کنفرانسی که فراموش شد؛ کجایی آقای طاهری؟
آی اسپورت – از برنامه جنجالی 90 که علی اکبر طاهری مدیر عامل سابق پرسپولیس را روی خط تلفنی برنامه آورد و آن مشاجرات عجیب و افشاگرانه روی آنتن رفت بیش از دو هفته میگذرد. علی اکبر طاهری در آن برنامه از پاسخ دادن به سوالات اساسی و مهمی طفره رفت و وعده داد ظرف یکی دو روز آینده یک نشست خبری برگزار میکند و در آن به سوالات خبرنگاران پاسخ میدد. منظور طاهری در واقع این بود که به عادل فردوسیپور بگوید 90 تافته جدا بافته نیست و اصولا این برنامه در حدی نیست که از او بازجویی کند.
چند روز از آن ماجرا گذشت و خبری از کنفرانس خبری نشد. تا اینکه اعلام شد طاهری قصد دارد در هفته پس از آن برنامه جنجالی یک کنفرانس خبری در باشگاه پرسپولیس برگزار شود. آن هفته سپری شد بدون اینکه نشست برگزار شود. ظاهرا مدیران باشگاه پرسپولیس با برگزاری این نشست در باشگاه مخالفت کردهاند. آن هم با این منطق که طاهری در حاضر در باشگاه پرسپولیس هیج سمتی ندارد و پاسخهایش هم مسئولیتی برای او به همراه نخواهد داشت.
با این وجود و با گذشت بیش از دو هفته از وعده طاهری نشست خبری برگزار نشد و به احتمال فراوان برگزار هم نخواهد شد. طبق شنیدهها قرار بود این نشست با حضور چند خبرنگار نزدیک به باشگاه پرسپولیس و با حالتی فرمایشی و خالی از سوالات چالش برانگیز برگزار شود. اما مدتی است خبری از طاهری نیست و گویا موضوع به طور کل به فراموشی سپرده شده. منتقدان طاهری هم به طعنه میگویند که دیگر پیگیر برگزاری آن نیستند و همین که خبری از طاهری بشود کافی است!
۲۲ نظر
عارف abadan
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۴۵محمد
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۵۷اینزاگی
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۰۴محمد۲
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۴۴حمید
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۵۸شاید تازه اومدی اینجا و خیلی با فضای اینجا آشنا نیستی. بهت حق میدم به این مساله معترض باشی اما بهت حق نمیدم که در خواست سانسور کردن نظرات رو داشته باشی. دوست عزیز رفتار فعلی یک سری از کاربران تا حدی هم نتیجه پیگیری همین سیاست مورد اشاره شما در طول سال های مدیده که باعث شده یک سری از ماها جنبه آزادی بیان رو نداشته باشیم.
ملانصرالدین
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۲۳:۲۷مردی در لباس و قامت بوردیو: مبارزه علیه سلطه تلویزیون
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۴۵عضو هیات علمی بخش جامعهشناسی دانشگاه چمران اهواز
فرهنگستان فوتبال ـ سال ۱۹۹۶ در فرانسه مردی به وسیله تلویزیون، علیه تلویزیون صحبت میکند، او واحد تلویزیونی کلژدو فرانس را خبر میدهد و در برنامهای که زمان صحبت کردن او محدود نیست، موضوعِ بحث به وی تحمیل نشده، مجریای برای به نظم در آوردنش در برنامه حضور ندارد، و هیچگونه موسیقی، کلیپ یا … رشته کلامش را پاره نمیکند، برای یک ساعت بدون هیچ وقفهای به افشاگری درباره تلویزیون میپردازد؛ این فردی کسی نیست جز «پیر بوردیو» استاد جامعهشناسی در کلژدو فرانس. کلا بوردیو شخصیت پارادوکسیکالی را در میان جامعهشناسان دارد. جامعهشناسی است که بیشترین حمله را به دانشگاههای معاصر کرده ولی خود بیشترین آثار دانشگاهی در میان هم عصرانش دارد، منتقد اصلی تلویزیون بوده ولی از جامعهشناسانی است که بیشتر در تلویزیون دیده شده است. بوردیو متمایزترین جامعهشناس در میان همعصرانش است که موضوع اصلی و نام کتابش «تمایز» است و به شدت به تمایز و شیوههای متمایز شدن انتقاد دارد.
