۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۱
یه مونولوگی تو فیلم تنهای تنهای تنها هست که میگه: سال 1974 باشه، تو جرج فورمن باشی کلی کنج رینگ تو زئیر گیرت بندازه و اونقد هوک بزنه تو سرت که فرصت نفس کشیدن نکنی ولی تنها نباشی. / وقتی تیمت دربی رو باخته و تو مبهوت توی خیابون راه میری و تنها از وسط جمع های هلهله کنان هوادارای رقیب رد میشی، انگار که سونامی تنهایی هجوم میآره سمتت. شاید برای همینه که دربی ها باید تو تاریکی شب تموم شن. برنده ها تا صبح به پایکوبی و بازنده ها زودتر به خواب برن برای فراموشی.
۳ نظر
سعید
يكشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۲۳:۲۸Pooyan
يكشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۲۳:۴۵يجور كيفوري دلم نميخواد كري بخونم
خيلي اين حس رو دوس دارم
پارس
دوشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۹:۱۶