تو هم با ما نماندی!
آی اسپورت- وسط خواندن اخبار مربوط به درگیریهای خیابانی در شهرهای مختلف و بیانیه های مختلف مقامات دولتی و قطع و وصل شدن اپلیکیشن های ارتباطی و شبکه های اجتماعی ، خبری که به اندازه کافی به چشم نیامد این بود که مهدی طارمی اعلام کرده از تمدید قرارداد با پرسپولیس سرباز می زند و قصد ترانسفر شدن بعد از جام جهانی را دارد. این همان خبری بود که نباید بیان می شد. همان جوابی که نباید بر زبان می آمد و همان اتفاقی که نباید رخ می داد. مهدی طارمی وقتی به پرسپولیس آمد ، مهاجم بی نام و نشانی بود که در همان لحظه پذیرفته شدنش توسط علی دایی ، باید با باشگاه قرارداد 5 ساله ای می بست تا در صورت خوب بودنش، باشگاه متضرر نشود.
این گذشت و با او قرارداد بلندمدتی نبستند.گل کرد و کارش گرفت. قرارداد بعدی با او به صورت دوساله مشروط بسته شد. دوساله ای که سال بعدش ، حضرت استاد منکرش شد و به راحتی به ترکیه رفت! بعد به لطایف الحیلی که نمی دانیم چه شد و چگونه رقم خورد برگشت اما ظاهرا این بار هم قراردادها با او همان گونه بسته شدند که تا پیش از این!
امسال گند قرارداد ترکیه درآمد. باشگاه کلی جریمه نقدی متحمل گردید و دو فصل نقل و انتقالات را از دست داد! تیم بی آبرو شد. در چند برنامه نود مدیرعامل و اعضای هیات مدیره و هدایتی و آدم های دیگ روی خط در مورد این برنامه تا مرز دست به یقه شدن پیش رفتند. افشا شدن حکم فیفا علیه طارمی هم در بازی نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا کمر تیم را شکست. همه اینها را حساب کنید و بعد ببینید با چه شخصیتی طرفید. هر که بود ، از خجالت آب می شد و قرارداد مادام العمر می بست که ببخشندش! طارمی اما بی خیال و آرام در گوشه ای نشست ، حتی قدمی هم برای رفع محرومیتش برنداشت و در حالی که مقامات باشگاه مشغول تکاپو برای برطرف کردن مشکل بودند ، گوشه ای نشست و به تیم ملی و جام جهانی اندیشید.امروز هم که آب پاکی را روی دست مسولان باشگاه ریخت و گفت که قصد تمدید ندارد.
دمت گرم مهدی. ممنونیم پسر. تو فرزند زمانه ای خویشی. حتما خیریتی در این تمدید نکردن تو بوده. حتما یک خیریتی هست. بی حکمت که نمی شود. فقط نمی دانیم چه حکمتی است که منافع باشگاهی هیچ وقت جدی گرفته نمی شود. نمی دانیم چه حکمتی است که اجازه می دهند امثال تو یک باشگاه را زمین بزند و بعد هم به راحتی لبخند بر لب و سوت زنان محل حادثه را ترک کنند!
دمت گرم مهدی جان! تو فرزند همین زمانه ای. فرزند زمانه آشوب و اختلاس و خوش باشی و حال خوب. خواستی خارج بروی حتما با خودت تنباکوی خوب به میزان کافی ببر بی قلیان نمانی برادر!
۳۷ نظر
اینزاگی
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۳۴NN
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۴۴جریمه بخشیده شد و آقای طارمی دیگر به باشگاه بدهی ندارد و در پایان این فصل به راحتی جدا میشود و پرسپولیس ماند با دو پنجره ی بسته برای جذب بازیکن جدید! و اما این تمام ماجرا نیست! حالا باشگاه با بیش از ۱۰ بازیکن روبروست که قردادشان خاتمه یافته و برای تمدید ناچار است به سازشان برقصد تا آنها را به مندان قانع کند.
وزیر و معاونش می خواستند از گرشاسبی یک دنکیشوت واقعی در مقابل عبور از طاهری برای طرفداران بتراشند ولی این دنکیشوت حلبی بود.
مصطفی
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۰۵در عجبم از برانکو، که میگه ما حرفه ای برخورد میکنیم و مانع پیشرفت طارمی نمیشیم. مگه طارمی در قبال پرسپولیس حرفه ای رفتار کرد؟
JeFF
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۴۰احمد
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۴۶به قول معروف .
