قصه طارمی/ نمک و زخم؛ خوردن و پاشیدن
آی اسپورت - اینکه چرا بعضیها متناسب با استعدادشان به آن چیزی که استحقاقش را دارند نمیرسند دلایل متعددی دارد که یکی از شاخصترین آنها قدرنشناسی است؛ چه قدر خود چه دیگران! برای موفقیت تنها استعداد کافی نیست. شانس هم داشته باشید، فضای رشد و نمو هم مهیا باشد باز هم چیزهای دیگری در کار است که اگر نباشد پیشرفت و جهش اولیه در همان حد اولش باقی میماند و قرار نیست شاهد شاهکارهایی باشیم که همه تا ابد با احترام از آن یاد میکنند. اینکه یک نفر دایی، کریمی و پروین شود یعنی از همه ظرفیتها نهایت استفاده را کرده و نخواسته فقط یک موج اولیه باشد. 110 کلمه به عنوان مقدمه کنار هم قرار گرفت تا برسیم به مهدی طارمی. پدیدهای بسیار عجیب و پیچیده. شاید تعجب انگیز باشد که این همه پیچیدگی در وجود مردی است ظاهرا به شدت ساده. همین تناقضها موجب شده طارمی جمعی از اضداد باشد. آقای گل، گل خراب کن. یک قصه عامه پسند پشت سرش وجود دارد که جان میدهد وقتی در مقام نصیحت قرار میگیرید برای دیگران، با افتخار از آن حرف بزنید.
جوان با حجب و حیای شهرستانی که در گمنامی مطلق پا به ساختمان باشگاه پرسپولیس گذاشت و وقتی مدیرعامل وقت با دستور کادر فنی، قرارداد او را امضا کرد، همه از هم پرسیدند این دیگر کیست؟ وقتی اولین گلش را با پیراهن پرسپولیس زد رسانهها با برنج طارم جمله سازی کردند که قد کشیده است. اما وضعیت پرسپولیس با اخراج عجیب و زودهنگام دایی به هم ریخت. اگرچه در اولین داربی زندگیاش گلی را به ثمر نرساند اما حمید درخشان بعدها اقرار کرد ما بازی را نمی بردیم اگر طارمی را به زمین نمیفرستادم. اما دوباره بعد داربی فراموش شد. درخشان هم رفت و برانکو آمد ولی به غیر از گلزنیاش مقابل النصر سعودی و آن شادمانی جنجالی (کشیدن انگشت به زیر گلو)، دیگر چیزی از پدیده ندیدیم. در آغاز لیگ پانزدهم هیچکس منتظر درخشش او نبود. اما برانکو الماسش را کشف کرده بود. کنار هم قرار گرفتن او، رامین رضاییان، احمدزاده و محسن مسلمان، جذابترین مربع یکی دو دهه اخیر پرسپولیس را شکل داد. دیگر معلوم نیست کدام تیم در داربی موفق به زدن چهار گل میشود اما تردید نکنید اگر طارمی و آن سه ضلع نبودند هرگز چهار گل نمیروئید همانطور که 4 دهه کسی شاهد زدن 4 گل از سوی یک تیم در داربی نبود.
وقتی کیروش هم او را مهم میداند
مهدی طارمی حالا شهره شهر است. همه میدانند او کیست و کیفیتش چگونه است. قیاس با فلان مهاجم سابق تیم حریف و دیگر مهاجمان توپ خراب کن کمی دوراز انصاف است. طارمی استعداد نابی بود که دایی از دل رودخانه کشفش کرد و امثال برانکو و کیروش میدانستند چگونه باید آن را شکل دهند. عادل در دل همین برنامه نود افشا کرد که کیروش گفته اگر یک فوتبالیست ایرانی توانایی بازی در بهترین تیمهای فعلی جهان را داشته باشد آن یک نفر همین طارمی است. اما حالا کجاست؟ الغرافه قطر. آن هم با قرارداد یک سال و خردهای. در استعداد طارمی نباید لحظهای تردید کرد.او کم کم خودش را به ترکیب اصلی تیم ملی رساند و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد و تا آغاز جام جهانی آماده باشد احتمالا یکی از یازده مرد ثابت ایران در روسیه است. صحبت از شانس است و آخرین بازیهای تیم ملی و اصرار کیروش روی او که محروم هم بود این واقعیت را برملا میسازد که سرمربی روی او حساب ویژهای باز کرده است. بازی با روسیه تنها گل ایران را سردار به ثمر رساند اما وقتی با کیروش حرف میزنید میگوید همه کار که کمتر کسی میتواند انجام دهد را طارمی کرد و سردار فقط ضربه آخر را زد. این یعنی مادامی که کیروش در فوتبال ایران است، جایگاه طارمی گارانتی دارد.
