یادداشت: بارِ جهان رویِ دوشِ اسلاتسکی
گابریله مارکوتی
در فاصلهیِ کمتر از دو سال روسیه میزبانِ جامِ جهانی است. لئونید اسلاتسکی شاید همچنان مربیِ روسیه باشد و شاید هم نه. در هر صورت وظیفهیِ او در حالِ حاضر درست کردنِ زیرساختارهایی است که باعثِ حفظِ آبرویِ روسیه در 2018، حداقل از منظرِ فوتبالی، شود. اسلاتسکی با توجه به حذفِ بودجههایِ زیادِ فدراسیونِ فوتبالِ روسیه، بینِ 24 مربیِ یورو تنها مربیایست که حقوقی دریافت نمیکند. در ضمن او این فصل دو شیفت برایِ فوتبالِ روسیه کار کرده و جدا از تیم ملی رهبریِ زسکا موسکو را به عهده داشته، تیمی که به قهرمانیِ لیگ رساندش.
با تمامِ این دردسرها حتی اگر اسلاتسکی کارِ خودش در زمین را هم انجام دهد ممکن است سرنوشت از دستانش خارج شود و تکرارِ خشونتِ اوباش و اراذلِ هوادارِ روسیه باعث اخراجِ تیمش از یورو شود. بله این تبرِ دو لبهایست که رویِ گردنی اسلاتسکی سنگینی میکند. اخطارِ نهایی از سویِ یوفا صادر شده و یک قدمِ خطایِ دیگر پایانِ کارِ میزبانِ جامِ جهانیِ آینده در یورو خواهد بود. برایِ همین بود که اسلاتسکی مجبور شد با بیمیلیِ تمام و در حالیکه انگار از رویِ متنِ بیانیهای میخواند، دربارهیِ این وضعیت به خبرنگاران توضیح بدهد و از تماشاگرانش بخواهد که در حوزهیِ قانون از تیم ملیشان حمایت کنند. چهرهیِ اسلاتسکی در این کنفرانسِ مطبوعاتی جوری بود که به نظر میرسید ترجیح میدهد رویِ صندلیِ دندانپزشکی بشیند و روت کانال کند تا اینکه مجبور باشد این اعمالِ غیرِ قابلِ توضیح را توضیح دهد.
روسیهیِ لئونید اسلاتسکی دومین تیمِ مسنِ تورنمنت است. با این حال 5 بازیکنی که در ترکیبِ اصلی مقابلِ انگلیس به زمین رفتند کمتر از 15 بازیِ ملی داشتند و اولگ شاتوف با 24 بازیِ ملی چهارمین بازیکنِ با تجربهیِ تیم به حساب میآمد. اسلاتسکی در زمانِ کمی که بعد از اخراجِ فابیو کاپلو داشته تلاشِ زیادی برایِ ساختنِ تیمی جدید کرده، اما مسئله این است که روسیهیِ جدید شباهتِ زیادی به روسیهیِ قدیم دارد، البته بدونِ جادویِ آندری آرشاوین. یکی از دلایلِ این امر مصدومیتِ دو بازیکنی بود که اسلاتسکی خیلی رویشان حساب میکرد: آلن زاگوف و ایگور دنیسوف. دو مدافعِ مرکزیِ روسیه در یورو 2016 رویِ هم 71 سال و 215 بازیِ ملی دارند. اسلاتسکی با توجه به وقت و شرایطی که داشت ترجیح داد به تجربه بیشتر اعتماد کند تا جوانی. برایِ همین سرگی ایگناشویچ و واسیلی برزوتسکی هنوز محافظینِ دروازهیِ ایگور آکینفیف هستند.
در پایانِ این ماه قراردادِ اسلاتسکی با فدراسیونِ فوتبالِ روسیه به پایان میرسد. دو سناریویِ ممکن این است که فدراسیون از او بخواهد به کارش ادامه دهد و اسلاتسکی مجبور شود بازهم دو شیفته کار کند، یا اینکه زسکا را به کلی رها کند و تمرکزش را متوجهِ تیم ملی کند. سناریویِ دوم هم کنار رفتنِ او و رسیدن به نفرِ بعدی برایِ نشستن رویِ نیمکتِ روسیه است. در هر شرایط اسلاتسکی فعلا باید به فکر رسیدن به اهدافش با تیمی که در اختیار دارد باشد، ضمنِ اینکه فشاری که از سویِ یوفا، رسانههایِ جهان، حکومتِ روسیه و وزیرِ ورزشش، ویتالی موتکو رویِ دوشش است را تاب بیاورد.
تمامِ این دلایل باعث میشود تا چهرهیِ در هم رفتهاش را درک کنیم و بهش خرده نگیریم. اما لئونید اسلاتسکی اگر روسیه به دورِ حذفی برسد شاید لبخند بزند. و اگر تیمش قدمی دیگر به جلو بگذارد شاید حتی بخندد.