به بحث اصلی باز میگردیم. بعد از این برنامهی تلویزیونی کتابی از وی انتشار یافت تحت عنوانِ «درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم» که بخاطر زبان ساده این کتاب مورد اقبال عمومی قرار گرفت و در ایران نیز این کتاب در سال ۱۳۸۷ توسط ناصر فکوهی ترجمه و راهی بازار شد. بوردیو در جای جای کتاب به افشای زوایای پنهان تلویزیون میپردازد که نوشتن در مورد همه آنها از حوصله این بحث خارج است و ما تنها در صددیم ضمن اشاره به برخی از بخشهای آن، اختصاصاً به منطقی که بر میدان تلویزیون و ژورنالیسم حاکم است بپردازیم. در ابتدای کتاب، بوردیو از سانسور نامحسوسی صحبت میکند که در تلویزیون وجود دارد. او مینویسد «حضور در تلویزیون مابه ازایی دارد، و آن یک سانسور خارقالعاده، یعنی از دست دادنِ خودمختاری خویش به بهایی، از جمله آنکه موضوع و شرایط ارتباط به ما تحمیل میشوند، مخصوصا اینکه ما با محدودیت زمان در گفتمان روبرو هستیم و این باعث میشود بسیاری از چیزها را نتوان گفت…
«بدین ترتیب افراد براساس شکل آگاهانه یا ناخودآگاهانهای از خودسانسوری، خود را با شرایطی انطباق میدهند، بدون آنکه اصولاً نیازی باشد، چنین چیزی از آنها خواسته شود». علاوه بر این بوردیو اشاره میکند که در تلویزیون،قاعده و اصلی وجود دارد به نام «اصل گزینش» که در آن تلویزیون به دنبال پدیدههای جذاب و هیجانانگیز است.
تلویزیون، دراماتیزاسیون در هر دو معنای این واژه را میطلبد: یعنی از یکسو به دنبال صحنهپردازی و به نمایش درآوردن تصویر یک پدیده است و از سوی دیگر، در پی مبالغه کردن در اهمیت حاد بودن، و مشخصه درآماتیک یا تراژیک بودن آن پدیده است.
اجازه بدهید کمی جلوتر و سریعتر به اصل موضوع بپردازیم.در مورد منطق اصلیِ تلویزیون یعنی منطق بازار صحبت میکنیم؛چیزی که محور بحث بوردیو است. بوردیو میگوید ما میتوانیم و باید علیه مخاطبسنجیای به نام دموکراسی مبارزه کنیم. مخاطبسنجی؛ یعنی سلطه بازار و اقتصاد، یعنی سلطهی نوعی قانونیت بیرونی و صرفاً تجاری و تسلیم شدن به الزامات این ابزار بازاریابی در عرصه فرهنگ. درست معادل کاری که از طریق نظرسنجیها در حوزه سیاسی انجام میشود تا با سفسطهگری، به افکار مردم جهت دهند. تلویزیونی که براساس مخاطبسنجی اداره میشود، بر مصرفکنندهای که آزاد و آگاه فرض گرفته میشود، الزامات بازار را تحمیل میکند. چیزی که هیچ ربطی به بیان دموکراتیک یک عقیده عمومی روشنفکرانه عقلانی و یک خرد عام، به گونهای که سفسطهگران وقیح مایلند آن را وانمود کنند، ندارد.
شاید اگر کسی بامداد سه شنبه ۲۸ آذرماه پای گیرنده تلویزیونی آن برنامه مشهور ورزشی بود،میتوانست لحظه لحظه حرفهای بوردیو را لمس کند و خشمگینتر از همیشه آن برنامه را به عنوان منطبقترین برنامه با منطق میدان ژورنالیسم مورد نقد قرار دهد.تیمی برای تحلیل و صحبت در مورد آن انتخاب شده بود که بر اساس منطق بازار بهترین بود، یکی از پرطرفدارانترین تیمهای آسیا، صدرنشین حال حاضر لیگ برتر ایران. بنابراین، این برنامه بیشترین مخاطب و بیننده را از این طریق میتوانست جذب کند. منطق انتخاب موضوع نیز براساس منطق بازار بهترین موضوع انتخاب شده بود. خبر نه از موفقیتهایی که همه به آن میپردازند و نه از نتایج درخشان پرسپولیس که در مورد آن در سایر رسانهها صحبت شده بود، بلکه در مورد «پول»، «اختلاس»، «دزدی» و … است که جنجالی بوده و بیشترین جذب مخاطب را دارد. اما هفته قبل به یکباره مردی بر روی آنتن برنامه آمد که از پشت پرده بحثهای تلویزیون بیش از پرداختن به موضوعاتی که مجری در نظر گرفته بود، صحبت کرد.
