شنبه پیش رو؛ اولین روز اجرای برنامه جدید کیروش
آی اسپورت - شنبهای که پیش رو داریم، اولین مرتبه اجرای امتحانی طرح تازه کارلوس کیروش را شاهد خواهیم بود. او میخواهد در پایان هر هفته از رقابتهای لیگ برتر فوتبال کشور نفرات ملیپوش را برای اردویی یک تا یک و نیم روزه گرد آورد و با آنها مرور فن کند تا در درازمدت آمادگی بیشتری را برای شرکت در دور نهایی جام جهانی بیست و یکم به دست آورند.
با این حال حرفهای مربیان تیمهای لیگ برتری نیز در این خصوص شنیدنی و واجد نکات مهمی است. آنها میپرسند وقتی نفرات ملیپوش در هر مسابقه در ترکیب فیکس آنها به کار گرفته میشوند و روز بعد زمان ریکاوری و تجدید قوا و رفع خستگی مفرطشان است با آن بدنهای خسته و تهی شده از انرژی و ذهنهای سرشار از عصبیتهای مسابقه قبلی چه چیزی برای عرضه در اردوی بسیار کوتاهمدت تیم ملی دارند؟ حتی اگر کیروش این گردهماییها را برای نزدیکتر کردن ذهنی بازیکنان در نظر گرفته باشد، زمان مناسبی را در نظر نگرفته است زیرا ملیپوشان در روز بعد از هر بازی لیگی همچنان از تنشهای آن دیدار تاثیر میپذیرند و هم بخشی از حواسشان متمرکز بر دیدار بعدی تیم باشگاهیشان است که با کمترین فاصله و بیشترین فشردگی برگزار میشود و مجال استراحتی مفید و واقعی را به هیچ یک از حاضران در لیگ نمیدهد.
سوال بیجوابی که وجود دارد این است که سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران چطور میخواهد از بدنهای کوفته و اذهان خسته نفراتی برای اوجگیری تیم ملی و به بار نشستن اهداف آن بهره گیرد که آن افراد بر اثر تشنجهای برخاسته از حضور در لیگ از کیفیت واقعی خود – لااقل در زمان اردوهای یک روز و نیمه جدید تیم ملی –به دور هستند. در برنامهمدار و دقیق بودن کیروش تردیدی وجود ندارد و او با پیگیری و علاقه فراوانش کارهایی را تعقیب و اجرا میکند که در اصل وظیفه سایر مسوولان تیم ملی و سران فدراسیون است اما او به عنوان فردی که به گفته خودش بیش از 35 سال مربیگری کرده، باید بداند که تعدد اردوهای ملی شرط نیست بلکه تعیین زمان مناسب برای آن الزامیتر و مسالهای تاثیرگذارتر است. اگر کیروش میتوانست این اردوها را در وسط هفته و در روزهایی برپا دارد که دو سه روز از مسابقه قبلی میگذشت و یکی دو روز تا دیدار بعدی فاصله وجود داشت، بهره بیشتری می برد اما از یک سو او ایدهآلهایی دارد که مورد تایید اکثر مربیان باشگاهی نیست و از جانب دیگر چون یکی دو روز قبل از مسابقه باشگاهی بعدی زمانی نیست که مربیان باشگاهی به جدایی ملیپوشان خود تن بدهند، ناچارا به زمانی روی آورده است که وصف آن آمد. این از بداقبالی ما و اوست ولی بازندههای اصلی این روند در کوتاهمدت مربیان باشگاهی هستند که حتی همین فرصت اندک برای بازیابی و ترمیم نقاط ضعف و کار هر چه بیشتر با شاخصترین مردان خود را از دست میدهند و به سبب عشق و ارادت به تیم ملی به شرایطی تن میدهند که شاید فرجام آن فقط افزایش آسیبدیدگی و کمبود توان جسمانی و افزایش خدشه روحی ملیپوشان باشد.
ایران ورزشی
۲ نظر
jabi
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۴۹علیرضا
پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۴۶