حسینی در ۹۰: پرسپولیس دوبرابر استقلال میداد
آی اسپورت- سید حسین حسینی، دروازهبان استقلال تهران در گفتوگوی حضوری برنامه نود پیرامون عدم حضورش در برنامه هفته گذشته اظهار کرد: هواداران از من خواستند که شرکت نکنم؛ بعد از آن هم باشگاه زنگ زد و گفت فشار تماشاگران زیاد است و نباید در این برنامه شرکت کنید؛ این مسائل که میگویند اگر میآمدم مقابل سایپا گل میخوردم یا نه، خرافات است و قبول ندارم.
آغاز دوران حضورش در فوتبال: از تیم برق شیراز و در هشت سالگی کارم را شروع کردم؛ تا 12 سالگی هافبک راست بودم، یک بار دروازهبان تیم ما نیامد و من گلر شدم که چند توپ با دست مخالف درآوردم؛ آن موقع آقای سیروس راستی گفت من دروازهبان شوم بهتر است که این اتفاق افتاد. وقتی در جوانان برق شیراز بودم، یکی از دوستانم زنگ زد و گفت تست تیم ملی در شیراز است که من نرفتم و گفتم پارتیبازی است، اما رفتم و هر توپی بود، گرفتم؛ آقای دوستیمهر گفت متولد چند هستید که بعد از گفتنم، عنوان کرد به اردوی تیم ملی نوجوانان بروم و پس از آن، به جام جهانی نیجریه هم رفتم.
تنها سالی که در تیم ملی نوجوانان بودم یک مقدار شیطنت کردم: با یکی از دوستان در استخر به هم آب پاشیدیم که به دلیل این اتفاق آقای دوستیمهر دیگر من را به تیم ملی نوجوانان دعوت نکرد. سال آخر حضورم در برق شیراز که سه، چهار بازی در این تیم انجام دادم که پس از آن، از طریق آقای منصوریان به تیم ملی امید دعوت شدم و بعد از مدتی هم به استقلال پیوستم.
پیشنهادی که از پرسپولیس داشت: زمان آقای رویانیان یک پیشنهاد خیلی خوب از پرسپولیس داشتم و حتی دو برابر استقلال پول و حتی خانه میدادند ولی چون استقلالی بودم، دوست داشتم به استقلال بروم؛ دوسال اول در استقلال سختی کشیدم ولی خدا را شکر الان در این جایگاه هستم؛ پدرم خیلی دوست داشت به پرسپولیس بروم ولی یک سری موضوعاتی پیش آمد که دوست ندارم آن را باز کنم. در آن سه، چهار روز با آقای رویانیان صمیمی شدم ولی به باشگاه استقلال رفتم تا قرارداد ببندم؛ به دلیل اینکه پدرم میخواست بداند دروازهبان چندم تیم استقلال هستم، به این باشگاه رفت و این سوال را پرسید که بخاطر پرسیدن این سوال، یکی از مسؤولان استقلال قراردادم را پاره کرد و گفت بفرمایید. بعد از این اتفاق، پدرم گفت صد در صد باید به پرسپولیس بروی؛ من به پدرم گفتم هر کاری کنید به استقلال خواهم رفت؛ به باشگاه پرسپولیس رفتیم که آقای رویانیان گفت همه جوره پشت تو هستم، بیا اینجا قرارداد ببند و تمام خواستههایت را انجام میدهیم؛ قرار شد تا فردا به پرسپولیس خبر بدهیم که آن مقطع پدرم گفت قرارداد ببند و تمام شود و برود ولی من این کار را نکردم؛ پدرم گفت برو با استقلال قرارداد ببند و من به شیراز برمیگردم؛ من با استقلال قرارداد بستم و به همین علت دو، سه ماه پدرم با من قهر بود؛ آن زمان با پدرم در باشگاه استقلال بیاحترامی شد ولی دوست داشتم همه جوره استقلالی شوم.
