از استراماچونی تا وحید بیاتلو
آی اسپورت – آدم عاقل در روزهایی که استراماچونی به بزرگترین هشتگ فضای مجازی تبدیل شده و حتی زیر پستهای پزشکی و مربوط به کرونا هم دیده میشود، با اکثریت گلاویز نمیشود که از مربیان داخلی دفاع کند. من اگر تصمیمگیر بودم نهتنها برای فوتبال مربی و بازیکن خوب خارجی میآوردم بلکه احتمالاً تعداد زیادی مدیر بهدرد بهخور در حوزههای مختلف وارد میکردم که از این بنبست سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خارج شویم.
حتی با درک مشکلات اقتصادی، چالشهای جابهجایی پول و... با قانون ممنوعیت ورود مربیان «خوب» خارجی مخالفم اما کار درست را تربیت مربیان جوان داخلی میدانم؛ اینکه هزینه واردات مربی خارجی را صرف ارتقای توان کیفی مربیان جوان داخلی کنند. آنها را به آکادمیهای معتبر دنیا بفرستند، آموزش ببینند، زبان یاد بگیرند و بعد بیایند و اینجا مربیگری کنند. این آموختن ماهیگیری است نه خرید ماهی خارجی!
در چندسال گذشته گاهی تعداد مربیان خارجی حاضر در لیگ برتر انگلیس به ۱۴ یا ۱۵ نفر میرسید، یعنی کشوری که خودش را مهد فوتبال دنیا میداند هم در سطح قهرمانی نیاز میبیند مربی خوب خارجی بیاورد. بهجز آلمان که معمولاً به سیستم تربیت مربیان جوان خود ایمان دارد، در لالیگا، سری آ و لوشامپیونا هم اوضاع بر همین منوال است. پول و درآمد دارند و میتوانند هزینه کنند اما ما چطور؟
یکی از نقدها به کارلوس کیروش این بود که در ۸ سال حضور در فوتبال ایران برخلاف قول و قرارها حاضر نشد مربی ایرانی تربیت کند. اینکه سرمربی تیم ملی آنقدر مشغله دارد که وقت نکند کلاس و کارگاه آموزشی برگزار کند قابل درک است اما خیلی بهندرت پیش آمد که یک ایرانی را کنار دستش تحمل کند تا خوشهچینی کند. مارکار آقاجانیان یک استثنا بود اما او کجاست؟ چرا هیچ باشگاه ایرانی حتی بهعنوان مربی -نه سرمربی- او که اتفاقاً بازیکن خوب و خوشنام و مرد محترمی بود را به خدمت نمیگیرد؟
برانکو چطور؟ آیا او به رشد مربیان ایرانی کمک کرد؟ دستیاری گرفت که حالا قدش آنقدر بلند شده باشد که مدعی نشستن روی نیمکت تیمی باشد؟ حواریون و شیفتگان این عزیزان البته که از این پرسشها خوششان نمیآید و فوری جبهه میگیرند اما ما چارهای نداریم جز سرمایهگذاری روی مربیان جوان داخلی، کمک به ارتقای کیفیتشان و فشار برای اینکه از مربیان خوب خارجی فقط شال گردن بستن و زانو زدن کنار زمین و کلاه به سر گذاشتن و داد و بیداد سر داور و... را یاد نگیرند.
لیگ بیستم شاید یکی از متمایزترین لیگها شود. جدال مربیان جوانی که زمانی خودشان ستاره بودهاند. محرم نویدکیا (سپاهان)، ابراهیم صادقی (سایپا)، یحیی گلمحمدی (پرسپولیس)، مهدی رحمتی (شهرخودرو)، جواد نکونام (فولاد)، محمود فکری (نساجی)، رحمان رضایی (ذوبآهن)، وحید بیاتلو (ماشینسازی)، عبدالله ویسی، مهدی تارتار و... میانگین سنی مربیان سطح اول فوتبال ایران را بسیار پایین میآورند و شاید هم روحیه شجاعت و فوتبال جسورانه را تزریق کردند تا اندکی بیشتر گل ببینیم و از شر این مساویهای کسالتبار رهایی پیدا کنیم، گرچه سبک مربیگری تارتار و نکونام که مبتنی بر دفاع و تساوی است در فصل پیش نقدهایی را برانگیخت.
به این لیست میتوان مدعیان جوان دیگری را هم افزود؛ صحبت از تلاش برای جلب رضایت مهدی مهدویکیا برای هدایت آلومینیوم است و مس رفسنجان هنوز تصمیم قطعی نگرفته است و نیمکت استقلال هم مدعیان سرسختی دارد، همه این قصه را اگر بالا و پایین کنیم به یک نکته میرسیم: مربی خوب خارجی بیاورید اما لطفاً به ارتقای سطح کیفی مربیان جوان بپردازید. خارجیها، حتی آنان که دم از مرام و معرفت و انسانیت و لوطیگری میزنند با پایان قرارداد از اینجا میروند و ما میمانیم و حوضمان. خودمان را بالا بکشیم.
ایران ورزشی
۲ نظر
عرفان
سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۳۳ضدلنگ
سه شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۳۴