گویی آنشب روح بوردیو در طاهری حلول کرده بود، کسی که بیش از یک ساعت تمام تلاشش را کرد تا تحت سلطه تلویزیون و منطق حاکم بر آن قرار نگیرد؛ نمودهای مختلفی را برای مقاومت او در برابر سلطه تلویزیون و مخصوصا آن برنامه و مجری توانمندش میتوان بیان کرد: از عدم حضور فیزیکی در برنامه؛ مخالفت با مناظره؛ فرار از سلطه مجری بر وی؛ مخالفت جدی با این موضوع که صحبت وی به بهانه پخش قسمتهای مختلف برنامه قطع نشود؛ تلاش برای عدم پخش سؤال پیامکی برنامه تا خللی در منطق بحثهای او ایجاد نکند؛ و حتی مخالفت با اینکه چرا آن برنامه به جای پرداختن به موضوع حق پخش تلویزیونی به موضوعی پرداخته است که اهمیت آن از نظر منافعی که برای باشگاه دارد، کمتر از ده درصد است .
و اما طرف دیگر ماجرا، مجری مسلط آن برنامه است، کسی که تماماً بر اساس منطقی که در میدان ژورنالیسم قرار دارد، در حال فعالیت است و با تمام تلاش سعی میکند مقاومت طاهری را بشکند. او در لحظاتی از همین برنامه، حتی صدای طاهری را میبندد، علی رغم میل طاهری میانبرنامهای پخش میکند و در همین زمان از تماسی که آقای گل جهان با آنها گرفته است نهایت استفاده را میکند و وی را در مقابل مدیرعامل سابق پرسپولیس قرار میدهد و دائما از منطق مخاطبسنجی استفاده میکند تا او را در مقابل بینندگان میلیونی برنامهاش قرار دهد و بخش غمانگیز برنامه دقیقا انتهای آن است، جایی که در نهایت تماس با علی اکبر طاهری را قطع میکنند و مجری به دفاع تمامقد از برنامهاش بدون حضور هیچ مخالفی میپردازد.
نهایتا باید بگویم ماجرا قدری بیش از اینها غمانگیزتر و تأملبرانگیزتر است، چون بعد از مدتها، هفته قبل تلویزیون مردی را خفه کرد که با همه وجود به افشای پشت پردههای تلویزیون میپرداخت. و اما اگر بخواهیم رابطه این دو مرد نخبه و توانمند کشور( یعنی مجری توانمند و آن مدیر عامل) را با پیر بوردیو مطرح کنیم، باید اینگونه بحث را نتیجهگیری کنیم.
