زانو نزن، کارلوس مانوئل بریتو لئال کیروش!
یک/ یک سکانس بیشتر نبود. یک سکانس که باید دیالوگهایی گفته میشد و تمام میشد. نوبت رسیده بود برای رونمایی از پیراهنِ تیم ملی ایران. جواد خیابانی از پشتِ میکروفون گفت «به ما خبر دادند آقای بهبود فریبا آمده» . هنرمندان و ستاره های زیادی در همایش حضور داشتند، همه ایستادند و بهبود فریبا را تشویق میکردند تا به بالای سِن برود. چند نفری هم همانند آندو تیموریان بیخبر از آن چیزی که دارد اتفاق میافتد. آندو بعد ها میگفت «من اصلا نمیدونستم اون آقا کیه» . خلاصه سکانس عالی که نه،خوب پیش میرفت. بهبود به بالای سِن رسید. همین لحظات بود که تصاویری از یوزپلنگِ ایرانی برای حضار به نمایش در آمده بود.راوی از یوزپلنگ میگفت و حضار با نگاهی منقلب شده چشم به یوزپلنگ هایی بسته بودند که یا توسطِ شکارچیان کشته میشدند یا از بی مهری نسلشان رو به انقراض بود. تصاویر تمام نشده بود که بهبود فریبا با همان لهجه نسبتاً مازنی شروع به صحبت کرد. سلام و احوال پرسی، و آن واهمه ای که نکند سکانس خراب شود. اواسطِ صحبت های بهبود سکانس آنطوری که باید نشد. قرار نبود فریبا اشک بریزد، قرار نبود یک سریال طنز از مشکلاتِ فجیعِ محیط بانان بگوید؛ قرار نبود بی مسولیتی سازمانها به رخِ مردم کشیده شود، خیلی قرارها نبود. اما دیگر برای کات دادن هم دیر شده بود. فریبا از مرگِ محیط بانان و شرایطِ سختشان که برای حفظِ یوزپلنگ پیش آمده بود میگفت، از مردانی گفت که در مبارزه با شکارچی ها چشم، دست و پای خودشان را از دست داده بودند و امروز دستی آنها را یاری نمیدهد. فریبا آنقدر گفت که صورتش خیسِ عرق و اشک شده بود.در همین لحظه جوادخیابانی صورتش را پاک میکرد تا سکانس بیشتر از این بر باد نرود. فریبا از خیابانی تشکر میکند و در جمله آخر رو به بچههای تیم ملی ایران و کاپیتان آندرانیک تیموریان میگوید: «این نقشی که روی پیراهنتان نقاشی شده فقط یک تصویر نیست. فقط یک عکس نیس آقا. برای این تصویر بیشتر از ده ها نفر کشته شدند، بیشتر از ده ها نفر معلول شدند، چشماشونو از دست دادند آقا تا از این یوزپلنگ دفاع کنند. آقا توروخدا فقط تو برزیل برید مردانه بجنگید»
سکانس تمام شد، کسی دیگر آن روز رمقِ کار کردن را نداشت. دروغ چرا؛ خیلیها اشک ریختند، هم حضار، هم بینندههای تلویزیونی. مهران احمدی بازیگر نقش بهبود فریبا بعدها در برنامه زنده میگوید «قسم میخورم جونمو برای یوزپلنگِ ایرانی میدم»
دو/ جام جهانی تمام شد. رتبه ضعیفی کسب کردیم. یک امتیاز بیشتر نگرفتیم. یک گل هم بیشتر نزدیم. در روزی که باران استادیومِ ایتایپاوا آرنا را جارو میزد حذف شدیم. کارلوس کیروش کنارِ خط ایستاده بود، هرازگاهی دستی در موهانش میکشید و گاهی دست به کمر فریاد میکشید، گاهی هم در زیرِ باران دستانش را برای داور باز میکرد تا شاید با این دادو بیدادهای غیرمنطقی جوابِ التماسهای اشکان دژاگه را در بازی قبل بگیرد؛ میدانست اینجا آخر خط بود. روزنامهای فردای بازی با آرژانتین جلد را با تصویرِ اشکان که به «میلوراد ماژیچ» در محوطه جریمه التماس میکرد با یک تیتر بست: «بخدا ما بردیم» . زانو زدنِ کیروش را هیچکس در بازی با بوسنی ندید. شاید صورتِ غرقِ خون جهانبخش را هم هیچکس در یاد نداشته باشد. اما حقیقت اینجاست کیروش پس از سالها زانو زد. زانو زد تا علیرضا را از کنارِ دیرک بلند کند، زانو زد تا صورتِ جهانبجش را پاک کند، زانو زد تا پسرِ ارمنی اشکهایش را زیرِ پیراهنش قایم نکند. نمیدانم چه اندازه در جام جهانی به سخره گرفته شدیم، اصلا هم مهم نیست که فیفا قربان صدقه مان برود و مارا با انگشت نشان دهد و به جهان بگوید «این کشور دلهایمان را برد» ، یا نشریه کیکر عکسمان را بگذارد و بنویسد «تسخیرکنندگان قلب» .
هنوز آرام نگرفته بودیم که آیا واقعاً لایقِ ستایش هستیم؟ آیا آنها که برای بقای یوزپلنگ ایرانی فلج شدند یا مُردند از تیم ملی راضی بودند یا نه؛ آیا محیط بانان باور کردند این بچه ها به اندازه جانشان جنگیدند یا که نه.
واژه های غروربرانگیز هیچ نشریه معتبر جهانی و حتی دلداری کریستیانو رونالدو هم برایم آنطور که باید دلگرمکننده نبود تا اینکه یکی از محیط بانان که سالها پیش برای محافظت از یوزِ ایرانی با هفده ساچمه در چشم هایش نابینا شده بود خودش را به فرودگاه رسانده بود. با همان لهجه کُردی وقتی که به او گفتند بازیکنها دارند از پله ها پایین می آیند خطاب به ملی پوشان و کارلوس کیروش دستش را مداوم به سینه اش میکوبید و شبیه به چنین جمله ای را چندبار فریاد میکشید «زۆر سوپاس.هه میشه به فکری ئیوه م دستی ئیوه خوش بیت» . - خیلی ممنون.دستتان درد نکنه.همیشه به یادتونم
سه/ پپ گواردیولا آمده بود به دوحه. تمریناتِ آماده سازی بایرن مونیخ بود. افتتاحیه مسابقات جهانی هندبال هم بود. گواردیولا برای افتتاحیه توسط شاهزاده قطری دعوت شد تا ساعتی را مهمانِ او باشد. خبرنگاران قطری هم که سر از پا نمیشناختند در مورد فوتبال قطر از پپ سوال میکردند او هم با با بی حوصلگی جوابهای کلیشه ای را میداد «این کشور در حال پیشرفت در فوتبال است و با توجه به امکانات خوبی که در دوحه وجود دارد میتوانید موفق باشید» . در همین مابین یک خبرنگارِ ایرانی خودش را به پپ گواردیولا رساند و در اولین سوال از وحید هاشمیان سوال کرد. پپ گواردیولا آنچنان محلی به خبرنگارمان نگذاشت و صحبت با شاهزاده را قطع نکرد، سوال دوباره پرسیده شد اما پپ طوری برخورد کرد که وحید هاشمیان را نمیشناسد. بعد از کمی توضیح در مورد مدرک مربیگری هاشمیان در بایرن مونیخ، بدونِ آنکه گواردیولا به خبرنگارمان نگاهی کند پاسخی یکی دوجمله ای داد و آرزوی موفقیت برای وحیدهاشمیان کرد. در لابه لای پچ پج های گواردیولا و شاهزاده بود که خبرنگارِ ایرانی ای نبار با صدایی رساتر سوال کرد: «نظرتان در مورد سرمربی ایران، کارلوس کیروش چیست؟» پپ گواردیولا همین که نام کیروش را شنید رویش را از شاهزاده قطری برگرداند و به خبرنگار ایرانی نگاه کرد و با احترامی که تمامِ آن روز از او دیده نشده بود گفت: «کارلوس کیروش مربی بزرگی است.یک مربی شناخته شده و با دیسیپلینِ بالا. یک مربی که بدونِ شک با او به اهدافتان خواهید رسید.» با حرکاتِ دستش به سبکِ ایتالیاییها گفت «شما با کارلوس کیروش قهرمان آسیا میشوید»
خبرنگارانِ قطری به همراه شاهزاده و مسولینی که صحبت های پپ را گوش میدادند وقتی این قاطعیتِ گواردیولا را شنیدند دیگر هیچی نگفتند و لحظاتی بعد خبرنگاران را به بیرون هدایت کردند. این صحبتهای پپ در حضورِ شاهزاده قطری، تکان دهنده تر از آن روزی بود کوئینتون فورچون یکی از کارشناسان شبکه معتبر اسکایاسپورتس در مسابقات لیگ قهرمانان اروپا و کارشناسِ اصلی شبکه ITV انگلستان با سراسیمگی میگفت: «مدیریتِ فردی کارلوس کیروش بینظیر است، بی نظیر. آگاهی تاکتیکیاش هم عالی است. او در همهچیزعالی است. او هرجا که باشد آن فوتبال را از نو میسازد» . خبرنگارانِ قطری همراه با خبرنگارِ ایرانی از گواردیولا دور میشدند، و شاهزاده با لبخندی ژکوند فقط روبروی خود را نگاه میکرد تا از افتتاحیه لذت ببرد،انگار نه انگار که مهمانش پپ گواردیولا بود.