راه باز جاده دراز.
فرزاد مهریار
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۴۷میخواهی بروی ،برو
کسی جلویت را نمیگیرد
فقط مردُ مردانه برو.
آرام آرام کنار کشیدن
همان مرگ تدریجی است که بر سر آدم میآید...
موراتا
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۰۴پرسپوليسي اصيل
چهارشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۶، ۱۵:۱۵حمید
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۶:۵۸سجاد
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۰۱رضا
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۰۳پرسپولیسی ام
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۰۵من ربات نیستم
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۲۲red
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۲۱امیر
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۲۲مریم
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۲۳عمرعبدالرحمان العراقی
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۳۰+
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۷:۵۳بهروز
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۱۸من موندم اين همه زور زدن با ريزه اسپور مذاكره كردن ك چي بشه جريمه رو ك از اولم بايد خودش ميداد پس فايده اين ديپلماسي ورزشي و اين فتح الفتوح سياسي واسه پرسپوليس چي بود
مردی در لباس و قامت بوردیو: مبارزه علیه سلطه تلویزیون
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۳۶عضو هیات علمی بخش جامعهشناسی دانشگاه چمران اهواز
سال ۱۹۹۶ در فرانسه مردی به وسیله تلویزیون، علیه تلویزیون صحبت میکند، او واحد تلویزیونی کلژدو فرانس را خبر میدهد و در برنامهای که زمان صحبت کردن او محدود نیست، موضوعِ بحث به وی تحمیل نشده، مجریای برای به نظم در آوردنش در برنامه حضور ندارد، و هیچگونه موسیقی، کلیپ یا … رشته کلامش را پاره نمیکند، برای یک ساعت بدون هیچ وقفهای به افشاگری درباره تلویزیون میپردازد؛ این فردی کسی نیست جز «پیر بوردیو» استاد جامعهشناسی در کلژدو فرانس. کلا بوردیو شخصیت پارادوکسیکالی را در میان جامعهشناسان دارد. جامعهشناسی است که بیشترین حمله را به دانشگاههای معاصر کرده ولی خود بیشترین آثار دانشگاهی در میان هم عصرانش دارد، منتقد اصلی تلویزیون بوده ولی از جامعهشناسانی است که بیشتر در تلویزیون دیده شده است. بوردیو متمایزترین جامعهشناس در میان همعصرانش است که موضوع اصلی و نام کتابش «تمایز» است و به شدت به تمایز و شیوههای متمایز شدن انتقاد دارد.
به بحث اصلی باز میگردیم. بعد از این برنامهی تلویزیونی کتابی از وی انتشار یافت تحت عنوانِ «درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم» که بخاطر زبان ساده این کتاب مورد اقبال عمومی قرار گرفت و در ایران نیز این کتاب در سال ۱۳۸۷ توسط ناصر فکوهی ترجمه و راهی بازار شد. بوردیو در جای جای کتاب به افشای زوایای پنهان تلویزیون میپردازد که نوشتن در مورد همه آنها از حوصله این بحث خارج است و ما تنها در صددیم ضمن اشاره به برخی از بخشهای آن، اختصاصاً به منطقی که بر میدان تلویزیون و ژورنالیسم حاکم است بپردازیم. در ابتدای کتاب، بوردیو از سانسور نامحسوسی صحبت میکند که در تلویزیون وجود دارد. او مینویسد «حضور در تلویزیون مابه ازایی دارد، و آن یک سانسور خارقالعاده، یعنی از دست دادنِ خودمختاری خویش به بهایی، از جمله آنکه موضوع و شرایط ارتباط به ما تحمیل میشوند، مخصوصا اینکه ما با محدودیت زمان در گفتمان روبرو هستیم و این باعث میشود بسیاری از چیزها را نتوان گفت…
«بدین ترتیب افراد براساس شکل آگاهانه یا ناخودآگاهانهای از خودسانسوری، خود را با شرایطی انطباق میدهند، بدون آنکه اصولاً نیازی باشد، چنین چیزی از آنها خواسته شود». علاوه بر این بوردیو اشاره میکند که در تلویزیون،قاعده و اصلی وجود دارد به نام «اصل گزینش» که در آن تلویزیون به دنبال پدیدههای جذاب و هیجانانگیز است.
تلویزیون، دراماتیزاسیون در هر دو معنای این واژه را میطلبد: یعنی از یکسو به دنبال صحنهپردازی و به نمایش درآوردن تصویر یک پدیده است و از سوی دیگر، در پی مبالغه کردن در اهمیت حاد بودن، و مشخصه درآماتیک یا تراژیک بودن آن پدیده است.
