل استوریج، تئو والکات، دنی ولبک و البته وین رونی. اگر هاجسون چهار مهاجم با خودش به یورو ببرد کین و واردی قطعا انتخابهایِ اول و دوم هستند. علاقهیِ زیادِ هاجسون به ولبک و آمادگیِ مهاجمِ آرسنال در هفتههایِ اخیر و چند پسته بودنِ او احتمالا باعثِ انتخابش به عنوانِ گزینهیِ بعدی میشود. اما قبل از اینکه بحثِ مهاجمِ چهارم را پیش بکشیم، باید تکلیفِ وین رونی را مشخص کنیم. اگر رونی برایِ یورو آماده بشود بدونِ شک با انگلیس به فرانسه خواهد رفت. اما اینکه رونی در چه پستی با بازوبندِ کاپیتانی بازی خواهد کرد سوالی است که هاجسون میتواند جوابی متفاوت و جسورانه برایش پیدا کند.
جردن هندرسون به احتمالِ خیلی زیاد یورو را از دست داده است. پس با توجه به اینکه اریک دایر در مرکزِ خطِ میانیِ انگلیس نقشی حیاتی دارد، هاجسون باید دنبالِ گزینهای برایِ کنارِ او بازی کردن بگردد. دنی درینکواتر؟ گرینهای جذاب و محبوب. جیمز میلنر؟ گزینهای مطمئن و باتجربه. مارک نوبل؟ بیلیچ قطعا موافقِ این گزینه است. مایکل کریک؟ طبقِ سنتِ ده سالِ اخیرِ مربیانِ انگلیس: کی؟! و وین رونی؟
تجربهیِ بازیِ رونی در مرکزِ خطِ میانیِ منچستر یونایتد در فصلِ پیش شکست خورد. اما دلیلِ این شکست ناکاراییِ رونی در این پست نبود، بلکه بی تعادلیِ تیمِ لویی ون گال بود. ون گال اولین مربیای نبود که قصد داشت از رونی به عنوانِ رجیستا بازی بگیرد. بعد از بازنشستگیِ پل اسکولز، سر الکس فرگوسن با این منطق که هیچ بازیکنی به اندازهیِ اسکولز به دلش نمینشیند، هافبکِ میانی نخرید و مجبور شد از رونی در این پست استفاده کند. این راهِ حلی مقطعی در زمانِ خودش بود و مشخص بود کاراییِ رونی در خطِ حمله بسیار بیشتر از مرکزِ خطِ میانی برایِ یونایتد است. اما وین رونیِ 30 ساله که بخشِ اعظمی از سرعت و استقامتِ خودش را از دست داده حالا آمادهیِ ورود به دورانِ جدیدی از فوتبالش است. فقط کافیست یادِ پاسهایِ قطری و عمقیِ پنجاه متری رونی بیفتیم تا این ایده را جدیتر بگیریم. رونی در یورو میتواند در سیستمِ 1-3-2-4 انگلیس کنارِ اریک دایر و پشتِ دلی علی قرار بگیرد و تیمش را از عقب، به عنوانِ یک رجیستا رهبری کند. این تغییرِ پستِ رونی باعث میشود هری کین و جیمی واردی (به عنوانِ بالِ چپِ متمایلِ به مرکز) در ترکیبِ اصلی قرار بگیرند، تا سرعتِ انگلیس حفظ شود و البته جا برایِ یک مهاجمِ دیگر در لیستِ نهایی بازی شود.
پس به بحثِ مهاجمِ چهارم برمیگردیم. تئو والکات چه استفادهای برایِ انگلیس در یورو میتواند داشته باشد؟ سرعتش. دنیل استوریج چطور؟ قدرتِ تمام کنندهگیاش در باکس. اما آیا والکات سریعتر از واردی است و فرمِ امسالش قابلِ مقایسه با مهاجمِ لستر است؟ آیا استوریج این فصل بهتر از کین بوده و بیشتر گل زده؟ واردی و کین تمامِ ابعادی که والکات و کین میتوانند به تیم اضافه کنند را دارند، اما هیچکدام شبیه به اندی کارول نیستند. واردی مهاجمی است که در نوعِ بازیِ ریاکتیو عالی است، فوتبالی که اگر قرار باشد انگلیس به مراحل بالا صعود کند بیشتر مجبور به اجرایش خواهد داشت. هری کین بازیکنی کامل است که در تمامِ ابعادِ بازی به تیمش کمک میکند و البته گلزنی درجه یک هم است. اما داشتنِ اندی کارول، به شرطِ اینکه همین فرمِ اخیرش را تا یورو حفظ کند، میتواند اسلحلهای دیگر به هاجسون بدهد و در مقاطعی از بازی، وقتی انگلیس نیاز به گل و بازیِ مستقیم و ارسالهایِ مدام تویِ باکسِ حریف دارد، بهترین گزینهیِ ممکن باشد، گزینهای که هاجسون نباید خودش را از آن محروم کند.
در فصلی که کلودیو رانیری جذابیت و کاراییِ فوتبالِ مستقیم را یادِ جزیره انداخته و یورگن کلوپ با فوتبالِ هوی متال و "انگلیسی"ِ خودش، با اینکه همه به عنوانِ پدیدهای عجیب و جدید از آن به عنوانِ گگنپرسینگ نام میبرند، یادِ جزیره انداخت که چطور اواخرِ دههیِ هفتاد و هشتاد، قبل از فاجعهیِ استادیومِ هیسل، ناتینگهام فارست و لیورپول با قدرت و سرعتِ خودشان اروپا را فتح کرده بودند، حالا نوبتِ روی هاجسون است که به ریشههایِ خودش بازگردد و اندی کارول را به عنوانِ یک مهاجمِ کلاسیک و سنتیِ انگلیسی به یورو ببرد.
«محکمتر، بهتر، تندتر، قویتر» عنوانِ کتابِ رافا هونیگشتاین دربارهیِ فوتبالِ انگلیسی است، فوتبالی که سمبلش کنی برنز و لری لوید در قلبِ خطِ دفاعیِ فارستِ برایان کلاف، قهرمانِ دو جامِ باشگاههایِ اروپا در 1979 و 1980 بودند، فوتبالیستهایی که رعشه بر تنِ هر حریفی میانداختند. تیمِ روی هاجسون با بازیکنانی که در حالِ حاضر در اختیار دارد میتواند حداقل یک بارِ دیگر انگلیسی بازی کند و اگر تاکتیکیتر، تکنیکیتر، تیکی-تاکاتر و توتال فوتبالتر نیست، محکمتر، بهتر، تندتر و قویتر باشد.
۲ نظر
اکسل ویتسل
يكشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۵، ۰۹:۵۴آیین نوروزی
يكشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۵، ۱۰:۳۲