چرا همیشه آنها؟
آی اسپورت - جدال بزرگ لیگ برتر انگلیس نه یک بازی حتی حیثیتی بلکه داستانی دوسویه از عشق و نفرت است.
1- ماجرا از یک اسکله شروع شد و به فوتبال رسید. انتهایش؟ معلوم نیست؛ حداقل تا زمانی که اسم 2 تیم، لیورپول و منچستریونایتد است. لیورپول از منچستر کینه دارد؛ از همان زمانی که در دوران انقلاب صنعتی، ساخته شدن بزرگترین اسکله انگلیس در شهر منچستر، کار و بار و رونق تجاری را از بندر لیورپول گرفت و به شهر منچستر برد. از دست دادن اسکله به معنای کاهش صادرات ماهی و بیکار شدن و عقب ماندگی بندر استراتژیک لیورپول شد. تنها به خاطر همان اسکله معروف. چند دهه بعد با تاسیس نیوتون هیث در سال 1878 و لیورپول در سال 1892، دشمنی 2 شهر از طریق فوتبال سامان یافت و پس از تغییر نام نیوتون هیث به منچستریونایتد، ماجرای امروزی شکل گرفت.

2- اصطلاح تکراری MATCH برای این بازی به کار نمیآید. به نبرد لیورپول و منچستریونایتد«THE GAME» گفته میشود تا حتی در نوع اشاره هم این بازی با بقیه رقابتهایی که «MATCH» هستند، تفاوت داشته باشد! حس تنفر فوتبالی از حسی مشابه بین مردم 2 شهر میآید؛ از حس «کاکنی» یا «اسکوسی» بودن. مردم شهر منچستر را «کاکنی» و لیورپولیها را «اسکوسی» میخوانند. تقابل این 2 خرده فرهنگ در طول زمان به این دشمنی فوتبالی غنای خاصی بخشیده است. 2 تیم تاثیری عجیب روی مردم و منطقه خودشان دارند و هر گاه در اوج بودند، کشوری را تحت تاثیر قرار دادهاند.
3- اولین منچستریونایتد بزرگ در دهه 50 متولد شد؛ همان دورانی که لیورپول آخرین سقوطش از سطح اول فوتبال انگلیس را تجربه کرد. بچههای بازبی اما در حادثه سقوط هواپیما در مونیخ جان دادند. از خاکستر آن تیم، گروه قهرمان جام باشگاههای اروپا متولد شد. از همان زمان قدرت تحت تاثیر قرار دادن یک کشور توسط این 2 تیم آزموده شد؛ وقتی حتی ریزش خاص موهای سر بابی چارلتون به مد روز جوانان انگلیسی تبدیل شد و منچستریونایتد به عنوان اولین قدرت بینالمللی فوتبال انگلیس محبوبیتی تا به امروز دستنیافتنی در انگلیس به دست آورد. عشق به این تیم، نمادی شد برای شورش علیه همه چیز.

4- پس از سقوط امپراطوری بازبی، بیلی شنکلی با شعار «ساختن یک لیورپول دست نیافتنی» قرمزهای آنفیلد را ساخت. هر چه او کاشت، توسط دستیار وفادارش، باب پیسلی درو شد. لیورپول مدام قهرمان انگلیس میشد و فتح 4 جام اروپایی در عرض 8 سال، افسانهای تکرار نشدنی از این تیم ساخت. نسل عصیانگر جوانان انگلیس، نسل کم کم متنفر شده از حزب کارگر و مشت آهنین نخست وزیر مارگات تاچر، آزادی را در فریاد حمایت از لیورپول میدید؛ بخصوص اینکه همزمان با فوتبال در موسیقی هم لیورپول مرکز دنیا بود؛ با گروه بیتلز که لیورپولی بودن و خرده فرهنگ اسکوسی را روی استیج فریاد میزد. در دهه 80 فوتبال انگلیس 2 شناسه وجود داشت؛ تیپ بیتلزی و سبیل لیورپولی! سبیل، شناسه خاص لیورپول دهه 80 بود.
5- شاید درعصر جدید، لیورپول و منچستریونایتد به اندازه گذشته تاثیر اجتماعی نداشته باشند اما عشق، همان چیزی نکته غیرقابل تغییری است که عصر به عصر دست به دست شده و مدیوم جهانی دارد. کافی است به این داستان توجه کنید؛ دختری به نام سارا یک هفته قبل از فاجعه «هیلزبورو» (کشته شدن هواداران لیورپول به دلیل ازدحام و کم کاری پلیس قبل از شروع بازی نیمهنهایی جامحذفی انگلیس در سال 1989) به بهانه عادت به دیدن هفتگی لیورپول قید حضور در دانشگاه در شهری دیگر را زد و در هلیزبورو به جمع قربانیان پیوست. او نمیتوانست از آنفیلد دل بکند. به همین راحتی. یک کشیش منچستری هم وجود دارد که گفته فقط برای طرفداران شیاطین سرخ دعا میکند! این تب داغ البته کیلومترها دورتر در کافههای فوتبالی تبدار خاورمیانه هم در بالاترین حد ممکن وجود دارد.

6- اما، اما در فرهنگ لغات فوتبال، نفرت قبل از عشق میآید. گری نویل، مدافع سابق منچستریونایتد در آستانه بازی بزرگ امشب گفته برادرانش چند سال قبل در دستشویی خانه از پیراهن لیورپول بیشترین استفاده را میبردند و جرارد، اسطوره پراشتباه لیورپول در خاطراتش گفته پیراهن همه تیمهایی که مقابلشان بازی کرده را در خانه دارد، غیر از پیراهن منچستریونایتد چون به زعم خودش این پیراهن لیاقت آویزان شدن در کمد و روی دیوار را ندارد! چنین ذهنیتی سراسر تنفربرانگیزی بیگمان جذابترین نکته بازی است. تکلهای وحشتناک از اعماق وجود، بازیهای کلامی قبل از بازی و افسار گسیخته بازیکنان باتجربه به محض حضور در جو رقابت، ما را برای دیدن این بازی بیتاب میکند. به خاصترین بازی دنیا خوش آمدید!
کاپ
۱ نظر
رضا محمدی
دوشنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۲۶