یادداشت: منچستر یونایتد باز هم خراب کرد
گابریله مارکوتی
کنارِ گذاشتنِ مربیان دو راه دارد. یا با کلاس و باهوش، یا با گندکاری. دو سالِ پیش وقتی منچستر یونایتد دیوید مویز را اخراج کرد، مربیِ سابقِ اورتون، قبل از جلسه با باشگاه، از طریقِ مطبوعات فهمید که باید اولدترافورد را ترک کند. فارق از هر نظری که نسبت به مویز داشته باشید، با هیچ مربیای نباید چنین برخوردی شود. این بار قرار بود اوضاع فرق کند و باشگاهِ منچستر یونایتد درست رفتار کند. اما این اتفاق نیفتاد و همسرِ لویی ون گال با خواندنِ سایتِ بی بی سی درست بعد از قهرمانی در جامِ حذفی بهش گفت که قرار است اخراج شود.
معلوم نیست بعد از این اتفاق ون گال چه کرد. آیا دنبالِ اد وودوارد رفت و ازش پرسید جریان چیست؟ چیزی که معلوم و مشخص است این است که باشگاه بیش از 48 ساعت تا اعلامِ رسمیِ اخراجِ صبر کرد. آیا یونایتد میتوانست با این قضیه برخوردِ بهتری داشته باشد؟ بله. باشگاه میتوانست قبل از فینالِ اف.ای کاپ به ون گال بگوید که این بازیِ آخرش است. فکر میکنید چه اتفاقی میافتاد؟ ون گال مردِ گنده است و با این قضیه کنار میآمد و با اخلاقِ حرفهای واردِ آخرین بازیاش میشد. یا اصلا راه بهتر این بود که همان ژانویه که ژوزه مورینیو دماغش را به شیشهیِ دفترِ وودوارد چسبانده بود و فشار میداد، باشگاه میتوانست کارِ درست و منطقی را بکند و ون گال را کنار بگذارد. در حالِ حاضر هنوز به شکلِ رسمی معلوم نیست که مورینیو مربیِ منچستر یونایتد بشود یا نه. اما با فرضِ اینکه بشود، چنین کاری در ژانویه خیلی بیشتر با عقل جور درمیآمد.
من در ماهِ میِ 2014، بعد از آمدنِ ون گال به منچستر یونایتد نوشتم که دورانِ حرفهایِ او ترکیبی از اوج و حضیضهایِ شدید بوده است و برایِ همین دورانِ او در یونایتد هم باید به یکی از این دو راه منجر شود. استخدامِ ون گال اشتباه بود و یونایتد بابتش دو فصلِ دیگر را هم از دست داد. اما به هر حال حالا دیگر دورانِ جدیدی برایشان شروع میشود و زمانِ زیادی دارند تا دربارهیِ جانشینش بحث کنند.
نکتهیِ نه چندان دلچسب این میان اما داستانهایی است که مطبوعات در چند روزِ اخیر دربارهیِ متودهایِ ون گال و اینکه این متودها در نهایت چطور باعث سقوطش شد منتشر کردهاند است. مشخص است که خیلیها مدتها آمادهیِ خراب کردنِ ون گال بودند، اما صبر کردند تا اخراجِ او قطعی شود و بعد شروع کنند. ایرادی به مطبوعات برایِ گزارشِ این مطالب نیست. به هر حال این شغلشان است. اما جالب است که چطور درست در زمانی خاصف مطالبی خاص منتشر میشود. انگار برایِ دفاع از یک تصمیم.
دربارهیِ حرفهایی که از قولِ بازیکنان زده شده است چی؟ اینها بازیکنانِ حرفهای هستند که پول میگیرند تا فوتبال بازی کنند و غیر از چندتاشان، هیچکدام افتخارِ خاصی در زمینهیِ باشگاهی و ملی به دست نیاوردهاند. بعد از اینکه ون گال بهشان بگوید این کار یا آن کار را غلط انجام دادی ناراحت میشوند و بهشان بر میخورد؟! واقعا؟! بازیکنانی که انتقادات و نارضایتیشان از ون گال در این چند روز علنی شده، آدم بدهیِ این داستان به چشم میآیند. اینها همان بازیکنانی هستند که از دو تمرین در روز و برنامهیِ ثابتِ روزانهشان، در اردویِ پیشفصل ناراحت بودند. فکر کنید وقتی ورزشکارِ حرفهای هستید و برایِ فصلی جدید آماده میشوید روزی دو بار (نزدیکِ 4 ساعت!) تمرین کنید! چه ظلمی! یا فکر کنید وقتی در تورِ پیشفصل هستید، به بیانِ دیگر در سفرِ کاری هستید، برنامهیِ مشخصِ روزانه داشته باشید!
نکاتِ زیادی برایِ انتقاد کردن از ون گال در دو فصلِ حضورش در منچستر یونایتد است. اما بعضی از حرفهایی که در این روز زده شده واقعا دیگر زیادهروی و بیربط است. و البته این حرفها به شکلی کنایی، بیشتر وجههیِ بازیکنانِ معترض را خراب میکند تا وجههیِ ون گال را.
