لعنت بر دوشنبههایی که عادل ندارد
آی اسپورت - «امسال خیلی سختی کشیدم، خیلی اذیت شدم اما این جایزهای که از مردم گرفتم عین یک اکسیر میمونه و تمام غمهام رو از بین برد» این را گفت همان لحظه که بغض امانش را بریده بود با تشویق حضار جانی گرفت و به صحبتهای تامل برانگیزش ادامه داد. با همه بغضی که داشت راست میگفت، عادل سال ۹۷ را با هجمه وحشتناکی پشتسر گذاشته بود، به طوری که مردم هم از این تبعیض آشکار آگاه شده بودند، از عدم اجازه به کارلس پویول در آستانه جامجهانی، تا پخش نشدن آیتم جوادظریف، از تحریم چندهفتهای برنامه نود تا تیتراژهای ناگهانی. اما در این میان شکار تصاویر علی فروغی توسط فیلمبردار جشنواره، در لابهلای انتقادات عادل یکی از ماندگارترین لحظات جشنواره در دهه اخیر بود، جایی که جناب مدیر را کارد میزدید خونش در نمیآمد. در مخیله علی فروغی هم نمیگنجید در آن جایگاه، با آن قدرت و اعتبار فامیلیاش اینچنین قافیه را به یک مجری فوتبالی باخته باشد، حضار برای عادل دست میزدند و مدیرجوان با چشمانی از حدقه درآمده تماشایش میکرد. هنوز زمان زیادی از آرای تقلبی «برندهباش» که باعث یک رسوایی در رسانهملی شده بود نگذشته بود، اتفاقی که با هدف تحقیر کردن نود پیریزی شد اما در لحظه آخر با همبستگی مردم، و البته ورود وزیر ارتباطات، این پروژه شکست خورد. اما برتری مردمی عادل فردوسیپور زیاد طول نکشید، زیرا سناریو علیه نود بار دیگر به شکل مبتدیانهای آغاز شد. دارودسته صداوسیما که در محبوبیت مردمی با عادل فردوسیپور قابل قیاس نبودند حرف آخر را بیپروا میزنند؛ «نود با تغییراتی جدید از سال آینده روی آنتن میرود و از عادل فردوسیپور در شبکه ورزش استفاده خواهیم کرد». به همین سادگی برچسب پایان را بر پرمخاطبترین برنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران زدند. اما آنها از یک موضوع بیاطلاع بودند که آن هم این است که عادل فردوسیپور تهمانده نجابت و آبروی رسانهملی بود، انگار نمیدانستند صداوسیما به نود نازد و نود به عادل. همانطور هم شد و عادل فردوسیپور در مصاحبهای حجت را بر میلیونها دوستدارش تمام کرد «نود فرزند من است و فرزندم را با هیچ پست و مقامی عوض نمیکنم». صداوسیما، مدیران شبکه، تمامی متصدیان و مسئولانی که در حذف عادل و نود نقش داشتهاند روزی باید پاسخگوی مردم باشند، زیرا نود یکی از نادر دلخوشیهای مردم بود، پرمخاطبترین و جامعترین برنامهای که در قلب ورزش، نگاه اجتماعی هم به جامعه داشت. یک پایگاه مردمی، یک همبستگی میلیونی که دوشنبهها از ۲۲:۴۵ تا ۲ بامداد ادامه داشت.
عادل باید میرفت، همانطور که تومیسلاو ایویچ از ورزش ایران رفت، همانگونه که کیومرث صالحنیا جدا شد، همانطور که کارلوس کیروش برید، و همانطور که قاسم افشار دل کند. دلخوشیهای دوشنبهشبها هم به پایان رسید، حتی اجازه ندادند آخرین نود سال هم روی آنتن برود، حال بتازید که این شاهنامه دیگر رستم ندارد، اما از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان؛ عادل فردوسیپور تمام آبروی صداوسیما بود، و شاید این خاتمهای بود برای خداحافظی مردم با نهادی که بیآبرو شد. آری جناب رسانهملی، همانطور که رئیسجمهور گفت؛ لعنت بر دوشنبههایی که عادل ندارد.
