متقلب یا قربانی تقلب؟
آیاسپورت- وقتی درباره دیهگو مارادونا با انگلیسیها صحبت کنید، آنها بلافاصله کلمه تقلب را پیش میکشند و به این ترتیب میخواهند که کل دوران فوتبال او را زیر سوال ببرند. هر چه باشد، او در جام جهانی ۱۹۸۶ با دست به انگلیس گل زد. تردیدی هم درباره این گل نیست. او دست به کاری مخالف قوانین زد، کاری که بسیاری از بازیکنان فوتبال انجامش دادهاند.
اما خود انگلیسی ها خیلی منزه نیستند. جک چارلتون هم در نیمهنهایی جام جهانی ۱۹۶۶ برابر پرتغال، توپ را با دست زد و مانع رفتن آن به سمت دروازه تیمش شد. مارتین پیترز هم اعتراف کرد که مقابل لهستان در سال ۱۹۷۳، شیرجه زده و داور را برای گرفتن پنالتی فریب داده است. پل اسکولز هم با دستش برای انگلیس گل زده است. اما وقتی از این بازیکنان صحبت میکنید، کسی حرف تقلب را مطرح نمیکند. چیزی که باعث میشود این موضوع بدتر هم باشد این است که شاید مارادونا از جهت این که بازیکنان مقابلش دست به تقلب زده باشند در دنیا اول باشد.
از اواسط دهه ۱۹۷۰ تا اواسط دهه ۱۹۹۰، میانگین مسافت طیشده از سوی بازیکنان سطح اول فوتبال دنیا در یک بازی، دو برابر شد، و این دقیقا مطابق با دوران بازی مارادونا است. اما تا اواخر دوران بازی او، خبری از افزایش سطح مراقبت داوران از بازیکنان نبود. مارادونا هر بار که به زمین میرفت، با خطاهای خشن بازیکنان حریف روبرو میشد. در بازی با انگلیس در سال ۱۹۶۶، او را در همه جای زمین زدند، و با آرنج هم به او ضربه زدند. اکثر ما، اگر در چنین شرایطی قرار بگیریم و این همه رویمان خطا شود، مشکلی با گلزنی با دست نخواهیم داشت.
مارادونا در جام جهانی ۱۹۹۴ به دلیل تست دوپینگ از رقابتها کنار گذاشته شد. تردیدی نیست که او قوانین را زیر پا گذاشته و باید جریمه میشد. اما در زمینه دوپینگ، مصرف افدرین خطای کوچکی است، و برای مثال قابل قیاس با مصرف استروییدهای آنابولیک نیست. این اتفاق در آخر دوران بازی او روی داد، زمانی که دیگر آمادگی لازم برای بازی در جام جهانی را نداشت. اما آرژانتین در مرحله مقدماتی دچار مشکل شده و مقابل کلمبیا در خانه با نتیجه پنج بر صفر باخته بود. آنها از مارادونا تقاضا کردند که به تیم ملی برگردد، و او نمیتوانست نه بگوید. او از راه میانبری استفاده کرد تا وزنش را کم کند، و فیفا به این نتیجه رسید که مارادونا خبر نداشته که مادهای که مصرف کرده، غیرمجاز بوده است.
شاید هم مساله فقط این بوده که پزشک شخصی او دارویی را از داروخانه خریده که حاوی مواد غیرمجاز بوده است. البته طبق مقررات، خود ورزشکار مسئول این است که چه موادی را مصرف میکند. اما هیچ مدرکی وجود ندارد، و هیچ دلیلی هم ندارد که او در زمانی که در اوج خیرهکنندهاش بود، از مواد نیروزا استفاده کرده باشد.
اما کوکایین چطور؟ زمانی که مارادونا یک برنامه تلویزیونی داشت، یک بار با خودش مصاحبه کرد. یکی از سوالات مطرحشده این بود که از چه چیزی پشیمان است، و او گفت که یکی از بزرگترین پشیمانیهایش به اعتیادش به کوکایین برمیگردد. او این را خیانت به عشقش، فوتبال میدانست. این حرف که او برای بهبود عملکردش در زمین کوکایین مصرف میکرده، کاملا مضحک است. بسیار عجیب است که مواد مخدر را در زمره مواد نیروزا قرار میدهند، و آنهایی که نیاز به کمک دارند را کنار افرادی که به دنبال کمک غیرمجاز هستند میگذارند.
اعتیاد مارادونا به کوکایین تا حدی به دلیل این بود که او محدودیتهای معمول را نداشت، و از او چهرهای بسیار بزرگ ساخته بودند که میتوانست هر کاری انجام دهد. اما این امکان هم وجود دارد که او میخواسته که درد بدنش را تسکین دهد؛ دردی که به دلیل ضربات متعدد بازیکنان حریف بود. او شاید میخواسته بدنش را فریب بدهد تا بتواند به روال معمول وارد زمین بازی شود. این را به خاطر داشته باشیم که مارکو فانباستن به دلیل درد مچ پایش مجبور شد به شکلی زودهنگام فوتبال را کنار بگذارد. مارادونا تا این حد شکننده نبود، اما بهای بالایی برای این پرداخت.
نظر دهید