یوپ هاینکس؛ آقای «پدر خوانده»
آی اسپورت - ۱۰ بازی ٬ ۱۰ گل خورده . ۶ هفته از لیگ گذشته کسب ۱۳ امتیاز بدترین آمار بعد از فصل ۲۰۱۰. شکست در پاریس و طعنه دوباره، مقایسه شدن با فیلم نیمه شب در پاریس! بی اعتنایی بازیکنان به کادر فنی با گفتن این جمله که: «این روش خوبی نیست.» کارلتو آنجلوتی به پایان دورانی رسید که خودش از پس باز طراحی آن ناکام بود. کارلتو نقشهای بازیکنان را دستخوش تغییر نکرده بود. سیستم مورد علاقه او ۳-۳-۴ با کمترین صیقل روانه میادینی میشد که حریفان کاملا با تفکراتی نو به مقابله میپرداختند. هوفنهایم یکی از آنها بود و پاری سن ژرمن آخرین آنها.
فوتبال آلمان به روز شده ترین مکتب و تئوریهای دنیای فوتبال را داراست. قابلیتی که باعث میشود هرمربی با اندکی تمرین و تفکر خیلی زود راه مقابله کردن را یاد بگیرد و اگر رهبر یک تیم چنین آلارمی را جدی نگیرد سرنوشتی به مانند آنجلوتی در انتظار خواهد بود.
وظیفه بازیکنان در زمامداری کارلتو به این شکل بود: اضافه شدن کیمیش در حملات تیم از جناحین٬ همین طور داوید آلابا. در این موقع ژاوی مارتینز به یک خط عقبتر منتقل میشود و آرتور ویدال نیز پرس از جلو را برعهده میگیرد. پس برای بازیسازی تیاگو آلکانترا٬ روبن، ریبری گزینههای در دسترس خواهند بود. حال به گزینههای رئال مادرید برای بازیسازی نگاه کنید: مودریچ٬ کروس ٬ ایسکو. رقیب مستقیم بایرن دورتموند هم: یولیان وایگل٬ گوتزه٬ گونزالو کاسترو٬ محمود دهود. تراکم بازیکنان در این ناحیه تنوع تاکتیکی تیم را به شدت افزایش میدهد و از طرفی در مواقع مصدومیت جایگزینهای شایسته جای خالی را پر میکنند.
کارلتو٬ تولیسو و جیمز رودریگز را خارج لیگ به خدمت گرفت که وفق پیدا کردن آنها با شرایط بوندسلیگا کمی طول خواهد کشید٬ نکته دوم شرایط بد جیمز در رئال٬ مشکلاتش در فضای جدید را هم دوچندان کرده بود. نیمکت نشین شدن مولر در بازی با وردربرمن و گفتن این جمله که: «آنجلوتی هنوز پاسخ روشنی برای نیمکت نشینی من ندارد.» روزنه های اعتراض حالا بزرگتر و عمیق تر شده بود. بواتنگ از صحبت نکردن آنجلوتی در رختکن قبل از بازی با پی اس جی گله مند بود. فرار کارلتو از انتقادات نه تنها کمکی به او نکرد بلکه او را به سمت سقوط و عرش نیز هل می داد. او راهش را خودش انتخاب کرده بود ٬ به زوال رفتن فلسفه و ابهت نزد بازیکنان.
طعنه کیکر به کارلتو : وقت بازنشستگی فرا رسیده!
تصمیم اخراج بعداز سقوط گرفته شده بود٬ بعداز له شدن آلمانی ها در زمین فرانسه، به یاد آوردن تاریخ نبردهای این دو کشور . گره خوردن با سیاست به دست کارلتو . بایرن زمین خورده بود ولی برای بلند شدن احتیاج به تکیه گاه داشت٬ برای ادامه مسیر نیاز به استاد راهنما. یوپ هاینکس برگشت. وظیفه اصلی او اتحاد دوباره بین بازیکنان و متحد شدن ذهن برای یک هدف: «بردن». جمله معروف: «الماس بدون اتحاد هرگز شکل نمی گرفت» جدیتی ورای حرف را در چهره اش نمایان کرد. خون تازه به رگهای بایرن تزریق شد. آنها در ۱۰ بازی ۹ برد و یک تساوی به دست آوردند و فاصله با تیم دوم را هم به ۱۱ امتیاز رساندند. با ۱۱ گل خورده بهترین خط دفاع لیگ ٬ ۳۷ گل زده دومین خط حمله برتر لیگ.
چه چیزهایی تغییر کرد؟
بالانس شدن: تغییری که کارلتو نتوانست انجام دهد وظیفه اصلی هاینکس شد. در مواقع حمله تیم دچار سردرگمی شدیدی ناشی از عدم هماهنگی دیده میشد. جایگیری غلط بازیکنانی چون ریبری و مولر. مهاجم سایهای در کار نبود و عملا روبرت لواندوفسکی مرد تنهای باکس حریفان شد. قرار گرفتن بالهای سرعتی٬ مهاجم سایه پشت مهاجم هدف در سیستم ۱-۳-۲-۴ ترکیب ویدال و مارتینز با خاصیت دفاعی و تهاجمی راه حل موفق یوپ هاینکس شد. در چنین موقعیتی توماس مولر با ثبت ۷۸٪ پاس صحیح پیشرفتی خیره کننده را نشان داد.
باز پس گیری توپ: یکی از اصول و قواعد سیستم ۱-۳-۲-۴ باز پس گیری توپ از حریفان است. یوپ هاینکس به فشاربالا در مواقعی که توپ را در اختیار ندارد اعتقاد زیادی دارد و ۳ یار جلو باید دارای چنین خصوصیاتی باشند. کاری که در اوایل جیمز به مشکل خورده بود و تولستوی نیز نمره قابل قبول از مسولیت جدیدش گرفت.
سرعت: سال آخر پپ گواردیولا و همین طور کارلتو بایرن در شکل دادن حملات کند بود. هرچند سریعترین هافبکها را در ترکیب داشتند اما سرعت در دستور کار نبود. منطق پپ این بود که هرچه قدر در آلمان از سرعت بیشتری برخودار باشید احتمال گیر کردن در طعمه ضد حملات چندین برابر افزایش پیدا می کنند. این ایده در زمام داری آنجلوتی نیز تغییر نکرد تا رودروی تیمی مانند پی اس جی٬ با سرعت بالای هافبکها عملا به مشکل برخورد کند و پلن دیگری که یوپ هاینکس باید آن را ترمیم میداد نیز همین بود. او کومان٬ تولیسوی با قدرت پا به توپ، جیمز و مولر را در چند بازی به صورت همزمان به کار گرفت و با شکل دادن چند ضلع در گوشههای مختلف زمین و با حداکثر ضربه توپ را به محوطه حریف رساندند که بازی با اشتوتگارت و گل مولر مثال بارز این نکته است.
۳ نظر
بهروز سرخ دل
چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۴۶Shervin
چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۱۹ارمین
چهارشنبه ۶ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۰۰هاینکس بی نظیره
بیشتر درباره آلمان و بایرن کار کنید