عادل فردوسیپور خیلی مواقع پشت مردم ایستاد، نه اینکه منجی باشد ولی گاهی از خط قرمز عبور کرد. سیاه پوشیدن برای ناصرحجازی یکی از همان خط قرمزها بود که آتیلا حجازی در مصاحبهای این مساله را عنوان کرد که آن شب از مراجع بالاتر به عادل فردوسیپور امر شده بود که نباید در شب فوت ناصرحجازی پیراهن سیاه بر تن کند. حتما به یاد دارید که عادل شبی را سیاه پوشید که رکورد نظرسنجی برنامه نود با اختلالات عجیب مخابرات در هم شکسته شده بود. نزدیک به پنج میلیون نفر در نظرسنجیای شرکت کردند که خیل عظیمی از پیامکها به دلایلی عجیب و غریب هرگز به برنامه نود نرسید. بحث یارانه، پول چندبرابری گاز، وضعیت اقتصادی مردم و جمله معروف «کجای مملکتمون پاکه» بخشی از صحبتهای بیپروای ناصرحجازی بود که از او به قول استاد فتحی «تختی زمانه» ساخته بود. چهرهای که دیگر برای فوتبالدوستان جدا از بعد ورزشی، ابعاد اجتماعی و سیاسی به خود گرفته بود. چهرهای که دیگر نمیشد به راحتی گلبرگ مغرور را تنها به آبیها منتسب کرد. ایام گذشت تا آنکه ناصرحجازی از ممنوع التصویری ترقی کرده بود و دیگر ممنوع صدا شده بود، نشان به آن نشان که در صدای ضبط شدهای حکایت «قصه طاووس قشنگه» را برای مردم خواند. ناگفته نماند در روز فوت ناصرحجازی، در اخبار ورزشی ظهر بخش ۱۳:۱۵ از شبکه سه سیما، مجری خبرورزشی با پیراهنی صورتی خبر مرگ حجازی را آورد و بعداز ظهری خوب و خوش را برای مردم آرزو کرد. اما به رغم تمامی اختلافات دولتِ وقت با ناصرحجازی، معدود چهرههایی بودند که همراه با ناصر حجازی ماندند، همانطور که در بخشی از بیانیهای که از سوی سایت وابسته به دولت محمود احمدینژاد -دولت بهار- نوشته شد «آقای حجازی پای خود را از گلیماش درازتر نکند...» بیانیهای تکاندهنده علیه چهرهای مردمی. اما باز این عادل فردوسیپور بود که به رغم بایکوت خبری مراسمهای ناصرحجازی با پوشیدن پیراهنی سیاه حجت را بر مردم و هواداران فوتبال پاک تمام کرد. عادل فردوسیپور حتی پشت سیمین بهبهانی هم تا جایی که توانست ایستاد و از ایشان زمانی را یاد کرد که روز قبلش اخبار ۲۰:۳۰ که از شبکه دو پخش میشد، انتقادات تند و زنندهای را به دوستداران سیمین بهبهانی وارد کرده بود. گزارشی طبق معمول از علی رضوانی. با چه قلمی باید نوشت که عادل فردوسیپور پشت کسانی ماند که هنوز در سالگردهایشان بنرهایشان پاره میشود. حال با چه ادلهای عادل را از مردم گرفتید؟
این روزها که دختران با گریم به استادیوم میآیند تا بازیهای تیم محبوبشان را ببینند گله میشود که چرا عادل فردوسیپور از حق زنان دفاع نمیکند. میگویند چرا عادل فردوسیپور از ورود زنان به استادیوم آیتمی نمیسازد. شما بگویید کدام هواداری که کمی از وابستگی سیاست و ورزش در ایران آگاهی دارد میتواند چنین ادعایی را بر زبان بیاورد؟ تحقق آرزوی ورود زنان به استادیوم برای دیدن بازیهای مردان هرگز تحقق پیدا نمیکند -مبحث مفصلی است- اما همان که عادل فردوسیپور فرشته کریمی را به برنامهاش دعوت میکند و نام الهام فرهمند و گل قیچی فاطمه پاپی را در نظرسنجی میلیونیاش میگذارد جای قدردانی داشت، جای تشکر داشت. گل فاطمه پاپی بینظیر نبود، حتی به زیبایی دهها گلی که هر یکی دو هفته در فوتبال زنان به ثمر میرسید هم نبود، بلکه مساله عبور از خط قرمزی بود که با حمایت کامل مردم از فرهمندها و پاپیها به تکامل رسیده بود. حمایت زیرپوستی عادل از زنان و متقابل آن حمایت مردم از هدف عادل فردوسیپور. اما سوال اینجاست چه کسانی از این اهداف ملی به ستوه آمده بودند؟ چه اشخاصی با جملاتی از مراجع تقلید نوشتند «لازم نکرده است زن پا دراز کند مدال بگیرد، زن باید بچهداری کند»، «زن را چه به ورزش و استادیوم، زن باید بوی قرمهسبزی دهد». اجازه دهید نوشته شود که عادل فردوسیپور باید میرفت تا رسانهملی یکرنگ شود. این رسانه، این دوشنبهها برای از عادل بهتران.
