ضعفهایی که پشت سرکش «کاف» پنهان شدهاند
آی اسپورت – در رقص آخر نماینده آبی کشورمان در آسیا، فلسفه هجومی و پیروزیطلبانه در کالبد تاکتیکی تیم جای خود را به یک احتیاطگرایی نابجا داد. استقلال بیش از پاختاکور به اینترس خودش باخت؛ و بدتر از آن، تکرار این اتفاق در فصل آتی هم دور از ذهن نیست، اگر چارهای برای رفع و رجوع آن اندیشیده نشود. دو روز قبل، در یادداشتی نوشتم که مجید نامجومطلق میتواند هانسی فلیک آبیهای پایتخت باشد. اما اشتباه میکردم و 7 دوستداشتنی دهه 60 و 70 استقلال این موضوع را در عمل اثبات کرد. فلیک در بایرن تنها با تصاحب غیرمنتظره نیمکت و شارژ انگیزشی بازیکنان فلیک نشده؛ بلکه 8 سال دستیار یواخیم لوو در تیمملی آلمان بوده و به صورت اصولی آموخته که پرس بالا، جابهجایی هافبکهای پشت مهاجم، ارسال پاسهای عمقی پشت مدافعان و سایر تاکتیکها چگونه باید پیاده شوند.
با تجربه سرمربیگری در آلومینیوم هرمزگان و گلگهر در دسته یک و آن هم در سالهای دور، بعید است نامجومطلق چنین تجربه گرانبهایی به دست آورده باشد. به بازی استقلال-پاختاکور دقیقتر نگاه میکنیم. انتخاب قایدی و اسماعیلی در کنارههای خط میانی و آن هم مقابل پنج هافبک فیزیکی پاختاکور اشتباه بود؛ هیچکدام در توپگیری تخصص بالایی نداشتند. نتیجه چه شد؟ جولان هافبکهای ازبکستانی در میانه زمین و فشاری که بازی مالکانه تیم مردمی این کشور روی دفاع استقلال آورد. از این چینش بگذریم، گویا پاسهای بلند سیدحسین حسینی روی سر دیاباته کارشدهترین تاکتیک آبیها برای ردکردن خط دفاعی بود که سه عضو آن در تیمملی ازبکستان بازیکن ثابت هستند. خبری از تنوع حملات نظیر رویارویی با الاهلی نبود.
اگر بخواهیم سخن را در یک جمله خلاصه کنیم، استقلال با این حقیقت روبهرو شد که مدیرانش آن را برای موفقیت در آسیا نبسته بودند. تیمی که برای قهرمانی آسیا بسته میشود، فلسفه و چارچوبی برای حضور مقابل رقیبانش دارد و بازیکنانش با این فلسفه خو گرفتهاند و در دیدارهای سخت به آن ایماندارند. مجید نامجومطلق عملکرد قابلقبولی با استقلال داشت؛ ولی فلسفهای در تیم برجای نگذاشت و تنها سایهای از استقلال مجیدی را روانه قطر کرد؛ امری که با نگاهی بر کارنامه وی میشد آن را حدس زد. مدیران پرتعداد و بعضاً پرادعای استقلال باید خدا را شاکر باشند که پایان تیمی که ساختند در آسیا نه با یک شکست سنگین و تلخ؛ بلکه با صعود از گروه، دو یادگاری زیبا مقابل الریان و الاهلی و یک حذف نسبتاً سرافرازانه همراه بود.
تهیساختن تیم از بازیکن ذخیره باکیفیت و از دست دادن یک سرمربی خارجی مطرح و یک سرمربی داخلی آیندهدار در یک فصل و بلاتکلیفی آینده نیمکت آبیپوشان و بازیکنان کلیدیاش در آستانه آغاز فصل جدید، شاهکارهای مدیریتی بودند که آثار آن در خلأهای تاکتیکی تیم هویدا بود و نباید پشت گافهای احمد الکاف پنهان شود. حقیقت تلخ این است که اگر داوری و بخت علیه استقلال نبود؛ آنها شاید میتوانستند کژدار و مریز از سد پاختاکور عبور کنند؛ ولی مقابل مدعیان سرسختتر در دورهای بعدی بیشک به بنبست میرسیدند.
ایران ورزشی
۱ نظر
سعید
سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹، ۱۱:۳۱