ماجراهای کمپ استقلال: سال اولی که به استقلال رفتم، باشگاه پرسپولیس گفته بود خانه میدهیم ولی استقلال گفت چند روز دیگر این کار را انجام خواهیم داد ولی چنین کاری نکردند و من را به اتاق کمپ باشگاه فرستادند؛ یک اتاق بود که تلویزیون، اجاق گاز، کولر و بخاری نداشت و فقط یک تخت برای خوابیدن بود؛ هیچ امکاناتی به ما ندادند و فقط یک هفته اول غذا آوردند و پس از آن این کار صورت نگرفت. واقعا الان جوانی که به استقلال بیاید و شرایط ما را ببیند نمیتواند تحمل کند؛ اتاقی که ما بودیم در تابستانها آنقدر گرم بود، آتش میگرفتیم؛ تابستان که تمام شد، در زمستان آنقدر هوا سرد بود که با تیشرت نمیشد در آنجا زندگی کرد؛ پس از یک بازی که ساعت یک- دو شب به کمپ برگشتیم، با کاپشن، دو جوراب و دستکش خوابیدیم؛ واقعا سختیهای زیادی کشیدم؛ یک روز آنقدر هوا سرد بود که نمیشد هیچ کاری انجام داد و کسی به دادمان نمیرسید.به دلیل این شرایط، آقای جباری بخاری برقی کوچکی برای ما خرید که فقط باید کنار آن میخوابیدیم چون تمام اتاق را گرم نمیکرد؛ این موضوع را به آقای جباری گفتیم که ایشان با دو، سه نفر بزرگ تیم صحبت کردند که هتل المپیک را بگیرند که این اتفاق افتاد و سه، چهار ماه در آنجا بودیم.
دو سال اول: سال اولم در استقلال بود که آن مصاحبه را کردم و گفتم شرایط خوب است چون دوست نداشتم استقلال را به حاشیه بروم؛ به پدرم گفتم شرایط چطور است و او هم گفت باید به پرسپولیس میرفتی اما به پدرم گفتم آنقدر سعی و تلاش میکنم تا ثمرهاش را ببینم. در سال دوم که آقای قلعهنویی بود، در بازی دوستانه در اردوی اوکراین به میدان رفتم و پس از آن در بازی دوستانه و دیدار با الریان به میدان رفتم؛ از آقای قلعهنویی تشکر میکنم چون آن مقطع هر جا میرفتند، میگفتند من دروازهبان بزرگی میشوم. سال دوم که به استقلال رفتم شرایط برای بنده تغییر نکرد که گفتند دیگر نمیتوانم این شرایط را تحمل کنم؛ خدا بیامرز آقای پورحیدری 35 میلیون تومان چک شخصی خودش را به من داد که خانهای اجاره کنم که دو ماه اول را هم ایشان اجاره منزل را دادند؛ در کمپ استقلال خودمان در سرما و گرما خودمان لباس میشستیم و دوران دشواری بود.
انتخاب تیم ملوان برای سربازی: به تراکتورسازی هم میتوانستم بروم ولی به ملوان رفتم؛ باشگاه تراکتور دنبال من بود و زیاد زنگ میزدند که دو، سه برابر ملوان پول میدادند؛ بنده به خواسته مدیر عامل تراکتور به تبریز رفتم و قرارداد را بستم، اما بعد از یک هفته گفتند تو را نمیخواهیم؛ گفتم قراردادم را بدهید که جدا شوم و پس از این اتفاق به ملوان رفتم دو سال در خدمت مردم انزلی بودم. خوشحالم این سختیها را در استقلال تحمل کردم تا در دروازه تیمی بایستم که برای آن روزهای دشواری پشت سر گذاشتم.
در ملوان از خودم راضی نبودم: ملوان شرایط خاص خودش را داشت؛ دنبال گل نخوردن بودیم، تا گل زدن؛ تمام تلاشم را کردم که در دوران سربازی برای ملوان انزلی مثمر ثمر باشم. وقتی به استقلال برگشتم، همان اول گفتم من حسینی دو سال قبل نیستم و آمدهام که رقابت کنم ولی کسی باورم نداشت، اما سعی و تلاشم را بیشتر کردم و خدا را شکر شانس به من رو کرد و در دیدار با سپاهان به میدان رفتم؛ دو سال در لیگ برتر در ملوان بازی کرده بودم و انتظار نداشتم در جام حذفی هم برای استقلال به میدان نروم؛ حتی در دیدارهای دوستانه نیز به من بازی ندادند؛ پارسال در رختکن یکی از بازیکنان گفت چرا در استقلال ماندی، اما ماندم تا امروز را رقم بزنم.