روز مرگ جهان پهلوان تختی رادیو اعلام کرد «مردم ایران؛ ساعاتی پیش تختی را خودکشی دادند». عادل پهلوان نبود، نیست و نخواهد بود. نیازی به مرثیه و هیاهو هم ندارد، اما صاحبانقدرت؛ با قلبهایی که از مردم شکستید و قهقهه سر دادید چه خواهید کرد؟ بر طبل شادانهتان بکوبانید که مظهر شرافت دیروزی، که دیگر فرزند ناخلفتان تعبیر میشود رفت، عادل از جنس و جان مردم بود. هرگز نامش در میان مخففها قرار نگرفت، همانند مجریان دیگر وامهای میلیاردی نگرفت و برای خوشخدمتی بنده ارزش افزوده هم نشد. شواف کردن را نیاموخت و به رغم محبوبیت هرگز با دوربین و عکاس جایی ظاهر نشد. در بعد ورزشی چه بسا اگر عادل فردوسیپور نبود امروز نه پسر روشندلِ نساجی را میشناختیم، نه یادی از قلعه عقابها میکردیم. اگر عادل فردوسیپور و نود نبود چه بسا نه صدای انتقادی برای شهدای آتشنشان پلاسکو از صداوسیمای جمهوری اسلامی بلند میشد و نه کسی در یک برنامه ورزشی از حلقوم بریده محسن حججی بند دلمان را پاره میکرد.
وقتهای تلفشده هم به پایان رسید، آن اتفاقی که نباید، سرانجام به وقوع پیوست و ممتازترین، محبوبترین و جسورترین برنامه تاریخ صداوسیما از زنجیره رسانهملی خارج شد. دروغ چرا؛ قلبمان شکست از این بیعدالتی، از این ظلم که متصدیانی که با رانت و نسبتهای فامیلی در جایگاه قدرت ایستادند و دوشنبهها را با بیمهری از مردم دزدیدند. نود همراه کودکی تا جوانی یک نسل بود، همراه جوانان بیستسالهای که امروز وارد میانسالی شدند. یک همراه همیشگی که مجریاش با موی سیاه آمد و با موهای جوگندمی دور انداخته شد. نود تنها یک برنامه فوتبالی نبود، بلکه گریزی بود به آنچه که پیرامون ورزش اتفاق میافتاد، یک نجوا که از دل محمد پارسا میگفت و هرازگاهی به مخاطب میفهماند که روزی روزگاری داشتیم. نود یک امید بود، الهام بود، که میشود در جایی که عرصه تنگ میشود با مردم یکرنگ آمد، شفاف ماند، زلال رفت. عادل قربانی تفکراتی افراطگرایانه شد، خاطرات بیستواندی سال مردم را با پستهای آنچنانی تاخت نزد. او رفت، شبیه به پسری که در جواب استاد نوذری دو مرتبه با خنده گفت «ادسون آرانتس دو ناسیمیونتو» نه با آن خندهها، اینبار فقط یک لبخند زد و رفت. عادل رفت تا منتقدان سه،چهار درصدیاش دوشنبهها را آرام بخوابند، دیگر کسی از فساد نگوید، از مدیران بیکفایت نگوید، از اعضای مفسد هیاتها نگوید، از دروغ، تبانی نگوید. دیگر کسی از آزادی زندانیها بنددلمان را پاره نکند، برای پسربچههای اوتیسم و نابینا آیتم نسازد، تا رویای هیچ فرزندی برای به چالش کشیدن دیبالا و صلاح از بین نرود.
