برای شاهزاده ناپل
آی اسپورت – تمام شد. این سال لعنتی بیست بیست دست آخر تو را هم از ما گرفت. دون دیهگوی افسانهای... مردم شهر «ناپل» را میبینی؟ بیرون ریختهاند و برایت به سبک خودشان سوگواری میکنند. ناپل «شهر پابرهنهها» که با تو سر به آسمان سایید. وقتی بعد از آن دعوا و محرومیت جنجالی از «بارسلونا» به دنبال آغوشی میگشتی که پذیرایت باشد. ناپولی هم به دنبال قهرمان قصههایش میگشت. تو جهنم و ناپل بهشت، به هم رسیدنتان چه قیامتی شد.. پابرهنههای شهر ناپل در آن هفت سال پرنعمت چه ثروتمند بودند.
با تو همه چیز داشتند: یووه، میلان، اینتر و همه بزرگان را به زیر کشیدند. حالا ناپولی قهرمان ایتالیا بود و تو قهرمان ناپل. همه این «پیامبر فوتبال» را میپرستیدند و تو هم هر هفته برایشان معجزهای رو میکردی، ساقهای هنرمند پراعجاز تو هرگز کسی را ناامید نمیکرد. مدافعان مقابلت چارهای جز خطاهای وحشیانه نداشتند. جثۀ کوچکت طاقت این همه ضربه را نداشت اما هر هفته به مغز استخوانت آمپول میزدند تا به زمین بروی، یک شهر انتظار تو را میکشید، مگر میتوانستی ناامیدشان کنی؟ تو «شاهزاده ناپل» بودی، مثل آرژانتین و آن دو فینال پیاپی، ناپل را هم روی دوشت گذاشتی و بالا بردی؛ دو قهرمانی ایتالیا و یک قهرمانی اروپا معجزۀ تو بود.
بیدلیل نبود وقتی در «جام جهانی نود» بازی ایتالیای میزبان و آرژانتین در ناپل برگزار شد استادیوم در تسخیر تو بود. مردم ناپل فقط یک وطن میشناختند و آن «تو» بودی. ایتالیا آن بازی را به پاس هنرمندانۀ تو و ضربۀ کانیگیا باخت. تمام کشور انگشت خیانت به سمت ناپل گرفتند اما ناپلیها پشیمان نبودند. این قدردانی یک شهر برای تو بود.. و برای تمام دستاوردهایت که هویت شهرشان شد. در خیابان چنترو استوریکو که راه میروی همه جا عکس توست؛ شاهزاده ناپل.. اما جسم و روحت تحلیل رفت و اشتباهاتت از راه رسید. دوستی با کامورا، مافیای ناپل آغاز خودویرانگری تو بود. خودت هم میدانی. مگر نه اینکه گفتی «در زندگی اشتباهاتی داشتم و تاوان آن را هم دادم اما توپ کثیف نیست» نه توپ هرگز کثیف نیست. توپ بهترین دوست تو بود.
گفتهای روی سنگ قبرم فقط بنویسید «ازت ممنونم توپ.» بله توپ فوتبال همه چیز به تو داد.. و به ما... که هربار به تماشای نمایشهای سولوی تو مینشستیم. تکنوازیهای مسحورکنندۀ تو که رستاخیز ریتم و هارمونی بود. خوش به حال مردم ناپل که هفت سال تو را داشتند. حالا میگویند میخواهند استادیوم «سن پائولی» را به نامت کنند. استادیوم دیهگوی کبیر. زیبا نیست؟ قدردانی پابرهنهها از مردی که هویت شهرشان شد.
نظر دهید