نود و رو شدن چهره اصلی
اما برسیم به دوشنبه شبی که او از طریق اسکایپ میهمان نود و البته میلیونها ایرانی بود. کمتر کسی تصور میکرد با توجه به نوع جدا شدن این بازیکن و خشم هواداران پرسپولیس که انتظار داشتند او دست کم تا یک فصل دیگر به پیراهن تیمشان مومن باقی بماند، طارمی حاضر به مصاحبه شود. اما او غیر قابل پیشبینی است. آمد و صادقانه از دروغشان حرف زد. از نقشهای که طاهری کشید و او موظف شد در دروغ و جعل سند مدیرعامل سابق شریک شود. در نگاه اول با آن لهجه شیرین شهرستانی و نوع حرف زدنش، به ذهن بیننده متبادر میشد که این بچه قربانی شده است. اما آنهایی که در دل ماجرا بودند میدانستند او همه حقیقت را نمیگوید. چنان شیک خودش را از محرومیت قرمزها از حضور در دو پنجره نقل و انتقالات کنار کشید که دیگر سرسختترین هوادارانش هم کم آوردند. انگار پرسپولیس برای بازیکن دیگری به فیفا دروغ گفته است. مرتب تکرار میکرد که پرسپولیس ده سال قهرمان نشده بود و او باید برمیگشت و این ماموریت را انجام میداد. دراینکه او نقش بسیار زیادی در شکست طلسم قهرمانی بعد از 9 فصل داشت کوچکترین تردیدی وجود ندارد. اما چرا طارمی مرتب آن را تکرار میکرد؟ منت گذاشتن با لهجه شیرین بوشهری! مگر امسال که نیست برانکو نتوانسته تیمش را صدرنشین کند؟ مگر حالا که نیست پرسپولیس ولو در کیفیتی پایینتر موفق نشده از سد همه رقبا بگذرد؟
وکیلی که دروغها را لو داد
حالا وکیل او که بدون شک طارمی موفقیتهای زندگی اش را وامدار اوست صریحا از قطع همکاریاش با این ستاره حرف میزند. صمد ابراهیمی که به واسطه دوستی با دایی، موجب شد بازیکن لیگ یکی ناگهان سر از پرسپولیس در بیاورد میگوید: «حالا اينكه{طارمی} اگر به حرف ما اعتماد كرده چه نيازي به تماس با هدايتی يا مذاكره با ريزه بابت فسخ بود؟ خود طارمی بهتر از هر كسي میداند قرار بود اسپانسر( فردی غير از هدايتی) مبلغ فسخ را بپردازد كه من هيچ وقت نفهميدم چه شد و چرا پرداخت نكرد و اصلا چرا حالا حرفی از آن نيست. اميدوارم اين يك مورد را طارمي توضيح بدهد. بحث من هم اين بود كه اگر پول را بدهند مشكلی نيست.» ابراهیمی سپس در مهمترین بخش افشاگریاش در مورد اینکه به او رساندهاند باید از پرسپولیس بروی وگرنه نابود میشوی هم حرف جالبی را به زبان آورد:«در مورد عامل فشار غير ورزشی براي رفتن از پرسپوليس اصلا متوجه نشدم منظور چيست اما اصل داستان را میگويم. يك شنبه دهم دی ماه به همراه حسين ماهيني برای بررسی مطالبات او به باشگاه رفته بودم. آن روز هيات مديره با كادر فنی و افشين پيروانی جلسه داشتند. آقای گرشاسبی مرا صدا زد و به جلسه رفتم. آنجا به من اعلام كردند باشگاه پيشنهاد تمديد دو ساله برای طارمی را دارد كه مورد موافقت طارمی نبود.در ادامه گفته شد اگر الان پيشنهاد خارجی دارد ارائه دهيد. من هم عصر همين را به طارمی اعلام كردم كه طبق پيشنهاد باشگاه يا الان بايد دو ساله تمديد كنی يا نيم فصل دوم از پرسپوليس بروی. نمیدانم او چه مطلبی شنيده و چه برداشتی از حرفهای من داشته كه آن را اينگونه مطرح كرده. به نظرم اين فقط يك سوتفاهم بوده مگر اينكه موضوع ديگری باشد كه میتواند خودش شفاف مطرح كند.» همین دو جمله از سوی وکیلش نشان میدهد او برخلاف لهجه شیرین و صادقانهاش به هیچ وجه در مورد گفتن همه واقعیات صادق نبود.
