به تیم ملیتان افتخار کنید
آی اسپورت - داستان و ماجراجویی تیم ملی ایران سرانجام به اتمام رسید، تیمی که «کارلوس کیروش» سرمربی نامدار پرتغالی را روی نیمکت خود میدید و سودای شکستن طلسم 43 ساله را در سر میپروراند اما با شکستی سنگین و دور از انتظار مقابل تیم ملی ژاپن، باز هم در پاشیدن رنگ حقیقت به رویایش ناکام ماند و به خانه بازگشت.
پیش از شروع دیدار، کمتر کسی را پیدا میکردید که رای به شکست ایران در مصاف با ژاپن بدهد، دلیل هم واضح بود؛ نمایشهای دو تیم تا پیش از مرحله نیمهنهایی از برتری ایران و شانس بالای «یوزپلنگها» برای صعود به فینال «امارات ۲۰۱۹» حکایت داشت اما «ساموراییها» روی دیگر خود را در این بازی نشان دادند و با بازیخوانی دقیق خود تمام نقاط قوت تیم تحت رهبری کیروش را خنثی کردند. این آنالیز دقیق باعث شد تا ژاپن در میان حیرت فوتبالدوستان با نتیجه قاطع ۳-۰ ایران را از پیش رو برداشته و به فینال راه یابد.
گرچه این شکست اعتراض و انتقاد شدید برخی از هواداران تیم ملی ایران را در پی داشت اما حقیقت امر اینست که آنها به لطف حضور کیروش موفق به حضور در نیمهنهایی رقابتهای جام ملتهای آسیا بعد از ۱۵سال شدند. ایران در سالهای اخیر با وجود اینکه مقام نخست تیمهای آسیایی در جدول ردهبندی فیفا را در اختیار داشت اما در ۱۵سال گذشته در رقابتهای جام ملتهای آسیا توفیقی را کسب نکرد و حتی دستش از حضور در نیمهنهایی رقابتها نیز کوتاه ماند تا اینکه سرانجام در «امارات ۲۰۱۹» نوار این ناکامی پاره شد. جدای از این موفقیت، این تورنمنت حاوی 5 نکته بسیار مهم، قابل تقدیر و البته کلیدی برای تیم ملی ایران و هوادارانش بود، نکاتی میتواند احساس بد آنها نسبت به حذف از «امارات ۲۰۱۹» را کاهش داده و به آینده امیدوار کند:
دژاگه، مردی برای روزهای سخت
اشکان دژاگه، کاپیتان تیم ملی ایران در حالی پای به این دوره از رقابتهای جام ملتهای آسیا گذاشت که به خوبی میدانست «امارات ۲۰۱۹» احتمالاً آخرین تورنمنت مهم دوران حرفهای او خواهد بود. ستاره ۳۲ساله با همین ذهنیت به عنوان یک «شماره ۱۰» در زمین ایفای نقش کرد و عملکردی خیرهکننده از خود به جای گذاشت.
دژاگه در تمامی بازیهای ایران در امارات به میدان رفت و بیشتر از هر بازیکن دیگری برای همتیمیهای خود خلق موقعیت کرد؛ 10 موقعیتی که او برای سفیدپوشان ساخت اگر در نوک پیکان حمله با دقت بیشتری همراه میشد شاید سرنوشتی دیگر برای شاگردان کیروش رقم میخورد. ضمن اینکه اشکان در این رقابتها 2 بار توپ را از خط دروازه حریفان عبور داد و نام خود را در بین گلزنان «امارات ۲۰۱۹» ثبت کرد.
این نمایش فوقالعاده از کاپیتان تیم ملی ایران، در دوران فعلی یکی از دلخوشیهای هواداران فوتبال این کشور خواهد بود و آنها را به روزهای درخشان آینده امیدوار خواهد ساخت. حالا اشکان میتواند به الگویی مناسب برای سایر بازیکنان تبدیل شود و با راهنماییهای خود همچون یک لیدر، بازیکنان تیماش را در مسیر موفقیت قرار دهد.
بیرانوند، کوهی مستحکم
اگر بر فرض محال کسی بعد از رقابتهای جامجهانی روسیه به تواناییهای بالای «علیرضا بیرانوند» در درون دروازه شک داشت، با تماشای نمایشهای خیرهکننده سنگربان تیم ملی ایران در رقابتهای جام ملتهای آسیا، قطعاً تمامی شکوشبهاتش برطرف شده است. دروازهبان شماره یک سفیدپوشان ایرانی در طول این رقابتها موفق شد در 5 بازی دروازه خود را بسته نگه دارد و به رکوردی جدید دست یابد. گر چه این رکورد در بازی با ژاپن شکسته شد و اکنون دروازهبان قطر با 6 کلینشیت از بیراونود پیشی گرفته اما شکست در مصاف با ساموراییها به هیچ عنوان تواناییهای او را زیر سوال نبرده، به ویژه اینکه او روی گلهای دریافتی برابر «ساموراییها» کمترین تقصیر را داشته است.