آن مجری توانمند با رفتاری بوردیو مآبانه، دارای صفاتی پارادوکسیکال است. معتقد به علم و دانش و تخصص است ولی خودش بحث را بر اساس شعور عامیانه و نظر عامه مردم و نتایج نظرسنجی جمعبندی میکند. شدیدا منتقد فردگرایی و استبداد در همهی حوزهها است، اما خودش به تنهایی نظرش را در قالب نظر همگان به خورد مردم میدهد. از پرداختن به حاشیهها و موارد جزئی متنفر و بیزار است، اما خودش اسیر و درگیر مسایل جزئی است و نهایتا در همین موارد میماند. هرچند نتایج نظرسنجی را بدون هیچ دستکاری و درست بیان میکند، ولی اغلب سؤالهای نظر سنجی این برنامه بصورت هدفمند و با ادبیات خاصی به جواب نظرسنجی جهت میدهد. در اینکه این مجری در زمان حضورش در تلویزیون فردی عادل بوده، هیچ شکی نداریم. اما در اینکه او هماینک نیز عادل است، تردید داریم. همداستان با بهترین دریبلزن و تکنیکیترین بازیکن آسیا به این بزرگوار پیشنهاد میکنیم که به مسائل اصلی بپردازید و از هیچ چیزی حتی حذف خود از تلویزیون و ممنوعالتصویر شدن نترسید. درست در زمانی که اغلب نخبگان کشور در همهی حوزهها به فکر اجرای شوی لاکچری و دلسوزنمایی برای مردم هستند و برای خود شهرت جمع میکنند تا به رخ همدیگر بکشند که: هی! من از تو مشهورتر و محبوبترم، چون پول بیشتری جمع کردم! تنها چند ابرمرد، مظلومیت یک پیرمرد خسته و تنها را در برابر سلطه تلویزیون دیدند و بصورت خیلی غیر رسمی و یواشکی و بدون هیچ سر و صدایی در صفحات مجازی خودشان به آن واکنش نشان دادند. ملت ما فقط در نظرسنجیهای شما حضور حداکثری ندارند، آنها پشت حرفهای درست شما هم خواهند ایستاد.
و اما، متهم اصلی! نمیدانم اصلا تا به حال نام “پیر بوردیو” را شنیده بودید، که آن راهبردها را هفتهی پیش به مثابه سپر برای یک مبارزه نابرابر با سلطه تلویزیون در نظر گرفته بودید. حتی نمیدانم که دقیقا میدانستید که مبارزه با سلطه تلویزیون چه هزینهها و عواقبی دارد. اما اگر آن نظریهپرداز مشهور فرانسوی، “پیر بوردیو” نام دارد، شما هم که یک پیرمرد اصیل و ایرانی و درستکار هستید، بر همان وزن میتوانیم نام “پیر طاهریو” را برای شما انتخاب کنیم.
.
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۱۶ول کن دیگه! اه!
جوابت
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۴۰نه. من فقط سعی می کنم تعادل رو در انتشار نظرات برقرار کنم. چون با این رویکردی که این سایت در پیش گرفته اگر کسی سایت های دیگه رو نخونه با خودش فکر می کنه که طاهری بدترین ادم دنیاست. بنابراین من مقالات رو کپی پیست می کنم تا خوانندگان بدونن که نظرات دیگری هم هست و در این سایت منتشر نمیشه. در نتیجه بعدش از خودشون می پرسن چرا فقط بر علیه طاهری مطلب نوشته میشه توی این سایت؟
در ضمن. من عضو هیچ کانال هواداری نیستم. اینستا هم کلا ندارم. من فقط طرفدار طاهری هستم. یک طرفدار سرسخت.
.
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۳۰موافقم
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۴۷.
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۵۵خخخخخ
جوابت
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۴۶جوابت
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۵۰.
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۰۳"تو برو تو همه سایت های دیگه رو چک کن ببنین می تونی دوبار به یه مطلب لایک بدی"
دیدی گفتم. سایت مشکوک نیس بلکه....
بیخیال. خوش باش.
جوابت
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۲۱:۲۶حمید
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۳۳2-طاهری کنفرانس نذاشت و ممکنه دیگه هم نذاره. در اینصورت من باید به شماها یه تبریک بگم که همون موقع آینده نگریتون به حدی بود که دو هفته یا دو ماه جلوتر رو به درستی حدس زدین که طاهری کنفرانس نمیذاره. اما اگه روزی رسید که شماها هم مثل من به این نتیجه رسیدین که عادل ضررش برای فوتبال بیشتر از فایده شه، شما هم مثل امروز من مرد و مردونه بیاید به من تبریک بگین چون دو سال جلوتر خودمو دیدیم. البته این تقاضای آخرم از مخاطبین این سایته و گرنه تعدادی از نویسندگان این سایت اگر هم روزی به این نتیجه برسند نه تنها اعتراف نمی کنند بلکه وقیحانه تر از طاهری انتقاد خواهند کرد. من از اونا انتظاری ندارم.
