وداع با مرد ریش پروفسوری
آی اسپورت - موسس «ورزش و مردم» نبود اما همه قدیمیترین برنامه ورزشی صداوسیما را به نام او میشناسند. اولین گزارشگران صداوسیما پس از سال 57 نبود اما همه او را به عنوان عصاره گزارشگری مدرن پس از انقلاب اسلامی میشناختند و در چند ماه گذشته درگیر پرونده بازنشستگی مدیران صداوسیما و وزارت ورزش بود اما نه دست از اجرا در شبکه اول برداشت نه از ریاست فدراسیون هاکی عقبنشینی کرد. خبر فوت ناگهانی بهرام شفیع شوکهکنندهترین اتفاق سهشنبه بود. در میان اخبار تصویب افایتیاف و شایعات رفت و برگشت لایحه به شورای نگهبان، یک خبر کوتاه از بیمارستان بهمن تهران همه را در سکوت فرو برد: «بهرام شفیع درگذشت!»
حتی آنهایی هم که به فوتبال و ورزش علاقهای نداشتند به راحتی به یاد میآورند که او آس صداوسیما در یکشنیه شبهای سیاه و سفید بود. مردی که در پلاتوی ابتدایی ورزش و مردم وعده می داد به محض دریافت تصاویر مسابقات فوتبال در اروپا آن را با تاخیر پخش میکنند. بخش زیادی از بینندگان به شوق این انتظار کلکسیونی از تصاویر زشت و بیکیفیت ورزش کارگری، مصاحبه با مدیران و مقامات درجه دوم ورزش، افتتاح جشنواره ورزش دانشآموزی و اختتامیه جشنواره ورزش بازنشستههای یک سازمان دولتی را تماشا میکردند تا شاید سیگنالی از اروپا به ایران مخابره شود و برای چند دقیقه هم که شده تصاویر از چمن چشمنواز قاره سبز میهمانشان باشد. معجزه پخش مستقیم مسابقات باشگاهی اروپا هم زیر بلیت بهرام شفیع اتفاق افتاد. پخش مستقیمها در ورزش و مردم اتفاقات عجیبی هم به همراه داشت. صحنههایی از دقیقه 60 تا 73 از یک بازی روی آنتن میرفت که البته تا پیش از آن 5 گل داشت و بعد ناگهان تصاویر قطع میشد تا آیتمی از ورزش سالمندان در پارک لاله تهران پخش شود.
در سالهای گذشته نقدهای تندی به نوع اجرای شفیع در روزش و مردم و نوع نگاه او به مدیریت کلان ورزش میشد اما شاید بهتر باشد برای نقد کارنامه کلی شفیع به این چند سال آخر محدود نشد. او به عنوان همنسل عباس بهروان و اسکند کوتی و کیومرث صالحنیا و جهانگیر کوثری در گزارش فوتبال کارش را اغاز کرد و حالا با بازنشستگی همه آنها در دوران مجریان جوانی چون محمدرضا احمدی و محمدحسین میثاقی، اجرا را رها نکرده بود. این ممارست در اجرا در تاریخ صداوسیما یگانه بود. برای انکه متوجه شوید اجرای هفتگی ورزش و مردم تا ابتدای پاییز 97 چه کار طاقتفرسایی بوده شاید بد نباشد به یاد بیاورید که یکشنبههای دهه شصت کمی پیش از اینکه ورزش و مردم از شبکه اول روی آنتن برود، از شبکه دوم «دیدنیها» پخش میشد. شوی هفتگی جذابی با اجرای جلال مقامی که حالا دیگر سالهاست به نوستالژی کودکی ما تبدیل شده. اما ورزش و مردم هیچوقت نوستالژی نشد. شوی هفتگی بهرام شفیع هفته به هفته دنبال شد و تنها تفاوت شفیع با روزگار جوانی ریش پروفسوریای بود که سفید و سفیدتر میشد.
مجری محبوب یکشنبهشبهای شبکه اول، به صبح جمعهها کوچ کرد. انتقالی نمادین از یکشنهشبهای داغ فوتبال اروپا به جمعه صبحهایی که کمتر اثری آیتمهای ویژه ورزشی در آن بود. ورزش و مردم در صبح جمعه بیشتر از اینکه بازتاب نگاه بهرام شفیع به عنوان مجری باشد، تابعی از ارتباطات شفیع به عنوان رییس فدراسیون هاکی بود. برنامهای محافظهکار که در دیالوگ مدیران ارشد ورزش ایران دستبهعصا بود و اما باز هم میانگین تماشاگری «همیشگی» را داشت. بزرگترین منتقدان بهرام شفیع هم با میل «ورزش و مردم» را تماشا میکردند. شاید به خاطر صمیمیت و راحتی شفیع که گاهی باعث میشد از اتفاقات عجیب و غریبی که در استودیو میافتاد خنده روی لب شما بیاید. مرد ریشپروفسوری در دوران مانیتورهای چهارده اینچ سیاه و سفید که پاتوق مجریان عبوث در شبکه یک و دو بود، به راحتی اجرا می کرد، رندانه کنایه میزد و هیچ خجالتی بابت شوخیهای گاه و بیگاهش نداشت. روی آنتن به راحتی با افراد پشت صحنه حرف میزد و گاهی شوخی میکرد. این اجرای شیرین تا روزهای آخر فاکتور اصلی مجری شبهای چهل سالگی ورزش و مردم بود. از مردادماه خبر بازنشستگی او از اجرای در صداوسیما چندباری منتشر شد که هر بار از سوی خودش تکذیب شد و جمعه شب دوباره همه او را در دکور همیشگی «ورزش و مردم» میدیدند. اما از این جمعه شب دیگر خبری از آقای ریش پروفسوری نیست؛ مردی که برای همیشه بازنشسته شد!
۱ نظر
حامی
پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۷، ۱۸:۵۴اینکه رفتار سال های اخیر او به مذاق برخی خوش نمی آمد ایرادی ندارد اما حمله بی رحمانه به او در سال های اخیر قابل قبول نبود.