تیم بزرگ استقلال باید دو گلر خوب داشته باشد؟ قبل از بازی جام حذفی با گلگهر، با علی آقا(منصوریان) صحبت کردم و گفتم من چیزی از جوانان لیگ کم ندارم؛ علی آقا گفتند شرایط به این شکل است و از تیم بیرون باش تا برگردیم؛ وقتی برگشتم دو روز دور زمین دویدم؛ پس از آن برای علی آقا گل بردم و این مسائل حل شد که گفتند یک هفته وقت داری خودت را در تمرینات نشان بدهی. سال گذشته به من فرصت داده شد ولی پس از یک گل، دوباره بیرون نشستم، اما امسال با خودم عهد بستم روزی سه جلسه هم شده تمرین کنم تا جایگاهم را از دست ندهم؛ از زمان بازی کردنم دشمنانی داشتم که میگفتند این هفته گل میخورد؛ گل نخوردم و هر مسابقه دو، سه واکنش داشتم و به لطف خدا کاری کردم که در تاریخ باشگاه استقلال و لیگ ماند.
رقابت با مهدی رحمتی: آقا مهدی بزرگ من هستند و دروازهبان بزرگی است و احترام خاصی برای او قائل هستم؛ همیشه سعی کردم احترامشان را حفظ کنم؛ همانطور که با هم دوست هستیم، رقابت شدیدی با یکدیگر داریم.
درست تشخیص ندادن پنالتی علیپور در دربی: فرشید اسماعیلی و یک بازیکن دیگر گفتند علیپور سمت چپ پنالتی را میزند چون مقابل نفت این کار را کرده بود؛ در صحبتی هم که با آقای علیپور داشتم گفت هدفم زدن به سمت چپ بود که در آخرین لحظه تصمیمم را عوض کردم.
گلایه از عادل: از شما (فردوسیپور) ناراحت هستم که آن گزارش را در بازی ما و سایپا داشتید که آن هجمهها علیه من آمد؛ ضربه شدیدی به بینی و چشم چپم خورد؛ خدا شاهد است چشم چپم نیمه باز بود؛ دقیقه 75 بود که خون روی لباسم ریخته بود که آقای داور گفت باید لباسم را عوض کنم؛ خدا شاهد است دوست داشتم همیشه مردانه بجنگم.
شیرازیهای استقلال: ما چسب زخم هم نیستیم؛ من، داریوش شجاعیان و فرشید اسماعیلی شیرازیهای استقلال هستیم.
ناراحتی استقلالیها از نود: در اینکه شما در این مدت برای فوتبال ایران زحمت کشیدید شکی نیست و اینکه نگذاشتید تیم های لیگ یکی به ناحق لیگ برتری شوند یا اتفاقات دیگری بیافتد اما یکی، دو سالی است که هواداران استقلال از دست شما دلخور هستند؛ دوست داشتم به نمایندگی از هواداران استقلال این حرف را بزنم؛ ذهنیتی است که تفاوتی میگذارید؛ شما یک جوری کدورتها را کنار بگذارید تا این مشکلات رفع شود.
* فردوسیپور در جواب حسینی گفت: هر اتفاقی حق باشد را میگوییم؛ برای هر کس و اتفاقی بود این کار را میکردم؛ در بحث طارمی، آقای طاهری، سربازها، تخلف در عقد قرارداد کیروش استنلی و ... مسائل را گفتم و هیچ فرقی بین استقلال و سایر تیمها قائل نیستم.
۱۷ نظر
**
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۲۵**
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۳۰امین لاجوردی
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۶:۳۵Mn
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۶:۵۵ایمون زائد
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۱۴عمر خربین
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۵۸حرف حساب
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۲۱آنتی شومن
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۲۴تاج اسیا
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۰۲شیش تای فتح یا شیش تای الهلال
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۳۳امیرحسین
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۲۷mehravar
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۵۶دروغ که کنتور نمیندازه
یه رکورد زده فکر کرده اون زمان دخیا بوده که همه بش پیشنهاد میدادن
پرسپولیس پول میداده نرفتم
تراکتور پول میداده نرفتم
بخواب باو
عارف
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۲۰00
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۰۲90
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۰۵پرسپولیس واقعی
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۱۱سید جوون
با همون مبلغی که استقلال بهت میداد دیگه یه بخاری برقی کوچیک که میتونستی بخری!!!
مگر اینکه هیج قراردادی نبسته باشی و پولی نگرفته باشی!!!
سید جوووون
گرفتی مارو!!
آره!!!!
سعید
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۳۵http://bit.ly/2mJqEPP