چهار/ جام ملتهای آسیا هم برگزار شد. سه بازی که با حداکثر امتیاز به مرحله بعد صعود کرده بودیم. اوضاع همانی بود که میخواستیم. بی اما و اگر صعود کنیم و پیش برویم. رویای قهرمانی آسیا نزدیکتر از همیشه شده بود. رسیدیم به عراق. همان پرچم، همان عراق. همه چی آرام بود جز آنها که موجی شده بودند یا شیمیایی. حتی بنجامین ویلیامز هم آرام بود. آنقدر آرام که کارتش را از پشتِ جیب درآورد، درهوا رقصانید و درست یا غلط هشتاد دقیقه ده نفره باز برای ایران میجنگیدیم. هربار عقب می افتادیم باز، بازمیگشتیم. هربار که از سبز پوشانِ عراقی گل میخوردیم سیاست را به فوتبال گره میزدیم، هربار که یونس محمود با توپ فرار میکرد یادِ روزی زنده میشد که میگفت «امشب به نمایندگی از مردمم ایران را به فلک میبندم». گوشه تصویر پرچمِ عراق دیده میشد که باز از ایران جلو است. باز بیشتر زده؛ باز هم ما بیشتر تلفات دادهایم. اصلاً غلط بود که برای اعدامِ صدام مردمانی شادی کردند. صدام را باید نمیکشتند باید میبردند به حلبچه و شلمچه. گره خورده بود این یک بازی به همه باورمان. پیرمردی پای تلوزیون سرفه کنان میگفت «این یکی را ببر بعد تا دلت میخواهد بباز» . اما ضرباتِ پنالتی؛ خورد شدیم، از غصه مردیم . بعد از بازی سردارعینِ بچه های لوس که بی اختیار اشک میریخت، بندِ دلمان را پاره کرد. بازیکنها نایی نداشتند حتی از جای خود بلند شوند. کیروش فقط بعد از بازی یک جمله گفت «زانو میزنم تا به من بگویید چرا.همین وسط زانو میزنم تا جوابِ اشک های بچه هایم را بگیرم. ببینید من زانو زده ام» . کیروش اشتباه داور یا پولادی را قبول نمیکرد. مترجمِ کیروش بعدها میگفت آن شب کیروش روی صندلی اش رو به پنجره نشست و با هیچکس حرفی نزد. نزدیک های صبح بود که بلند شد نزدِ بازیکنان رفت و با آنها دست داد.
نمیدانم پپ گواردیولا زانو زدنِ کارلوس کیروش را دید یا که نه، اما بدونِ شک خبر به او هم رسید که ایران باز هم از عراق باخت.یک باخت که که باز هم جوانمردانه نبود.
پنج/ چندوقتی گذشت و در برنامه نود بیژن ذوالفقارنسب و منصوریان به عنوانِ مخالف و موافقِ سرمربی تیم ملی در نود مسائلی را مطرح کردند. منصوریان از مکتبِ یونایتد و راننده لامبورگینی میگفت و با مستنداتی به حمایت از کیروش پرداخت. به هرحال موافق ها زیاد مهم نبودند.مهم انتقادات و نظراتِ مخالف بود که دکتر ذوالفقارنسب به نمایندگی از طیفِ مخالف مطرح میکرد. قرارداد گران کیروش، رتبه پایین در جام جهانی، نداشتنِ پلنِ بی در بازی های تیم ملی، حذف در آسیا، بخشی از صحبت های بیپروای دکتر بود. انتقاداتی که مطرح میشد غیر منطقی هم به نظر نمیرسید. صحبتهای دکتر که به پایان رسید کارلوس کیروش در نود حاضر شد تا پاسخ دهد.
صحبت های کارلوس کیروش جالب بود، نقدهایی که دکتر کرده بود را اینگونه پاسخ داد «من اگر به آقای ذوالفقارنسب دلایلم را بگویم مطمئن باشید -تاکید میکند مطمئن باشید- او هم هوادارِ من میشود» . دلایلِ کارلوس کیروش سوا از منطق نمونه ای از صحبت هایی بود که تا به امروز به ندرت شنیده بودیم.نگاهی که متفاوت به آنچه که در فوتبال اتفاق می افتد. کارلوس کیروش میگفت «من به همه مربی های ایرانی و داخلی احترام میگذارم. میدانم این مربیها خانوادههایی دارند که وقتی شکست میخورند آنها در خانه میگریند. روزی که کره شمالی هفت گل از پرتغال خورد من فقط به سرمربی کره شمالی فکر میکردم که خانوادهاش چه حالی دارد. ناراحت بودم. من انتقادات را دوست دارم چون همین انتقادات به من ثابت میکند فوتبال در ایران جریان دارد. من به همه احترام میگذارم اما کسی نمیگوید عراق برخلاف ما ده بازی تدارکاتی برگزار کرده بود. اینها بهانه است. من میخواستم به مردمی که عشق را از آنها آموختم مدال بدهم اما نشد. صورت گریانِ بازیکنانم را ببینید هنوز اشکهایشان را پاک نکرده بودند که مسائلی مطرح شد که قلبم شکست. باور کنید من هرآن چیزی که دارم از ایران است» .
فردوسی پور که دلایلِ کارلوس کیروش را شنید به او گفت نظرِ مردم را ببینیم. نظرسنجی در مورد عملکرد کارلوس کیروش در تیم ملی ایران بود که آیا مردم از کارلوس کیروش راضی هستند یا نه؟ آرای نظرسنجی به نمایش در آمد. آنچه نمایان شد بی شک یک طرفه ترین نظرسنجی یک برنامه ورزشی بود که اینگونه میدیدم. دو سه میلیون نفر -نزدیک به نود درصد- با کارلوس کیروش اتمام حجت کردند. عادل فردوسی پور به کارلوس کیروش نگاه میکرد تا واکنشِ او را از دست ندهد. کیروش نگاهش را بعد از ثانیههایی از نظرسنجی برداشت. به صندلی تکیه زد. نمیدانم کیروش آن لحظه بغض کرده بود یا که نه، نمای بسته ای از او گرفته نشد. بعد از چندلحظه سکوت سرش را پایین می اندازد و میگوید «من میخواستم به مردمم مدال بدهم، من هرچه که دارم از ایران و مردم دارم» .