خانمها آقایان عادل فردوسیپور رفت و لعنت بر دوشنبههایی که عادل ندارد.
۲۹ نظر
اسمان
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۱۹:۵۱سلام
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۰۲رضا
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۱۹:۵۳بی طرف
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۰۱تراکتور
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۰۲شاهین ممسنی ❤❤
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۱۲۱. نمیفهمم! صادقانه بگم نمیفهمم این میزان از جوزدگی و موج سواری رو. شاید که نه، حتما ایراد از فهم من هست که هنوز نمیفهمم چطور "فوتبالی هایی" که ۳۶۵ روزِ سال به "عادل فردوسی پور" بد و بیراه میگفتند، حالا هشتگ #نه_به_حذف_عادل میزنند و برای "جدایی عادل از نود" گریه و زاری میکنند! البته که به "غیرفوتبالی ها" حرجی نیست. برای اونها همینکه عادل از شهردار تهران یا بخشدار فلان روستا انتقاد کنه، کافیه و عادل رو در مقام اپوزوسیون نظام قرار میدن!
.
۲. دعوای "عادل-فروغی" رو "کاسب ها" ها ساختند و "ساده ها" داغش کردند. اینکه فروغی (مدیر شبکه ۳) چون تفکرات اصولگرایی داره عادل رو حذف کرد، یک شانتاژ بزرگ هست برای احیای محبوبیت فردوسی پور بعد از رسواییِ حمایت از کیروش. ماجرا این هست که بعد آبروریزی کیروش در آسیا و سکوت کرکننده عادل، افکار عمومی از خودش پرسید چطور عادلی که بعد از حذف ایران در جام ملت های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ یقه پاره میکرد، ناگهان در دوران کیروش "خفه خون" گرفت؟! مشخص بود که این سوال بی جواب خواهد موند. پس باید یک "سوال بی جواب" رو فراموش کرد. و چه چیزی موثرتر از یک دوقطبی ساختگی؟! "کاسب ها" طوری وانمود کردند که فروغیِ بچه بسیجی، همون جلاد زمانه هست و به جنگ عادلی اومده که پرچم عدالت و شفافیت رو در دست گرفته! کاسب ها از فروغی، دیو ساختند و از عادل، دلبر!
.
۳. حتی اگر فرض کنیم دعوای "عادل-صداوسیما" واقعی باشه (که نیست!) باید توجه کرد که عادل کارمند صداوسیماست. باید مطابق سیاست های کلی سازمان کار کنه، عین هر کارمند و کارگر دیگری. از کی تاحالا کارگر برای کارفرما اصول تبیین میکنه؟! این چه استدلالی هست که از تَمرُد یک کارمند دفاع میکنید؟! عادل بزرگتر از صداوسیما نیست. درست مثل "جرمی کلارکسون" (مجری معروف برنامه تخت گاز شبکه بی بی سی) که وقتی مغرور شد و با مدیران بی بی سی به مشکل خورد، عذرش رو خواستند. نه شبکه ۳ بزرگتر از بی بی سی هست و نه ۹۰ به اندازه تخت گاز پربیننده و نه عادل معروف تر از جرمی... به جای شعارهای احساسی، کمی حرفه ای باشیم. رسانه جای "خاله بازی" نیست.
#ارسلان_سلیمانیان
پرویز
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۳:۱۱امید سیف
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۰:۲۸مموتی هستم بزرگترین اسطوره تاریخ ششتایی ها
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۱۴برجلو
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۲۱شاهین
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۰:۲۴یادم میاد دوم راهنمایی که بودیم مدیر مدرسه دانش آموزی را به جرم دزدی از همکلاسی اظهار و مورد عتاب قرار داد. دوست ِ نابکار و هرزه ای بانگ برآورد آقا ایشان راست می گوید من همراهش بودم و ندیدم سروقت میز ِ همکلاسی مان برود...
مدیر مدرسه نگاه تندی بهش کرد و گفت:
اگر یک درصد در هرزه بودنش شک داشتم با حمایت تو تمام شک و تردیدم برطرف شد:)))
فرزاد مهریار
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۱۳نادر فتورهچی
666666
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۱۶حمایت ادم ناپاک و غرض ورزی مثل تو بیشتر فردوسی پور رو تخریب میکنه؛ یعنی کلا باید به عادل شک کرد که چطور ممکنه معلوم الحالی که عقده های رنگی کورش کرده و انسانیت رو پای تعصبش ذبح کرده و هرچیز و هرکسی که به رنگ محبوبش نباشه رو قربانی توهین،تهمت و کلام زشتش میکنه به کار عادل فردوسی پور علاقه پیدا کرده!!!