3- جناب آقای امیرپور. مگه شما همکار عادل نیستین ؟ مگه شما سئوالات عادل رو ازش نپرسیدین؟ مگه توضیحات طاهری رو نشنیدین؟ و مگه شما و عادل توی همون برنامه فراموش نشدنی اعتراف نکردین که تا حدود زیادی متقاعد شدین؟ خب جناب آقای امیرپور شما لطف کنید اندکی از این توضیحات رو همینجا به مخاطباتون بدین. شما که رئیس اینجا هستین و قاعدتا نباید مشکلی داشته باشین از بابت انتشارش. اما شما نه تنها حرف های طاهری رو منتشر نمی کنید بلکه دقیقا هر چند روز یه بار میاین و بر علیه طاهری یه مقاله می نویسین. مگه طاهری با شما توی اون جلسه و با عادل توی اون برنامه چیکار کرده که اینقدر به دل گرفتین؟
4- اگر روزی هم کنفرانسی گذاشته شد امیدوارم نماینده آی اسپورت رو اونجا راه ندن. چون قبلا یکبار برای آی اسپورت توضیح داده شده اما آی اسپورت این توضیحات رو به مخاطب منتقل نکرده. پس دلیلی هم نداره که اونجا باشه.
5- اون برنامه هرگز فراموش نمیشه. چه طاهری کنفرانس بذاره و چه نذاره. و موفقیت طاهری در اون برنامه نه به خاطر ایجاد موج حمایتی در میان هوادارن طاهری (بالفرض اگر همچین موجی ایجاد شده باشه که من فکر نمیکنم این چنین باشه) است بلکه درست بر عکس موفقیتش در این بود که تونست علامت سئوال ها و تردیدهای بزرگی رو بالای سر عادل بذاره. تردید های نه در میان هوادرانی مثل ما بلکه در میان نویسندگانی مثل شما. در میان همکارتون. و برای همینه مدام و سلسه وار دارین ازش دفاع می کنین. اگه سئوالات جدی نبودن و فقط حرف های چند هوادار کم سن و سال و عصبی بودن که نیازی نبود شما اینقدر ازش دفاع کنین؟
5- اصلا طاهری دزد، طاهری شارلاتان، طاهری خدای فرافکنی. بنابراین طاهری باید در یک محکمه منصفانه محاکمه بشه و به زندان بره. پس پرونده طاهری تمام. حالا لطفا دوستان یک و تاکید می کنم یک و دوباره تاکید می کنم یک محکمه حتی صوری و غیر عادلانه رو هم به من معرفی کنند که بشه عادل رو در اون مورد سئوال قرار داد.
محسن
شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۲۲طاهری هستم
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۴۱ببخشید..
Pooyan
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۵۳پس اينجا دارم فرارنگي كامنت ميذارم
يه موضوع خيلي ساده رو همه يادشون ميره
فرض رو ميذاريم بر سالم نبودن سيستم طاهري
حتا با وجود اين فرض كاش تمام مديران مملكت نا سالم بودن ولي كارشون رو مثل طاهري انجام ميدادند
مشكل اونجاست كه ميبرن ولي چيزي بجا نميذارن
با اينكه حتا هنوز فساد سيستم ايشون اثبات نشده اما اگر هم چيزي بوده حداقل ايشون بهترين پرسپوليس سه دهه ايران رو ساخت پس كارشو درست امجام داد
بقيه بردن و هيچي نساختند بلكه ويران هم كردند
متوجه شديد ؟
مهم اينه نه اينكه فسادي بوده
چون فساد همه جا هست
حمید
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۲۱:۳۵خدا حفظت کنه. من هم یک پرسپولیسی هستم و معتقدم در مورد طاهری فسادی هم اگه باشه خیلی کمه. اون چیزی که هست اشتباهه. اشتباه هم با فساد فرق داره. اما اگر جایی فساد هست باید گفته بشه هم در مورد طاهری و هم در مورد دیگران. نه اینکه که فقط در مورد طاهری گفته بشه طاهری که خودش درگیر مبارزه بت فساد اسپانسر بود. وقتی سر قضیه اسپانسر اونقدر جنگید عادل نباید چشم پوشی می کرد. اینجا فقط حق پرسپولیس ضایع نشد. حق استقلال و تراکتور هم ضایع شد.از نظر من چشم پوشی عادل یک جور هماهنگی یا ائتلاف نانوشته با همه کسانی بود که می خواستن طاهری نباشه. کسانی مثل اسپانسر، هدایتی و بازیکنان پول پرست. عادل اگر واقعا می خواست با فساد مبارزه کنه نباید طاهری رو تنها می ذاشت. اینجاست که من اعتمادم رو بهش از دست میدم. بنابراین توی دعوای طاهری با عادل من 70-80 درصد حق رو به طاهری می دم 20-30 درصد به عادل.