شش/ ربط و بی ربط رسیدیم به اینجا؛ به تیم ملی ایران. به اینکه کیروش حرفِ آخر را زد «برانکو باید رسماً عذرخواهی کند». حالا دیگر نگاهمان به دستهایی شده که آیا باز حامی تیم ملی میمانند یا علیه کشورشان مشت میشوند. امروز دیگر انتقاد از کارلوس کیروش آسان تر شده. پای غرور وسط آمده. حتی اگر این غرور برای یکی از آن معدود ویچهایی باشد که در فوتبال ما دوست داشتنیتر از دیگران است، حتی اگر برانکو حکایتِ آن شخصی باشد که از اسبی که کالسکهاش را هم پیش میراند، بیزار است. امروز دیگر پای تعصب به میان آمده؛ اما نه تعصبی از جنسِ اشکهای بهبود و یا لبخندِ ژکوندِ شاهزاده قطری. نمیخواهیم مرور کنیم زمانی که برانکو سرمربی تیم ملی بود چه اردوهایی، چه اتفاق هایی و چه فجایعی در تیم ملی روی داده بود. ورود کردن به این مساله با توجه به مستنداتی که وجود دارد دیگر نیازی نیست. آن چیزی که امروز اهمیت دارد این است همانطور که پیش بینی میشد راهی جلوی برانکو گذاشته شده. راهی که یکبار دیگر از غرور جدا شود و از تیم ملی ایران عذرخواهی کند؛ هم برای بازیکنانش، هم برای اتحادِ تیم ملی ایران. ناگفته نماند عده ای اعتقاد دارند اگر کارلوس کیروش بازیکنانِ پرسپولیس را دعوت نکند آدمی لجباز است و منافعِ تیم ملی را زیر سوال میبرد. عده ای هم اعتقاد دارند کارلوس کیروش آنقدر نسل سازی کرده که به راحتی بازیکنانی دیگر را جانشینِ بازیکنانِ پرسپولیس کند، همانطور که جای خالی رحمتی،عقیلی و خلعتبری هرگز احساس نشد. عده ای دیگر اعتقاد دارند کارلوس کیروش با توجه به مصاحبه جنجالی برانکو اگر به دعوت از بازیکنانِ پرسپولیس تن دهد میشود یکی از جنسِ خودمان، کم اقتدار. عده ای دیگر هم میگویند کارلوس کیروش باید برای اتحاد ملی مسائلِ گذشته را فراموش کند.
نظرات جای تامل دارد، همه انتقادات هم خواندنی است. اما آنچه مسلم است و همه بر آن آگاهی داریم این است که این تیم ملی متکی به هیچ بازیکنی نیست، چه کسی که لقبِ عقابِ آسیا را به خیالش ربوده بود و چه آنی که لقبِ سَد را با خود یدک میکشد. امروز که مایلی کهن ها درخشان ها قلعه نویی ها از این موقعیت بیتاب شده اند و میگویند «آن اجنبی به تیم ملی ایران دارد توهین میکند»، حیرت زده نخواهیم شد. نشان به آن نشان که روزهایی که هیچکس برای حقمان نمیجنگید یک مَردی بود که برای مردمانی زانو زد تا رویا را به حقیقت تبدیل کند، همانی که با همه سخت گیری ها و بی اخلاقی ها پای تیم ملی ایران مانده، همانی که کارلوس مانوئل بریتو لئال کیروش نام دارد.
۱۰۹ نظر
mahdi
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰پیشنهاد میدم اسمتون رو بذارید شقایق کیروش ریز
سید ممد
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹مصطفی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۱۳رضا
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۲۸سعید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۵۹برزو
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۱۱مرسي خانم اشكريز
-----------------------
من خيلي يادداشت ميخونم، هم اينجا هم از سايتهاي طرفداري و ورزش3 و ... و روزنامه هاي ورزشي
خانم اشكريز شما با اختلاف بهترين نويسنده ي ورزشي ايران هستيد.
به فحاشي ها و توهين ها توجهي نكنيد...
قوي باشيد
Afshin
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۲۲البته شمایی که دلخوشیتون ۵۰ سال پیشه عجیب نیس زیاد این کارا ازتون
سيد رضا قدسي زاده
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۲۵نه كه ميلياردي پول بگيره
مسعودم
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۰۰rezaaa
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۰۲جلال حسینی بالای صد بازی انجام داده برای تیم ملی هیچوقتم تاقچه بالانذاشته حتی یک مورد بی انضباطی هم نداشته تو تیم ملی همیشه هم تاپ ترین بوده توپستش. اونوقت اینطوری بی دلیل کنار گذاشتنش بی احترامی نیس؟
این وسط برانکو هم مقصره ولی اگه کیروش دعوتشون نکنه واقعا گناه کیروش خیلی بیشتر میشه!
نکته آخر این که بزرگترین مقصر این اتفاقات مدیریت فدراسیونه که عملا نقش یه تیکه آجر رو ایفا میکنه!
مهرداد خ
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۴۲شاهين گلبوري زاده
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۴۷من
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲پي نوشت؛
از الان اماده ي ناسزا ها و بر كسب زدن ها و و و باشيد
اصلا جاي تعجب نداره
چون بر خلاف تمام دنيا
اين جا
تو ايران
هواداران ( چه پرسپوليس چه استقلال) جز قشر ضعيف و بي فرهنگ و و و جامعه هستند
افرادي كه به خاطرتون بانوان حق حضور در ورزشگاه ها رو ندارند
موفق باشيد
آرش
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۵۰اینجا فوتبال مختص قشر بی فرهنگ و نسبتاً فقیرتره
اولتراها و نژادپرستا اینجا خیلی تو طرفدارهای فوتبال بیشترند
امید از تفت
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۰۴rezaaa
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۵۰با بی فرهنگ دونستن دیگران خودت بافرهنگ نمیشی عزیزم!
درمورد قشر ضعیف بودن هوادارا هم دیگه لازم نیس چیزی بگم...عن مغز-_-
نسیم
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۳:۵۸pooyan
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۲شروع کنید به انتقاد و گهگاه فحاشی
حیف شد
خیلی حیف شد
بقول روباهه تو شازده کوچولو : همیشه یه پای کار میلنگه
mj
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷محسن
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۰مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۴۷محسن هوادار فو تبال
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۳۶آرش6
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۲اون قشری که میرفتند استادیوم نه این شوالیه های مجازی رو که مثل حاج فتل تقلبی هستند و اکانت فیک
این قضیه بوی آشوب میده
دیگه 4 تا کارشناس پیرمرد نیستند که کیروش داره باهاشون میجنگه
اینجا پرسپولیس و بازیکن های پرسپولیس هستند که دارند چوب لجبازی اون رو میخورند
اینجا تیم ملی وسطه
با برانکو مشکل داره اینقدر برعلیه هم مصاحبه کنند دهن جفتشون بشه دروازه غار
ولی حق نداره انتقامش رو از پرسپولیس بگیره و روحیه بازیکن ها رو خراب کنه
هر بار پرسپولیس بازی مهم داره این اقا و اعوان و انصارش یه بامبول در میارند
بسه دیگه
مرگ یک بار شیون یک بار
یه بار فحش بخوره تو آزادی و 4 تا ترقه بزنند به نیمکت تیم ملی دمش رو میزاره رو کولش و استعفا میده میره
مسخره بازی هم تموم میشه
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۳سامان
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۵۳محسن هوادار فو تبال
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۰۸...من یک عذر خواهی بدهکارم ...بابت اینکه یک ان شک کردم به خودم و فکر کردم طرفدارن استقلال کسانی هم پیدا می شن که طرفدار فو تبال ملی باشن
اما انکار اصل نفرت هم چنان وجود داره همه پرسپولیسی ها دشمن هستن مگه اینکه خلافش اثبات بشه
همچنان به قاعده حب علی و بغض معاویه معتقدم ....