تو فردوسی پور رو نقد میکردی دلیل بهتری برای حمایت از فردوسی پور داشتیم.
.
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۱۸فرزاد مهریار
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۲۸به شهادت آن کسی که«شاه»می دانیدش ، عادل چنان سرخ بوده که با پدرش به استادیوم می رفته تا پرچم سرخش را تکان دهد ؛ و سالیان سال است که دوستان شما نظیر جوادی فر و حیرانی از مافیای فاسد رسانههای سرخ به سرکردگی عادل فردوسی پور سخن می گویند . چه شد که عادل ناگهان مقدس شد؟
nima bagheri
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۴۵فرزاد مهریار:
ابله تر از تو هم داریم؟ حالا چی شده یه از فتوره چی مایه میزاری ابله؟
nima bagheri
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۴۶این بهترین وصف کی روش بود مرسی شقایق اشک ریز مرسی
...
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۰:۱۴پرسپولیس واقعی
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۴۹چقدر خسته ام!
چقدر درمانده و چقدر مایوس!
از اینکه
این همه باید بایستم خسته ام ؛
خسته و مایوس!
کدام مبارزی اینقدر ایستادگی کرد!
مقابل عشق و محبت ،
در برابر نابرابری
در ستیز با سکوت!
در علم شنگه ی دم عید
اما
برای تو می نویسم عادل
که
من خسته ام!
از جنگیدن برای تمام علاقه هایم
مگر می شود برای همه چیز جنگید!
لابد تختی هم خسته شده بود از جنگیدن درسکوت!!!
عادل!
تو فرزند رسانه ای و در قانون ما جد پدری هم صاحب حق است،
نود را به پدر بزرگش بسپار!
ما نود را تا هیجده سالگی اش بیاد خواهیم آورد.
ایرانی
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۱:۵۹دورودر بر شما همه حرف دل مردم ایران هم همین است
عزیزان فوتبالی بیآیید همه به هم قول بدیم نود بدون عادل رو تحریم کنیم اینجا دیگه استقلال و پرسپولیس و سپاهان و تراکتورسازی نداریم عادل فردوسی پور و برنامه نود مطعلق به همه مردم ایران است
hosin
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۲:۴۴پرویز
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۳:۰۷مهران
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۳:۱۳سعیده
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۷، ۲۳:۱۳pooyan
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۰:۱۸بجاي عادل بذاريد مثلا برنج يا مثلا فضاي سبز يا هرچي ولي موافق
بجاي فروغي بذاريد آفت يا زمين خواري يا هرچي ولي مخالف
حالا بايستيد و نگاه كنيد
هروقت تمام يك ملت پشت برنج يا فضاي سبز يا هرچيز موافقي بودند اونروز روز نجات اين ملته
ماهيت جامعه در اين وضعيت جالبه تا وقتي نگاه منفعت طلبانه اي از جانب جامعه به اين جور تقابلها هست مطمئن باشيد فروغي و فروغي ها پيروز ميشن
افسوس كه حافظه اين جامعه ضعيفه
افسوس كه تا همين نوك بيني رو هم بزور ميبينيم وگرنه چطور ميشه هر اتفاق بدي رو منفعلانه تماشا ميكنيم و حتي با دست خود تيشه اي را كه به ريشه مان زده اند صيقل هم ميدهيم براي ضربه هاي بعدي
جذابيت ماجرا از يك سوي ديگر هم بدين شكل ميشه
تا مدتي جامعه در تب و تاب عادل و حذف شدنش دست و پا ميزنه و وضعيت بد اقتصادي در اين فاصله بدتر ميشه
اونوقت دوشنبه دهميا دوازدهم سال يادمون مياد نه عادل داريم نه نود و نه حتي ناني در سفره
امید سیف
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۰:۲۶عادل رفت همانطور که کارلوس رفت
امید
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۱۳تارخ
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۱۴اف سی جمیله عروس سرخ پوش اعراب و ژاپنی ها
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۷، ۰۲:۲۷