در فاصلهیِ کمتر از دو سال روسیه میزبانِ جامِ جهانی است. لئونید اسلاتسکی شاید همچنان مربیِ روسیه باشد و شاید هم نه. در هر صورت وظیفهیِ او در حالِ حاضر درست کردنِ زیرساختارهایی است که باعثِ حفظِ آبرویِ روسیه در 2018، حداقل از منظرِ فوتبالی، شود. اسلاتسکی با توجه به حذفِ بودجههایِ زیادِ فدراسیونِ فوتبالِ روسیه، بینِ 24 مربیِ یورو تنها مربیایست که حقوقی دریافت نمیکند. در ضمن او این فصل دو شیفت برایِ فوتبالِ روسیه کار کرده و جدا از تیم ملی رهبریِ زسکا موسکو را به عهده داشته، تیمی که به قهرمانیِ لیگ رساندش.
با تمامِ این دردسرها حتی اگر اسلاتسکی کارِ خودش در زمین را هم انجام دهد ممکن است سرنوشت از دستانش خارج شود و تکرارِ خشونتِ اوباش و اراذلِ هوادارِ روسیه باعث اخراجِ تیمش از یورو شود. بله این تبرِ دو لبهایست که رویِ گردنی اسلاتسکی سنگینی میکند. اخطارِ نهایی از سویِ یوفا صادر شده و یک قدمِ خطایِ دیگر پایانِ کارِ میزبانِ جامِ جهانیِ آینده در یورو خواهد بود. برایِ همین بود که اسلاتسکی مجبور شد با بیمیلیِ تمام و در حالیکه انگار از رویِ متنِ بیانیهای میخواند، دربارهیِ این وضعیت به خبرنگاران توضیح بدهد و از تماشاگرانش بخواهد که در حوزهیِ قانون از تیم ملیشان حمایت کنند. چهرهیِ اسلاتسکی در این کنفرانسِ مطبوعاتی جوری بود که به نظر میرسید ترجیح میدهد رویِ صندلیِ دندانپزشکی بشیند و روت کانال کند تا اینکه مجبور باشد این اعمالِ غیرِ قابلِ توضیح را توضیح دهد.
روسیهیِ لئونید اسلاتسکی دومین تیمِ مسنِ تورنمنت است. با این حال 5 بازیکنی که در ترکیبِ اصلی مقابلِ انگلیس به زمین رفتند کمتر از 15 بازیِ ملی داشتند و اولگ شاتوف با 24 بازیِ ملی چهارمین بازیکنِ با تجربهیِ تیم به حساب میآمد. اسلاتسکی در زمانِ کمی که بعد از اخراجِ فابیو کاپلو داشته تلاشِ زیادی برایِ ساختنِ تیمی جدید کرده، اما مسئله این است که روسیهیِ جدید شباهتِ زیادی به روسیهیِ قدیم دارد، البته بدونِ جادویِ آندری آرشاوین. یکی از دلایلِ این امر مصدومیتِ دو بازیکنی بود که اسلاتسکی خیلی رویشان حساب میکرد: آلن زاگوف و ایگور دنیسوف. دو مدافعِ مرکزیِ روسیه در یورو 2016 رویِ هم 71 سال و 215 بازیِ ملی دارند. اسلاتسکی با توجه به وقت و شرایطی که داشت ترجیح داد به تجربه بیشتر اعتماد کند تا جوانی. برایِ همین سرگی ایگناشویچ و واسیلی برزوتسکی هنوز محافظینِ دروازهیِ ایگور آکینفیف هستند.
در پایانِ این ماه قراردادِ اسلاتسکی با فدراسیونِ فوتبالِ روسیه به پایان میرسد. دو سناریویِ ممکن این است که فدراسیون از او بخواهد به کارش ادامه دهد و اسلاتسکی مجبور شود بازهم دو شیفته کار کند، یا اینکه زسکا را به کلی رها کند و تمرکزش را متوجهِ تیم ملی کند. سناریویِ دوم هم کنار رفتنِ او و رسیدن به نفرِ بعدی برایِ نشستن رویِ نیمکتِ روسیه است. در هر شرایط اسلاتسکی فعلا باید به فکر رسیدن به اهدافش با تیمی که در اختیار دارد باشد، ضمنِ اینکه فشاری که از سویِ یوفا، رسانههایِ جهان، حکومتِ روسیه و وزیرِ ورزشش، ویتالی موتکو رویِ دوشش است را تاب بیاورد.
تمامِ این دلایل باعث میشود تا چهرهیِ در هم رفتهاش را درک کنیم و بهش خرده نگیریم. اما لئونید اسلاتسکی اگر روسیه به دورِ حذفی برسد شاید لبخند بزند. و اگر تیمش قدمی دیگر به جلو بگذارد شاید حتی بخندد.
نظر دهید