جناب مسعود خان و دارو دسته اش و بقیه هوادارن کیسه دنبال جنگ روانی هستن ...این ها از اول چشم هاشون دنبال بیرون زمین بوده ....تو فضای مجازی مربی اوردن بازیکن عوض کردن ..مدیرعاملشون وعوض کردن ..حالاهم می خوان با نفت ریختن روی اتیش این اختلاف از اب گل الود برای تیم دو زاری خودشون سهمیه بیارن ...البته ایشون فکر کنم همون مرحوم مسعود رجوی باشن .....یا اگه نیستن از سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن پیروی می کنن ..عمو مسعود رچوی ..کیسه کش یا ابو بکر البغدادی ...یا هرچیزی که هستی ..این داستان ها قدیمی شده شما دلت بابت کیروش نسوخته ...شما ها دنبال ضربه زدن به پرسپولیس هستین ...شما همون جماعتی بودین که رفتین تو سایت الهلال ...رفتین به پسر نوروزی فحاشی کردین ....شماها به سنگ قبر پیشکسوتها بی احترامی کردین ...شماها شعار وزیر پرسپولیسی سر دادین
شماها به حیوانات سرخ رنگ اسیب رسوندین شماها همون جماعتی بودین که حتی احترام پدر استقلال و نگه نداشتین و با فحاشی به حامد لک از خجالت علی پورحیدری مهمون ورزشگاه در اومدین
با این همه بلاهت و فقر فرهنگی شما می ای برای ما ادعای روشن فکری می کونی مثل الکیسس تگزاس می مونه که بیاد در مورد حجاب صحبت کنه
عمو مسعود این بازیها کهنه شده ...نیازی نیست برای من فلسفه ببافی ...وقتی گفتی پرسپولیس با مسائل پشت پرده صدر نشین و اره قهرمان میشه ..معلومه چقدر وجدان داری ...وقتی شما چشمهات نسبت به مسائل فنی رقیب کوره ...به قول خودت اگه فدایی کیروش هستی وقتی بیشترین دعوتی کیروش از پرسپولیسه تازه یک عده هم با بالاترین درجه فنی به تیم دعوت نمیشن مثل مسلمان و ماهینی ...تیم ملی پرسپولیس چرا با این همه مهره نباید صدر نشین باشه ؟حتما تیم بشکه ایی فندکی شما باید الان صدر نشین بود ؟معلومه هنوز بازی بلد نیستی
برای کوبیدن منطقی برانکو می گفتی پرسپولیس با این همه ملی پوش صدر نشین و قهرمان بودنش کار شاقی نیست ...یا برانکو در مقابل رقباش که مربی عای بی سواد داخلی هستن عیارش مشخص نشده
اما وقتی رفتی سراغ مسائل دست های پشت پرده و غیره معلوم هنوز بغض معاویه حاکمه
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۵۰پرسپولیس بزرگ
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴دلایل برانکو چنان منطقی بود که حامی درجه یک آقای کیروش ، جناب آقای فردوسی پور هم قانع شد وحق را به برانکو داد ...
برانکو هم حقش خورده بشه هم عذر خواهی کنه که یه وقت آقای کیروش ناراحت نشه ؟
کجای دنیا کسی که محقه عذر خواهی میکنه ؟
من در اینکه آقای کیروش مربی بزرگیه شکی ندارم ولی قرار نیست هرچی که میگه بگیم چشم !!!
در ضمن این مشکل بین آقای کیروش و برانکو هست چرا بازیکنا و مردم رو درگیر میکنن !!!
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۵۲پرسپولیس بزرگ
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۰۱در ضمن دقیقا کی گفت بی مصرف و چاق ؟ گفت هر بار از اردو میان اضافه وزن پیدا میکنن ...
در ضمن تیمی که به کمک داور از فاجعه سقوط در این فصل نجات پیدا کرده استقلاله و همینطور مافیای تیم تراکتور که همه میبینن چجوری نتیجه میگیرن...
پرسپولیس انقدر خوبه که مثه خار رفته تو چش همه ...
در ضمن تیم ملی برانکو بهترین تیم ملی تاریخ بود که تا رتبه 17 جهان اومد و سوم جام ملت ها شد و عملکرد کیروش نسبت به برانکو بهتر نبوده ...
در ضمن پرسپولیس چیزی از تیم ملی کم نداره که بخواد بخاطرش نقشه بکشه ...
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۵۹سلام
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۰۱پرسپولیس بزرگ
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۰۱مگه طرفدارم داره ؟
تیمی که سی میلیون طرفدار داره چیزی کم از تیم ملی نداره ;)
اره راست میگی دقیقه 27 جانواریو باید اخراج میشد به نفع پرسپولیس گرفتن 6 دقیقه وقت اضافه کمتر گرفتن اینا همه به نفع پرسپولیس بوود
پرسپولیس بزرگ تر از این حرفاس که شما نظر بدین درباره قهرمانیش ...
نه من برانکو نیستم ولی افتخار میکنم مربی بزرگی مثه برانکو سر مربی تیممه ...
rezaaa
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۰۵وقتیم گفت اگه قهرمان نشیم مسئولیتش با کیروشه عملا داشت همون حرفیو میزد که کیروش اول فصل گفت و صعود نکردن احتمالی رو گردن برانکو و قلعه نویی و بقیه انداخت.
آرماندو
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۲۱محض اطلاعتون برنامه ای که برانکو اورد برنامه رد شده بهمن 94 بود ... چرا برنامه ای که خودش امضا کرده بود توی همون بهمن ماهو نیاورد؟؟ چرا برنامه ی جایگزینی که اردوی دبی هم توش بود ینی برنامه 21 تیر ماه 95 رو نیاورد؟؟؟؟؟ جواب منو بدید لطفا
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۵۴حالا من نمیدونم شما کدوم برنامه نود رو دیدی که گفت گل صحیح است و شش دقیقه وقت اضافه داشت بازی و بازی دوم هم با سپاهان گفته هردو پنالتی سالم بوده و گلم پذیرفته است احتمالا یه برنامه با دوستان ضبط کردی که کارت قابل ارزشه چون برنامه ضبط کردن کار ساده ای نیست
مهدي
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۳۷محسن
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۰۱آرماندو
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۲۴احمد
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۴۸کیروش برای فوتبال ما زحمت کشیده؟درست
در عوضش پولش رو گرفته
امکانات ما کمه؟بازی تدارکاتی کم داشتیم؟قبول
اما برای همین کمبود امکانات و اصطلاحا کار در شرایط سخت هست که دستمزد ایشون به نسبت عرف حرفه ای (با توجه به مرخصی فراوان و خارج از حد ایشان)بسیار بالاست.
لطفا به این سوال پاسخ منطقی و ورای تعصب نسبت به شخص و یا رنگ بدین که بالاخره ایشان کارمند هست یا کارفرما؟سیاستگذار فوتبال ماست یا جزیی از مجموعه فوتبال؟
ایشان که اینقدر از حرفه ای گری حرف میزنند چرا به همه توهین میکنند؟از کفاشیان و قلعه نوعی تا برانکو و...
کجای دنیا این رفتار ایشون قابل تحمل هست؟
دلیل اخراج ایشون ازامارات چی بوده؟
قانون فوتبال در مورد حدود باشگاهها و تیم ملی چی هست؟
چرا همیشه این بحثها بین مربیان تیم ملی و باشگاهها در طول حداقل دو دهه اخیر پیش میاد؟
در فوتبال پیشرفته با انجام کار علمی بدنسازی و تاکتیک پذیر کردن بازیکنان زمان 72 ساعت را برای در اختیار قرار دادن بازیکنان به تیم ملی کافی دانسته اند.ما کی میخواهیم از حرفهای پوپولیستی و تحریک و عواطف ملی و استفاده ناسیونالیستی و ابزاری از عواطف ملی دست برداریم و یک بار برای همیشه این مشکل رو حل کنیم؟
ریشه حل این مشکل در باشگاههاست نه اردوهای گلخانه ای در سطح ملی.