حمید
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۲۲:۱۲ازت یه درخواستی دارم. من جدیدا به یک نوع بدبینی نسبت به سری مسائل و اتفاقات دچار شدم. چون پرسپولیسی هستم طبیعیه که نسبت به اتفاقاتی که بر علیه پرسپولیس می افته قضاوت احساسی نشون بدم. می خوام چند تا از قضاوت هامو با شما که می دونم آدم منطقی هستی و در عین حالبه خاطر استقلالی بودنت اون تعصب نسبت به پرسپولیس من رو نداری در میون بذارم تا متوجه بشم آیا حق دارم بدبین باشم یا نه.
1-این مساله رو از هیچ کس دیگه نشنیدیم. مطلقا هیچ کس دیگه. ولی برای من فوق العاده پذیرشش سخته. اون هم این که برنامه اردو های تیم ملی با این پیش فرض که پرسپولیس جلوی الاهلی حذف میشه ریخته شد. اخه من اینو کجای دلم بذارم که فدراسیونمون برنامه ریزیش بر مبنای حذف ما بود؟ لابد بعدش که بردیم الاهلی رو باید می رفتیم معذرت خواهی می کردیم که برنامه های فدراسیون و کیروش رو بهم ریختیم؟ حالا با این تفاسیر آیا فدراسیون و مشخصا کیروش از باخت ما جلوی الهلال به خاطر اینکه باعث می شد برنامه هاشون بهم نریزه خوشحال میشدن یا نه؟
اگر بله آیا طرفداران کیروش مثل همین عادل خان احتمال داشت که بخوان هر در حد توان خودشون به کیروش کمک کنند یا نه؟ آیا حمله به پرسپولیس شب بازی با الهلال اون هم در حالی که طاهری زنگ زده بود و از عادل در خواست کرده بود تا هفته آینده صبر کنه در راستای همین اهداف می تونست باشه یا نه؟
2-عادل زمانی که طاهری سر کار بود فقط در حد چند جمله کوتاه از طاهری تعریف کرده بود ولی به جاش کلی انتقاد داشت. اما بعد از این که رفت کنار، اومد گفت بهترین مدیر عامل 20 سال اخیر پرسپولیس. خب اگه اینطوریه چرا این همه ازش انتقاد کرده بودی؟ و مهمتر از اون چرا زمانی که لازم بود (وقت درگیری با اسپانسر) یه برنامه نذاشت تا مردم متوجه کار ارزشمندش بشن؟
3-ماجرا های پارسال برانکو با کیروش رو که یادته. و همچنین برخی اقدامات کیروش مثل اعلام عدم دعوت از بازیکنان پرسپولیس درست شب قبل از مهمترین بازی فصل با تراکتور. در کنارش حملات متعدد از طرفداران کیروش به برانکو .یادته که توی همین سایت چقدر به برانکو حمله شد. نوشته های شقایق اشکر ریز رو حتما خوندی. نوشته هایی که مشخصا با هدف تخریب پرسپولیس بود. اون نوشته ها در همین سایت منتشر شدن. سردبیر این سایت کیه؟ مهدی امیرپور دوست و همکار عادل فردوسی پور، عادل فردوسی پور کیه: مهمترین حامی کیروش. در مورد این سایت که نتیجه گیری برام سخت نیست اما آیا عادل هم بخشی از این ماجراهاست یا نه؟
در پایان بگم. خیلی دوست دارم همه اینها یه مشت توهم ناشی تعصب باشه. دوست ندارم فکر کنم که توی چنین محیط کثیفی دارم زندگی می کنم. ولی ببخشید نشانه های بدبینی اونقدر قابل تامل هستند که نتونم بی خیالش بشم. واقعا هرجا که فکر می کنی بدبینی من بیش از حد بوده خیلی راحت بهم بگو