ستاره باشگاه پرسپولیس تهران بعد از درخشش در «روسیه ۲۰۱۸» و ارائه نمایشهای فوقالعاده در مصاف با قدرتهایی همچون پرتغال و اسپانیا، با چند پیشنهاد خوب اروپایی مواجه شد اما ترجیح داد در جمع سرخپوشان پایتخت باقی بماند و تیم محبوباش را در فصل جدید لیگ برتر ایران و البته در رقابتهای حساس جام باشگاههای آسیا همراهی کند اما حالا دیگر بعید است این ستاره آیندهدار بتواند در مقابل پیشنهادات چشمگیری که از اروپا به سمتش روانه خواهد شد، بیش از این مقاومت کند.
ایرانیها بعد از «ناصر حجازی» و البته «احمدرضا عابدزاده»، سالها بود که از عدم حضور یک دروازهبان شش دانگ و مطمئن رنج میبردند و حالا بیرانوند به لطف حضور در تورنمنتهای بزرگ، حسابی آبدیده شده و در قامت چهرهای مطمئن در درون دروازه خود را مطرح کرده است؛ نکتهای هواداران تیم ملی ایران میتوانند حسابی به آن دل ببندند و آیندهای روشن را برای تیم محبوبشان ترسیم کنند.
ستارههایی برای یک دهه بعد
شاید در نگاه اول این حرف برای برخی از هواداران فوتبال ایران عجیب به نظر برسد اما از «حسین کنعانیزادگان» و «مجید حسینی» میتوان به عنوان ستارههای یک دهه آینده ایران یاد کرد، مدافعین جوانی که شاید منتقدین بسیاری داشته باشند اما در این دوره از رقابتهای جام ملتهای آسیا نشان دادند که میتوانند از عهده وظایف محوله به خوبی برآیند.
زمانی که «سید جلال حسینی»؛ مدافع باتجربه باشگاه پرسپولیس، از لیست تیم ملی برای حضور در رقابتهای جامجهانی روسیه کنار گذاشته شد، اکثر کارشناسان لب به انتقاد گشودند و از این تصمیم حیرتزده شدند اما کیروش با شجاعتی مثالزدنی دست به انجام چنین ریسک بزرگی زد و موفق شد 2 چهره آیندهدار را برای حضور در قلب خط دفاعی «یوزپلنگها» مهیا سازد.
کنعانیزادگان در این دوره از رقابتها، ۴بار در ترکیب تیم ملی کشورش به میدان رفت و موفق شد ۱۰موقیت حساس را از حریف بگیرد، «حسینی» ۲۲ساله هم در ۳حضورش در میدان با لباس تیم ملی ایران، در تمامی ۱۲جنگ رو در رو با مهاجمین حریف، طرفِ پیروز بود. البته مطمئناً در حال حاضر اشتباه عجیب کنعانیزادگان در اعتراض به داور دیدار برابر ژاپن و عدم پیگیری روند بازی در مقابل چشمانتان به تصویر درآمده اما این اشتباهات حتی در سطح اول فوتبال اروپا نیز رخ داده و نباید در مورد آن بزرگنمایی کرد. بزرگترین مدافعین جهان نیز اشتباهات مهلکی را در طول دوران حرفهایشان انجام دادهاند اما مهم کسب تجربه و عدم تکرار آنهاست. البته فراموش نکنید که شکست برابر ژاپن در مورد قدرت دفاعی ایران شک و شبهاتی را ایجاد کرده ولی قاطعانه میتوان گفت که این دو مدافع جوان میتوانند در صورت تداوم مسیر کنونی و کسب تجربیات بیشتر، به مهرههای کلیدی ایران در خط دفاع تبدیل شوند.
راکاستاری به نام «سردار آزمون»
کمتر کسی فکرش را میکرد که فرزند پسر بازیکن سابق والیبال، با چنین سرعتی به یکی از ستارههای درخشان فوتبال ایران و آسیا تبدیل شود، ستارهای که همانند برخی از فوتبالیستهای جوان و صاحبنام جهان کمی درگیر حاشیه شده و همین حاشیه نیز در بعضی مواقع روند پیشرفتش را مختل کرده است. اما فراموش نکنید که استعداد بالای او در کنار درخششهایش پررنگش باعث شد در ۱۷سالگی با پیشنهادهای خارجی روبهرو و به عنوان لژیونر راهی لیگ روسیه شود، حضوری که «سردار» را در اوج جوانی به یک ستاره آیندهدار تبدیل کرد، ستارهای که از او به عنوان جانشین «علی دایی» نیز نام برده میشد.
نام «سردار» پیش از شروع رقابتهای جام ملتهای آسیا، مطابق انتظارات جزو بازیکنان مستعد و تماشایی «امارات ۲۰۱۹» قرار داشت و «آزمون» با بازیهای خود در مرحله گروهی نشان داد که حضورش در آن لیست بی دلیل نبوده. تحرک بالای آزمون در کنار دوندگی زیادش باعث شده که او به یکی از مهرههای مورد اعتماد کیروش تبدیل شود و این اعتماد به حدی بود که سرمربی پرتغالی حتی ستاره تیماش را از خداحافظی از تیم ملی منصرف کرد و او را به اردوی تیم فرا خواند.