سوال دیگر اینکه مگر بازیکنان پرسپولیس در دور رفت انتخابی جام جهانی از آماده ترین ملی پوشان نبودند؟این نشان دهنده روند مناسب آماده سازی بازیکن در سطح باشگاه نیست؟
چرا کیروش قادر به دعوت لژیونرها حتی در ایام تعطیلی لیگهای اروپایی غیر از فیفا دی نیست؟
نکته جالب دیگه استفاده ابزاری ایشان از مربیان و بازیکنان هست.ایشان خودشان رو غمخوار و پناه بازیکنان و مربیان نشان میده ولی سربزنگاه و از سر خودخواهی برعکس عمل میکنند.برخورد ایشان با نمازی مربی تیم به چه شکلی بوده؟برخورد با کریمی و حتی نکونام چطور؟نکونام و آقاجانیان با وجود نزدیکی به ایشان و زحمات زیاد برای تیم ملی در طول این سالها در جریان اردوی امارات به شکل زننده ای دیپورت شدند و این نشان دهنده چیزی جز خودخواهی و غرور بیجا و بیمورد ایشان نیست.
در مورد بازیکنان پرسپولیس هم همینطور.با وجود زحمات زیاد این بازیکنان برای تیم ملی که البته برای خودشان هم منفعت داشته ایشان بخاطر غرور بیجا و اصطکاک با برانکو به راحتی حرف از عدم دعوت میزنند و این چیزی جز ناسپاسی و استفاده ابزاری از همه عوامل برای منیت و خودخواهی ایشان نیست.
امیدوارم به دور از تعصبات شخصیتی و رنگی در هر موردی نظر داده بشه.
یا علی
hamid
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۵۳کیروش به هرکسی که دلش میخواد هر توهینی میکنه...کدوم مربی در سطح دنیا اینطوریه؟؟ خواهشا جواب بدید...برانکو باید تقاص چه چیزی رو پس بده؟؟؟ به چه دلیلی عذرخواهی کنه؟به خاطر اینکه گفته بازیکنامو میخوام؟؟به خاطر اینکه گفت نتیجه نگیرم تقصیر کیروشه... خوب همین حرف رو خود کیروش قبل و بعد بازی با قطر گفت و برانکو رو مقصر تمام ناکامیهای احتمالی دونست...آیا هیچ جای دنیا دو مربی با هم بحث نمیکنن؟؟ تهش واقعا باید اینطوری بشه؟؟
در باب بزرگی کیروش جونتون فقط بگم هر جا رفته نتیجه خاصی نگرفته و از امارات و ژاپن بگیر تا رئال اخراج شده .. نکنه اینا دلایلی برای اثبات در سطح مورینیو و کونته بودنه؟؟ به نظرم هر دوطرف باید احترام هم رو داشته باشن ولی اینکه کیروش بخواد توهین های زننده ای به برانکو بکنه و تهش برانکو بخواد معذرت خواهی کنه خیلی ستمه...
در باب غیرت و بیلاخ نشون دادن به مربی کره هم والا مربیهای وطنی و امثال علی دایی و خداداد خدای غیرتن....خواهشا بت سازی نکنین...
فقط یه مثال ساده میزنم ... پارسال هدایت راه آهن رو توپالیدیس در اختیار داشت که مربی یونان در سالی که قهرمان یورو شده بود و دستیار اتوری هاگل بود و تو بوندسلیگا کار کرده ولی بهش پولشو که نمیدادن هیچ یه مدت هتلم نداشت که بره استراحت بکنه و با چمدون سر تمرینات حاضر میشده....راه آهن کار درستی نمیکرد ولی همیشه خودمونیم که توقعات رو میبریم بالا و طرف فکر میکنه عددیه.
عرفان
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶مجتبی فرد
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۰۳چه وقتهایی که بد میشی چه وقتهایی که آشوبی
تموم درد من اینجاست، تو هر کاری کنی خوبی
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۰۵به نظر من اگر قراره برانکو بابت ۳ کیلو اضافه وزن عذرخواهی کنه که به نظر من هم جمله توهین امیزیه ، کیروش هم باید بابت شخصی کردن مجادله اش با مربی باشگاهی عذرخواهی کنه
مسعود
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۵۷حمید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۷:۴۶فرزاد مهریار
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۰۸آیا نادر شاه افشار اسطوره تاریخ ایران نیست ؟ پس چرا به دست سرداران خودش کشته شد ؟ چرا مردم ایران پس از مرگش حتی یرای یک روز ، تحت قلمروش نماندند؟ چرا شاعران از مرگ این فاتح بزرگ شادی کردند؟ آیا جز این بود که خلق و خوی استبدادی نادر ، همه را دلخور کرد ؟ کی روش هر چه هست ، بزرگتر از نادر نیست . خوی استبدادی او ، مایه تباهی خودش تیمش و دستاوردهایش خواهد شد و شما هم با متن های احساسی و سانتیمانتال ، فقط این سقوط را پر سر و صدا تر خواهید کرد . اگر به کی روش دسترسی دارید ، به او بفهمانید که استبداد یعنی تباهی . یعنی حسرت . برای من ، شما خودش و همه ملت ایران...
حمید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۹:۵۵ببین شقایق عزیز! ما همه مون برای تیم ملی رویایی داشتیم و البته هنوز هم تا حدی داریم. و این رویا رو هم کیروش بهمون داد. نه هیچ کس دیگه! و همه تلخی ماجرا همینه. این که این رویا رو همون کسی داره نبود می کنه که خودش اونو برات ساخته. درست مثل کسی که بهت می فهمونه که عشق یعنی چی ولی بعد همون آدم اونو ازت میگره. تلخیش غیرقابل تحمله! و با خودت مدام می بپرسی: چرا اون؟ چرا اون؟ چرا اون؟
محسن
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۱۱آرماندو
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۲۶رضا
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۲۵SS
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۲۶آرش6
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۰۵منتها برانکو اهل باج دادن به روزنامه نگار جماعت و بازی پشت پرده نبود
کیروش واسه خودش باند درست کرده و بلده بازی کنه
یه روز با پرسپولیسیها علیه استقلال و قلعه نویی
یه روز با پرسپولیسیها و استقلالیها علیه سپاهان
یه رو زهم با استقلالیها و جکوزیها علیه پرسپولیس و برانکو
یه ایرانی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۳۹باز هم خزبعلاتی از یه اسم دروغین " شقایق اشک ریز " ؛ نمیخوام خصوصیاتت رو بنویسم که میدونم بهتر از همه میدونی و صدالبته گفتنش هم ارزشی نداره ؛ مگه این همه درباره احمدی نژاد و اینروزا درباره " ترامپ " و بیماریهاشون گفتن و میگن تاثیری داشته که حالا در تو تاثیر داشته باشه .
باور کن نوشتن رمانهای نیمه رمانتیک و نیمه پورن هم این همه سوز و گداز داخلش نیست .
تمام چرت و پرتهایی هم که درباره توانائی ها کیروش نوشتی و گوردیولا و فورچن و .... با یه سئوال و دو تا حکایت برات جواب میدم ؛ هر چند از رو نخواهی رفت و بسیار متاسفم برای بقیه ای که این یابو رو واقعا عددی میدونن .