کنارِ گذاشتنِ مربیان دو راه دارد. یا با کلاس و باهوش، یا با گندکاری. دو سالِ پیش وقتی منچستر یونایتد دیوید مویز را اخراج کرد، مربیِ سابقِ اورتون، قبل از جلسه با باشگاه، از طریقِ مطبوعات فهمید که باید اولدترافورد را ترک کند. فارق از هر نظری که نسبت به مویز داشته باشید، با هیچ مربیای نباید چنین برخوردی شود. این بار قرار بود اوضاع فرق کند و باشگاهِ منچستر یونایتد درست رفتار کند. اما این اتفاق نیفتاد و همسرِ لویی ون گال با خواندنِ سایتِ بی بی سی درست بعد از قهرمانی در جامِ حذفی بهش گفت که قرار است اخراج شود.
معلوم نیست بعد از این اتفاق ون گال چه کرد. آیا دنبالِ اد وودوارد رفت و ازش پرسید جریان چیست؟ چیزی که معلوم و مشخص است این است که باشگاه بیش از 48 ساعت تا اعلامِ رسمیِ اخراجِ صبر کرد. آیا یونایتد میتوانست با این قضیه برخوردِ بهتری داشته باشد؟ بله. باشگاه میتوانست قبل از فینالِ اف.ای کاپ به ون گال بگوید که این بازیِ آخرش است. فکر میکنید چه اتفاقی میافتاد؟ ون گال مردِ گنده است و با این قضیه کنار میآمد و با اخلاقِ حرفهای واردِ آخرین بازیاش میشد. یا اصلا راه بهتر این بود که همان ژانویه که ژوزه مورینیو دماغش را به شیشهیِ دفترِ وودوارد چسبانده بود و فشار میداد، باشگاه میتوانست کارِ درست و منطقی را بکند و ون گال را کنار بگذارد. در حالِ حاضر هنوز به شکلِ رسمی معلوم نیست که مورینیو مربیِ منچستر یونایتد بشود یا نه. اما با فرضِ اینکه بشود، چنین کاری در ژانویه خیلی بیشتر با عقل جور درمیآمد.
من در ماهِ میِ 2014، بعد از آمدنِ ون گال به منچستر یونایتد نوشتم که دورانِ حرفهایِ او ترکیبی از اوج و حضیضهایِ شدید بوده است و برایِ همین دورانِ او در یونایتد هم باید به یکی از این دو راه منجر شود. استخدامِ ون گال اشتباه بود و یونایتد بابتش دو فصلِ دیگر را هم از دست داد. اما به هر حال حالا دیگر دورانِ جدیدی برایشان شروع میشود و زمانِ زیادی دارند تا دربارهیِ جانشینش بحث کنند.
نکتهیِ نه چندان دلچسب این میان اما داستانهایی است که مطبوعات در چند روزِ اخیر دربارهیِ متودهایِ ون گال و اینکه این متودها در نهایت چطور باعث سقوطش شد منتشر کردهاند است. مشخص است که خیلیها مدتها آمادهیِ خراب کردنِ ون گال بودند، اما صبر کردند تا اخراجِ او قطعی شود و بعد شروع کنند. ایرادی به مطبوعات برایِ گزارشِ این مطالب نیست. به هر حال این شغلشان است. اما جالب است که چطور درست در زمانی خاصف مطالبی خاص منتشر میشود. انگار برایِ دفاع از یک تصمیم.
دربارهیِ حرفهایی که از قولِ بازیکنان زده شده است چی؟ اینها بازیکنانِ حرفهای هستند که پول میگیرند تا فوتبال بازی کنند و غیر از چندتاشان، هیچکدام افتخارِ خاصی در زمینهیِ باشگاهی و ملی به دست نیاوردهاند. بعد از اینکه ون گال بهشان بگوید این کار یا آن کار را غلط انجام دادی ناراحت میشوند و بهشان بر میخورد؟! واقعا؟! بازیکنانی که انتقادات و نارضایتیشان از ون گال در این چند روز علنی شده، آدم بدهیِ این داستان به چشم میآیند. اینها همان بازیکنانی هستند که از دو تمرین در روز و برنامهیِ ثابتِ روزانهشان، در اردویِ پیشفصل ناراحت بودند. فکر کنید وقتی ورزشکارِ حرفهای هستید و برایِ فصلی جدید آماده میشوید روزی دو بار (نزدیکِ 4 ساعت!) تمرین کنید! چه ظلمی! یا فکر کنید وقتی در تورِ پیشفصل هستید، به بیانِ دیگر در سفرِ کاری هستید، برنامهیِ مشخصِ روزانه داشته باشید!
نکاتِ زیادی برایِ انتقاد کردن از ون گال در دو فصلِ حضورش در منچستر یونایتد است. اما بعضی از حرفهایی که در این روز زده شده واقعا دیگر زیادهروی و بیربط است. و البته این حرفها به شکلی کنایی، بیشتر وجههیِ بازیکنانِ معترض را خراب میکند تا وجههیِ ون گال را.
نظر دهید