نمک و نمکدان
قضاوت در مورد مهدی طارمی و آیندهاش چندان سخت نیست. او برای تبدیل شدن به یک بازیکن خاص شبیه علی کریمی، علی دایی ، مهدوی کیا و یا کریم باقری همه ابزار مهم و لازم فنی را دارد. اما به اندازه کافی رو راست نیست. تصمیمات احساسی فراوانی را میگیرد و می خواهد خیلی از نواقص را به نداشتن تجربه مربوط کند. سه فصل تمام از آرزویش و بازی در اروپا گفت اما دست آخر برای مدت یک و نیم فصل با الغرافه قطر قرارداد بست. اینکه بعد جام جهانی بندی در قراردادش باشد که قطریها به سادگی بخواهند رضایت نامهاش را به فلان تیم اروپایی بدهند، چندان مشخص نیست اما قطعا الغرافه که فقط 500 هزار دلار برای جذب او پول رضایت نامه به پرسپولیس داد به راحتی بازیکنش را نمیفروشد. تیمهای اروپایی هم بعید است بخواهند قیمتی بالاتر از آنچه برای کریم انصاری فرد و حاج صفی و یا کاوه رضایی دادند به طارمی بدهند؛ 200 هزار یورو در بهترین حالت!
طارمی استعداد لازم برای تبدیل شدن به یک بازیکن تاریخساز را دارد اما همه چیز در استعداد و شانس خلاصه نمیشود. چیزهایی است که در کتگوری اخلاقیات جای میگیرد. نمک را اول بخوری و بعد به روی زخم بالا بیاوری. در وفاداری به اهداف شخصی و تیمی. در قدرشناسی. در بزرگ منش بودن. در گفتن همه حقایق. در مردانگی و ایثار.
۱۴ نظر
بعد از 10 سال با جعل قعرمان شدن !!
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۰۴تیمی که اسطوره هاش دایومی و محرمی و شیث و نصرتی و محمد خانی باشن از این بهتر نمیشه
علی
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۰۳...
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۳:۲۲مانی
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۲۰:۳۷پدرام
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۱۵ویلی
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۱۸پرسپولیس واقعی
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۶من به قدری ناراحت و عصبانی ام که حد نداره ، هیچوقت تا این اندازه آدم بی قید و لاابالی و بی ارزش ندیده بودم.
و ناراحت تر که باشگاه معظم پرسپولیس ، اعتبارش را هنوز هم خرج چنین آدمهای بی ارزشی میکند.
یعنی خدا کنه شرش برای همیشه کم شه
فرزاد مهریار
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۳:۱۳پرسپولیس واقعی
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۵:۰۰ولی دیگه از حرفای اینجوری ناراحت نمی شوم حداقل توی روی آدم میگید ،
اما
بزرگی پرسپولیس نه با این حرفها و نه با طارمی و نه با طاهری و نه با هیچ کس دیگری ، خدشه دار نمی شه
که من هوادار بازهم میخوام زنده باشم و تمیز نفس بکشم.
عمرعبدالرحمان العراقی
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۵۰علیرضا
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۵:۱۰یونس
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۵:۱۶reza
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۶:۱۴پول خوبیم بگیره ولی محبوبیت چیزی نیست که بشه با 500 هزار خریدش
ندا
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۱۶:۳۶