اگر این یابو واقعا چیزی حالیش هست ؛ این همه مدت چرا یه خواهان درست و حسابی در سطح اروپا نداشته ؟؟؟ برای رضای خدا یه تیم از لیگ اول فرانسه ( چون لیگ برتر انگلیس ، اسپانیا ، آلمان و ایتالیا کلا قبولش ندارن ؛ میتونید تحقیق کنید ) چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما حکایات :
1) روی کین در اعترافی اعلام کرد: درگیری با سر الکس فرگوسن و کارلوس کیروش نزدیک بود که در سال 2005 منجر به رفتنم از جمع شیاطین سرخ شود، چرا که پس از درگیری با کیروش جداییم غیر قابل اجتناب به نظر میرسید.
کین درباره این درگیری گفت: کیروش در تمرینات با من رفتار خوبی نداشت. برای من همیشه تمرینات در اولویت بود و اصلا به این فکر نمیکردم که بخواهم تمرینات تیم را سبک بگیرم. کیروش به من از کلمه "وفاداری" گفت و من اصلا متوجه منظور او نشدم. من هم به او گفتم که "لطفا شما درباره وفاداری به باشگاه برای من صحبت نکنید! شما این باشگاه را پس از سالها ترک کردید و یک سال به تیم رئال مادرید پیوستید. در آنجا سخنی از وفاداری نبود، پس خواهشا راجع به وفاداری با من حرف نزنید. من پیشنهادهایی از یوونتوس و بایرن مونیخ داشتم، ولی به خاطر منچستر این پیشنهادها را رد کردم. "
هافبک ایرلندی سابق منچستریونایتد، ادامه داد: فرگوسن در دعوای من و کارلوس کیروش دخالت کرد و گفت "بس کنید! دیگر تحملم را از دست دادم و نمیخواهم چنین بحثهایی را بشنوم".
کتاب روی کین که "نیمه دوم" نامگذاری شده است، شاهد بحثهای دیگری نیز از جانب روی کین است.
روی کین درباره آشتی کردن با فرگوسن و کیروش، گفت: متاسفم، ولی من این کار را کردم و تلاش کردم که با فرگوسن و کیروش آشتی کنم. حالا که فکر میکنم پیش خودم میگویم که کاش این کار را نمیکردم. فقط میخواستم کارها درست انجام شود. من عذرخواهی کردم در حالی که به نظرم نباید این کار را میکردم.
2) میگویند یکی از خلفا برای فرمانداری بخشی ؛ یکی از آشنایانش را گمارده بود و آن شخص خراج بسیار از مردم میگرفت و ظلمها میکرد . کار به آنجا رسید که جان مردم به لبشان رسید و برای شکایت به دربار رفتند . همه مردم از ترس اینکه آن شخص با خلیفه فامیل است جرات عرض شکایت نداشتند ، پیرمردی پیش رفت و از والی به خلیفه شکایت کرد .
خلیفه با خشم پاسخ داد که شما دروغ میگوئید و او فردی عادل و خیرخواه است ؛ و نعمتی است بالای سر شما .
همه ساکتتر از قبل شدند و ناامید ؛ اما پیرمرد در پاسخ خلیفه گفت : ای خلیفه ، تو راست میگوئی ، او عادل است و خیرخواه ، با اینحال تقاضا داریم او را از بالای سر ما برداری و به جای دیگری بفرستی تا دیگر رعایا نیز از موهبت این والی عالم و خیرخواه بهرمند شود . چرا همه بهره اش برای ما باشد .
خلیفه وقتی این سخن حکیمانه را شنید ، خندید و دستور عزل والی را داد .
حالا جنابعالی هم ما رو هر چی فرض کردی بماند پاسخش ؛ اما لطف کنید اینو از ما بکشید بیرون بره یه مملکت دیگه ازش بهر مند بشن .
محمدرضا
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۴۵زنده باد ايران
آرش666666
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۴۷میلاد
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۵۲حمید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۸:۰۳برای من قضیه از این هم دراماتیک تره. درست مثل مادری که بچه ها شو بزرگ کرده و وقتی مرد شدن و رشید شدن یکیشون میزنه اون یکی دیگه رو به قتل می رسونه. حالا اون مادر میمونه با جنازه یه بچه اش که باید براش تا اخر عمر سوگواری کنه و اون یکی بچه اش که حالا شده یه قاتل. برای اون مادر اصلا مهم نیست که کی قاتله و کی مقتول! فقط میدونم که هیچ کسی حتی منی هم که اینجا دارم می نویسم از دل این مادر خبر نداره!
می شنوی شقایق؟
می خونی شقایق؟
مادر شدی تا بدونی؟
معین
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۵۲با احترام به نویسنده محترم ولی این یک داستان کوتاه احساسی بود و ربطی به واقعیت فوتبال ما ندارد
آرش
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۰۰متاسفانه بی منطق بود
ابتدای بند 6: باربط و بی ربط رسیدیم به اینجا؛ به تیم ملی ایران. به اینکه کیروش حرفِ آخر را زد «برانکو باید رسماً عذرخواهی کند».
دقیقا مساله اینجاست که با چه ربطی به اینجا رسیدیم؟ خود شما هم اگر دلیلی برای این عذرخواهی داشتید، مجبور نبودید آسمان ریسمان ببافید: کی روش تواناست، دلبراست، معروف است، عرق دارد، یک زمانی خیلی طرفدار داشته، بازیکن ارمنی گریه می کرد زیر باران ...
اگر یک و فقط یک دلیل منطقی نداشته باشید که واقعا چگونه رسیدیم به اینجا که ((برانکو باید عذرخواهی رسمی کند))، مجبور خواهید شد دست به دامان محیط بان کرد و شاهزاده ی قطری شوید
منطق، جز جدایی ناپذیر استدلال است دوست من، اگر به استدلال علاقمند باشید
پی نوشت: ((چند نفری هم همانند آندو تیموریان بیخبر از آن چیزی که دارد اتفاق میافتد)) چه اصراری دارید بر یادآوری آنچه که بر آن مسلط نیستید؟ کل آن صحنه ، بخشی از فیلم و بازسازی بود، همه هم می دانستند چه خبر است. جلسه ی واقعی بدرقه تیم ملی نبود دوست من
علیرضا
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۰۵ali
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۲۲من
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۲۳ازش جان
هاني
ميشه ٥ خط الماني برام بنويسي؟
فقط يه وقت نري تو گوگل ها،
دادا
اونقدر ها الماني بلدم كه بفهمم گرامت درست هست يا نه
منتظرم
لطفا زود بنويس
پي نوشت؛ اون بقيه ازش ها و بقيه ادم ها ،
شما ها
مطءنيد يه نفر نيستيد؟:)
آرش666666
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۴۴آرش
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۱۴Reza
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۲۶SirNic
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۲۷جاوید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۳۰دوست
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۳۳فرزاد مهریار
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۱۳آنتی کیروش
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۳۸بهتره که خودتون رو اصلاح کنید و بدونید که اون مردمی که 90 درصد از کیروش حمایت کردن بیش از 60 درصدشون پرسپولیسی بودن که دیگه کیروش رو با این وضعیت نمی خوان.
شاهین
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۴:۳۹بی طرف
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۱۲منتظر نامه های عاشقانه بعدی هستیم.
محسن هوادار فو تبال
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۲۱روشن فکرشون که مسعوده
با کلی حرف های قلمبه سلمبه نمی تونه نفرتش و از پرسپولیس پنهان کنه و خودش و بی طرف نشون بده ...وای به بقیه
در ضمن شما چرا به مطالب خانم اشک ریزه ..خندانه ..گریانه ..هر چی هست واکنش نشون می دین ؟
مگه حرف ایشون فصل الخطابه
اگه ازادی بیان تو جامعه و مطبوعات ما نیست تو فضای مجازی که هست
بزار حرفش و بزنه ..بنویسه ...مگه خانم اشک ریز یا خانم اشک ریز ها قدرتی دارن
این ها انقدر قدرت ندارن که بازی رو تو استادیوم ببینن چطور می خوان در مورد کیرو ش و برانکو تاثیر بزارن
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
برانکو
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۲۲من می آیم با کانال های خاص، با فلانی و فلانی هم بسته ام. فلان رسانه اول فصل بازیکنی به من معرفی کرد و من قبول کردم و حالا ستایش هایش از کی روش را فراموش کرده و در ستایش من می نویسد.