«سردار آزمون» در «امارات ۲۰۱۹» یکی از مهرههای پرتحرک و جنگنده کیروش بود و سماجتها و پرسینگ بالایش روی مدافعین، لحظات بسیار سختی را برای حریفان رقم زد. در یکی از همین صحنهها، مهاجم جوان ایران در دیدار برابر ژاپن چیزی نمانده بود تا دروازه آبیپوشان را باز کند، ضربهای که با دخالت دروازهبان ژاپن و خوششانسی «ساموریاییها» راهی به دروازه پیدا نکرد و راهی کرنر شد. فقط لحظهای به این سناریو فکر کنید که اگر این ضربه به تور دروازه بوسه میزد، با توجه به قدرت ایران در فاز دفاعی و ارائه یک بازی تدافعی از سوی شاگردان کیروش، آیا نام یکی از فینالیستها دستخوش تغییر و تحول قرار میگرفت یا خیر؟
با وجود تمامی انتقاداتِ بحق در مورد آزمون، نباید روی این حقیقت چشم بست که مهاجم شماره ۲۰تیم ملی ایران از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار است و میتوانند نقشی پررنگتر و کلیدیتر در ترکیب تیم ملی کشورش ایفا کند که البته برای دستیابی به این مهم باید حواشی و خلقوخوی تند خود را مدیریت کند و البته در زدنِ ضرباتِ آخر نیز اهتمام بیشتری بورزد.
ترکیبهای متغیر تیم کی روش
یکی از انتقادات فنی که از پیش از رقابتهای جامجهانی به کارلوس کیروش وارد میشد، عدم استفاده او از ترکیبی ثابت بود. کارشناسان فوتبال ایران معقتد بودند که استفاده از بازیکنان زیاد در ترکیب اصلی، نشان از عدم شناخت مربی از ترکیب مد نظر خود دارد و به همین دلیل نوک پیکان انتقادات بیرحمانه خود را به سمت او نشانه رفتند، غافل از اینکه تیم ملی ژاپن نیز در این زمینه عملکردی مشابه از خود به جای گذاشته است!
در هر تورنمنت مهم ورزشی، مربیان تیمهای بزرگ همواره به آخر راه میاندیشند، به اینکه چند بازی تا فینال پیش رو دارند و به همین دلیل با استفاده از سیستم چرخشی معضلی بزرگ به نام «خستگی» را از بازیکنان تحت امرشان دور میکنند. این همان چیزیست که سرمربی پرتغالی هم در «امارات ۲۰۱۹» به اجرا گذاشت. در واقع کیروش همانند همتای ژاپنیاش، به قهرمانی در این رقابتها میاندیشید و به همین دلیل نیز از ترکیبی ثابت در تمام بازیها استفاده نکرد.
از سوی دیگر مزیت استفاده از چنین سیستمی، عدم شناسایی ترکیب اصلی تیم از سوی حریفان است، این امر نیز یکی دیگر از شباهتهای تیم ملی ایران و تیم ملی ژاپن بود. همانطور که در دیدار این دو تیم شاهد بودیم، هیچ کدام با ترکیب یکسانی نسبت به بازی قبلیشان در مرحله یکچهارم نهایی به میدان نرفتند و همین تاکتیک، آنالیز دقیق تیم را برای رقیب به امری سخت و دشوار تبدیل کرد.
در تمام 90 دقیقه، فیزیکی بودن این مسابقه مشهود بود و هر دو تیم از زمانِ به صدا در آمدن سوت آغاز بازی سعی داشتند با تجمع بازیکنان در میانه زمین، اختیار عمل را در کمربند میانی در اختیار بگیرند. شاید از نظر بینندگان عام فوتبال، «علیرضا جهانبخش» و «وحید امیری» دو مهره بیاثر در این دیدار ارزیابی شوند اما حقیقت امر اینست که این دو بازیکن به دستور کارلوس کیروش مامور مهار وینگرهای ژاپنی بودند که تا پیش از گل نخست نیز در انجام این ماموریت بینقص ظاهر شدند.
اما بعد از گل نخست، شیرازه «یوزپلنگها» از هم پاشید و سفیدپوشان ایرانی به جای بازی با مغزشان، رو به بازی احساسی آوردند و برنامههای تعیینشده از سوی مربی را در زمین به اجرا در نیاوردند. با تمام نکات مثبتی که در تیم کیروش وجود داشت نمیتوان از این نقیصه به راحتی عبور کرد که ایران در طول دوران حضور سرمربی پرتغالی روی نیمکتش، هیچگاه موفق نشد بعد از پذیرفتن گل نخست مسابقه، به بازی برگردد و در واقع گویا آنها در ۸سال گذشته نه از نظر ذهنی و روانی و نه از نظر فنی، آمادگی جبران نتیجه را نداشتهاند.
سازندگی
نظر دهید