خانم نویسنده، من می آیم تا نسل پسران وینگو را دوباره به تیم ملی تحمیل کنم. بداوی و امثالهم. می آیم که وقتی رفتم تیم ملی ایران ده سال تلاش کند تا دوباره نسل سازی کند از بس من تیم ملی را گلخانه ای با ۱۲-۱۳ نفر ساخته بودم. شقایق جان، مردم نمی فهمند، بهتر است شما هم نفهمید. چند سال دیگر هم توی سر و کول هم می زنند، همه مدعی می شوند که آن سال ها با بینش ترین آدم ها بوده اند و نقشه های من را خوانده اند اما برای آیندگان می گویم که مدعیان فردا همانا همین احمق های امروزند. با نهایت احترام برانکو ایوانکوویچ
بابک
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۴۸کذايی اول برانکو عليه کروش جبهه گرفته بودن. همون موقع که برانکو مسخره ترين
تهمت رو به کروش زد که ميخواد قهرمان ليگ رو تعيين کنه فحش و مقاله نويسی بر ضد
کروش شروع شد. هر جای ديگه بود با اين تهمت ها و دروغ و دونگ ها برانکو جريمه ميشد
مخصوصاً وقتی که بعد از اخطار اول دوباره به کروش حمله کرد و اينبار احمقانه ترين مزخرفات
راجع به اضافه وزن بازيکنهای ملی رو گفت و حتی مساوی ايران و سوريه رو پيش کشيد تا کروش رو
به عنوان مربی تيم ملی زير سؤال ببره. دقيقاً هم ميدونست چکار ميکنه و چه جوری داره برگ برندهٔ
کروش در برابر امثال اسدی رو تضعيف ميکنه.
رفتار چندش آور پرسپوليسيهای آلت دست از بچهٔ طرفدار تا ژورناليستهای باشگاه پرست در اين مدت کارو
به جايی رسوند که من هم جای کروش بودم ديگه يک نفر از اون باشگاه دعوت نميکردم. همينجوريش هم
چند ماهه داره فحش ميخوره و تهمت ميشنوه، پس نگران چی باشه؟
اگه همون اول فدراسيون جلوی اين برانکوی دغل رو ميگرفت کار به اينجا نميکشيد.
اين کارو نکردن چون فکر ميکنم از اينکه برانکو داشت پايگاه کروش بين مردم رو تضيف
ميکرد راضی بودن. اينجوری به نظرشون کروش حرف گوشکن تر و مطيع تر ميشد. همون بهتر
که پرسپوليسيها برن با ليگ آسيا حال کنن، تيم ملی هم کار خودشو بکنه. خوشبختانه به جايی
رسيديم که تيم ديگه به بازيکن وابسته نيست. کروش بدون 5 مهرهٔ اصلی رفت ازبکستان پيروز برگشت.
ايشون برانکو نيست که 3 تا بازيکن اصليو ازش بگيری از پس قشقايی هم بر نمياد.
سامیار
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۴۹خاهان جام جهانی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۵۳taha
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۵:۵۴Mohsen Fatahzadeh
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۰۵علی پرسپولیسی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۱۴علی پرسپولیسی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۱۴مسعودم
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۶:۴۳فرزاد مهریار
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۷:۲۰م.ح
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۷:۰۹مزدک
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۷:۲۱محسن هوادار فو تبال
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۸:۴۹بنده در جواب ایشون فرمودم ...ایشون خود و طرفدار کیروش نشون می ده ..البته مشخصه دنبال چیه ..دنبال هوچی گری ...نه طرفداری از تیم ملی ...ایشون و دوستانش دنبال ضربه زدن به پرسپولیس ن ..البته این افراد که لات های محازین کل دنیاشون همین فضای مجازیه ....انتظار بیشتر نمی ره
امیرحسین
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۸:۵۹حمید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۰:۰۶سرو
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۰:۵۳امیر راوندی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۰:۵۶من
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۰۷يه ارشي مي گفت تو المانه
و الماني ها
تماشاگرانش از ما بي شعور تر هستند
من ازش خواستم جند خط الماني بنويسه
اگه اون ارش نيستي كه هيچي
اگه هستي، ربطش واضح هست،
دارم بهت مي فهمونم خالي بندي اونقدر ها هم كار ساده اي نيست عزيز دل برادر
در جواب اون يكي
هي اون يكي
اون مال قديم ها بود كه يه نفر هزار تا اسم مي ذاشت
حالا اسپم هايي مثل تو ، به روز شدن
اوررررين
فرزاد مهریار
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۵امیر
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۵امید
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۶مهدی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۶حامد
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۶لینگارد
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۷غفاری
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۲۹احمدی
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۳۰اشکان
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۳۱http://isport.ir/fa/content/7fb2d7fa0baf
بابک
يكشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵، ۲۱:۳۱پرسپولیس واقعی
دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۲۲همینکه در مسیر باد حرکت نمی کنیو قلم نمی زنی ؛ آفرین
خیلیها نظرشون اون سمتیه که بی ارزه و مایه داشته باشه
حمید
دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۴:۲۳امیدوارم حوصله خوندنشو داشته باشی
لازم دیدم در مورد دو مفهوم برات توضیح بدم. چون ظاهرا تو معنیشون رو بد فهمیدی. و واقعا ناراحتم که باید این کارو بکنم. اخه یعنی چی که من بخوام به دختر زرنگ و باهوشی مثل تو اینا رو یاداوری کنم؟
اول :معذرت خواهی
بذار بهت بگم ما ادما کی معذرت خواهی می کنیم. البته یه معذرت خواهی واقعی! ما آدمها وقتی از کسی معذرت خواهی می کنیم که در قبال اون شخص کار بدی انجام داده باشیم، خودمون هم به بدیش پی برده باشیم و احساس ندامت کنیم. اون وقته که میریم و از کسی که درحقش بدی کردیم معذرت خواهی می کنیم. و این هم، فقط گفتن دو تا کلمه "معذرت می خوام" نیست. یک حس پشیمانی از ته دله! حالا سئوال من از تو اینه که آیا میشه به زور از یک نفر طلب پشیمونی قلبی کرد اون هم با تحت فشار گذاشتن اون آدم با روش های مختلف. اگر کارلوس بر موضعش در مورد معذرت خواهی به خاطر گفته های نسنجیده و غیرمسئولانه برانکو تاکید می کرد اما بدون گروگان گرفتن سرنوشت بازیکن ها و بدون اعمال هر گونه فشاری، من صداقتش رو باور می کردم و دراینصورت اگر برانکو معذرت خواهی می کرد، یک معذرت خواهی واقعی بود از طرف کسی که فهمیده اشتباه کرده. اما شقایق عزیز این چیزی که تو و کیروش می خواین دیگه معذرت خواهی نیست. این تلاش برای سلطه بر دیگرانه. این تلاش برای اینکه به دیگران بگیم من از تو بزرگترم، تو حقیری و عالم و آدم هم باید اینو بدونن. این جنگ برای غرور و خودپسندیمونه. و اون هم با چه روش کثیفی: به بازی گرفتن و سوء استفاده از یک سری آدمی که هیچ نقشی توی این دعواها نداشتن. این جماعت اینجا فقط می خوان بدونن که چرا باید تو دعوا با یک نفر ازیه مشت ادم بی گناه دیگه سوء استفاده بشه. و باور کن برخلاف چیزی که تو فکر می کنی علی رغم همه تعصباتشون اگر تو بتونی یک یا چند دلیل ساده بهشون بدی حرفتو قبول می کنن. یادت باشه اینها همون 88 درصدی هستند که اون شب به کارلوس جواب بله دادن. و یادتم باشه که توی اون مقطع اکثر رسانه ها محلی شده بودن برای سمفونی گوش خراش مخالفان کیروش. همین مایلی کهن ها و درخشان ها و قلعه نوئی ها. اما همین هایی که تو امروز متهمشون می کنی به مغرور بودن و متعصب بودن گوششون را به همه اون نغمه های ناجور بستن و به عقلشون رجوع کردن. هر چی باشه فوتبال زشت و موفق کیروش همیشه انتخاب عقلمون بوده و هیچ وقت اون قدرشاعرانه نبوده که بتونه قلبمون رو تسخیر کنه (از نظر فوتبالی و نه حس و نه حس میهن پرستی). اون جماعت و این جماعت حالا حس می کنن که در حق عده ای ظلم شده. و خب! اگر به غریزه انسانی دفاع از مظلوم اعتقاد داشته باشی، بهشون حق می دی که طرف تو و کارلوس نباشن. بله شقایق عزیز! مساله غرور و تعصبه اما برای تو و کارلوس. برای من اما، این حس مقاومت در مقابل زشتیه که منو مجبور به ایستادن در کنار برانکوی نچسب و دوست نداشتنی میکنه. مگر اینکه تو به من ثابت کنی که دارم اشتباه می کنم که استفاده ابزاری از بازیکن ها ناجوانمردیه. و شقایق عزیز! تو هیچ وقت این کارو نکردی. به همه چی اشاره کردی بجز اصل مطلب!
دوم: بخشش
درک تو و کارلوس از معنی بخشش قطعا از میزان درکت از معنی معذرت خواهی هم کمتره. وگرنه هیچ وقت نمیومدی بگی برای آشتی کردن دیر شده. به خاطر اینکه من ایمان دارم کسی که یه قلب بی کینه و بی آلایش داره و معنی بخشش رو درک کرده باشه هرگز برای بخشیدن دنبال دلیل نمی گرده و هیچ وقت نمیگه دیر شده. در مقابل کسی هم که توانایی بخشیدن رو نداشته باشه کلی دلیل منطقی برای نبخشیدن داره. همچین ادمی هیچ وقت بخشیدن رو یاد نمیگیره حتی اگه با نلسون ماندلا نشست و برخواست داشته باشه و باهاش عکس انداخته باشه و حتی اگر بدونه این مرد چه چیزهایی رو بخشیده. تو یکی رو که خوب می دونم خوب میدونی. هر چی باشه تو از همه ما شهرزادتر و قصه گوتری. بیست و هفت سال زندانی بودن در جزیره روبن و در سلولی که موقع دراز کشیدن توش مجبوری پاهاتو جمع کنی چون از قدت کوچیکتره، رو هم میشه بخشید. اما تو و کارلوس نمیتونین چهار تا حرف غیرمنطقی برانکو رو ببخشین. این جاست که از خودم می پرسم وقتی کارلوس داشت با ماندلا عکس می انداخت از خودش پرسید که اصلا چرا داره با این ادم و نه هیچ کس دیگه عکس میگیره. و باز از خودم می پرسم که تو و کارلوس -بزرگی روح ماندلا رو پیشکش- صفای دل بیشتر خواننده های این سایت رو دارین یا نه. و ناخوداگاه به یاد حرف همکارت می افتم که می گفت "ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻭﺯﻧﯽ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﻫﺴﺖ، ﺩﺭ ﺩﻝ ﻫﺎﯼ ﭘﺮﮐﯿﻨﻪ انباشته ﺷﺪﻩ".
با ارزوی سربراه شدن توی دیوووونه و کارلوس دیووونه تر
پرسپولیس واقعی
دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹متن طولانی ات را خواندم اینکه خوب می نویسی در آن شکی نیست.
اما اگر برای خواندن امثال من هم نوشتی ، می خوام جواب بدم اگر هم برای خواندن همه ننوشتی و دارم جواب میدم پیش پیش عذر خواهی میکنم.
برانکو در اردوی پیش فصل هم اعتراض کرد و اعتراضش باعث بهم خوردن اردو شد ولی کی روش که آن موقع تلافی اش را سر بازیکنان پرسپولیس در نیاورد.اما این بار برانکو دو مسئله ی غیر فنی را مطرح کرد که قابل پذیرش نبود وگرنه لابد مربیان رستوف و هیرنوین و بقیه ی تیمها هم وزن بازیکنانشون رو چک میکنند.
دقیقا مطرح کردن اضافه وزن ؛ بازی را تغییر داد و پای بازیکنان بی گناه را به میان کشید. شما آیا متوجه شدی که گفتن این حرف اول اهانت به خود بازیکنان بود که یعنی آنها غیر حرفه ای هستند.
وقتی بعنوان سرمربی برای دفاع از حقوق تیمم از بازیکنانم نام می برم در واقع دارم آنها را درگیر میکنم برانکو برای این یک مورد باید عذرخواهی کند.
مفهوم عذرخواهی را درست توضیح دادی و لی کاش اصرار بر نپذیرفتن اشتباه "جمله ی اشتباه "را توضیح میدادی
هرچند در دنیای واقعی عذرخواهی برتری یک نفر بر نفر دیگر نیست و یک آداب است و باید مراعات شود.
اما برای دیر شدن عذرخواهی و بخشش :
آقا حمید ، روزها و ماها ، ما و هواداران و مسئولان و همه نگران و مضطرب که عاقبت این کشمکش چه می شود.
انرژی که از ما رفته و اهانتهایی که از هردو سمت روا داشته شده و چهره ای که از ما بوجود آمده ، اینها همه مفهوم دیر شدن عذرخواهی نیست.
من هرشب دارم به عاقبت پرسپولیس و تیم ملی فکر میکنم این نگرانی من را کسی جواب داده
قرار نیست برانکو به خاطر اعتراض فنی اش معذرت خواهی کند ایشان برای اعتراض غیر فنی و غیر اخلاقی اش باید عذرخواهی کند.حتی از بازیکنانش که ابتدا خودش آنها را درگیر کرد. و این ادب و اخلاق است.
شما و همه غرور کی روش را دیدید ولی اصرار برانکو و غرورش را حتی به خاطر بازیکنای خودش نمی بینی
ودر پایان حمید آقا
بخدا قسم نمی دانی چقدر از متنهای بدن توهین شما حداقل بخاطر همین بدون توهین بودن لذت می برم و چند بار می خوانم
عباس
سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵، ۲۰:۵۹محمد
يكشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۴۰Sina
دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، ۲۲:۵۳علی بایرنی
دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۷، ۲۳:۲۵ما جماعت ایرانی ثابت کردیم کم حافظه و نمک نشناس هستیم.
بخاطر کلکل های رنگی و رو کم کنی با تیم رقیب لگد میزنیم به همه دستاوردها و افتخارات آقای کی روش.
دارم 4 سال دیگه رو تصور میکنم که موقع جام جهانی 2022 همه ما با حسرت نشستیم و داریم حسرت عدم حضورمون توی جام جهانی رو میخوریم و به جای ما کره شمالی رفته جام جهانی.
دارم تصور میکنم که بازیکنا برای تیم ملی ناز میکنن و باند و باند بازی فوران میکنه توی تیم و بازیکنا دستبند سبز میبندن و بابت تعویض لگد میزنن به ساک پزشک تیم ملی.
دارم تصور میکنم تیمهای عربی با جنگ های روانی ایران رو تحقیر میکنن.
دارم تصور میکنم تیم از هم گسیخته و بی انگیزه و غیریکپارچه ایران رو.
برو کی روش.
برو دلال بزرگ !!!!
برو و ما نالایقان و نمک نشناسان را تنها بگذار