اجازه بدهید کمی جلوتر و سریعتر به اصل موضوع بپردازیم.در مورد منطق اصلیِ تلویزیون یعنی منطق بازار صحبت میکنیم؛چیزی که محور بحث بوردیو است. بوردیو میگوید ما میتوانیم و باید علیه مخاطبسنجیای به نام دموکراسی مبارزه کنیم. مخاطبسنجی؛ یعنی سلطه بازار و اقتصاد، یعنی سلطهی نوعی قانونیت بیرونی و صرفاً تجاری و تسلیم شدن به الزامات این ابزار بازاریابی در عرصه فرهنگ. درست معادل کاری که از طریق نظرسنجیها در حوزه سیاسی انجام میشود تا با سفسطهگری، به افکار مردم جهت دهند. تلویزیونی که براساس مخاطبسنجی اداره میشود، بر مصرفکنندهای که آزاد و آگاه فرض گرفته میشود، الزامات بازار را تحمیل میکند. چیزی که هیچ ربطی به بیان دموکراتیک یک عقیده عمومی روشنفکرانه عقلانی و یک خرد عام، به گونهای که سفسطهگران وقیح مایلند آن را وانمود کنند، ندارد.
شاید اگر کسی بامداد سه شنبه ۲۸ آذرماه پای گیرنده تلویزیونی آن برنامه مشهور ورزشی بود،میتوانست لحظه لحظه حرفهای بوردیو را لمس کند و خشمگینتر از همیشه آن برنامه را به عنوان منطبقترین برنامه با منطق میدان ژورنالیسم مورد نقد قرار دهد.تیمی برای تحلیل و صحبت در مورد آن انتخاب شده بود که بر اساس منطق بازار بهترین بود، یکی از پرطرفدارانترین تیمهای آسیا، صدرنشین حال حاضر لیگ برتر ایران. بنابراین، این برنامه بیشترین مخاطب و بیننده را از این طریق میتوانست جذب کند. منطق انتخاب موضوع نیز براساس منطق بازار بهترین موضوع انتخاب شده بود. خبر نه از موفقیتهایی که همه به آن میپردازند و نه از نتایج درخشان پرسپولیس که در مورد آن در سایر رسانهها صحبت شده بود، بلکه در مورد «پول»، «اختلاس»، «دزدی» و … است که جنجالی بوده و بیشترین جذب مخاطب را دارد. اما هفته قبل به یکباره مردی بر روی آنتن برنامه آمد که از پشت پرده بحثهای تلویزیون بیش از پرداختن به موضوعاتی که مجری در نظر گرفته بود، صحبت کرد.
گویی آنشب روح بوردیو در طاهری حلول کرده بود، کسی که بیش از یک ساعت تمام تلاشش را کرد تا تحت سلطه تلویزیون و منطق حاکم بر آن قرار نگیرد؛ نمودهای مختلفی را برای مقاومت او در برابر سلطه تلویزیون و مخصوصا آن برنامه و مجری توانمندش میتوان بیان کرد: از عدم حضور فیزیکی در برنامه؛ مخالفت با مناظره؛ فرار از سلطه مجری بر وی؛ مخالفت جدی با این موضوع که صحبت وی به بهانه پخش قسمتهای مختلف برنامه قطع نشود؛ تلاش برای عدم پخش سؤال پیامکی برنامه تا خللی در منطق بحثهای او ایجاد نکند؛ و حتی مخالفت با اینکه چرا آن برنامه به جای پرداختن به موضوع حق پخش تلویزیونی به موضوعی پرداخته است که اهمیت آن از نظر منافعی که برای باشگاه دارد، کمتر از ده درصد است .
و اما طرف دیگر ماجرا، مجری مسلط آن برنامه است، کسی که تماماً بر اساس منطقی که در میدان ژورنالیسم قرار دارد، در حال فعالیت است و با تمام تلاش سعی میکند مقاومت طاهری را بشکند. او در لحظاتی از همین برنامه، حتی صدای طاهری را میبندد، علی رغم میل طاهری میانبرنامهای پخش میکند و در همین زمان از تماسی که آقای گل جهان با آنها گرفته است نهایت استفاده را میکند و وی را در مقابل مدیرعامل سابق پرسپولیس قرار میدهد و دائما از منطق مخاطبسنجی استفاده میکند تا او را در مقابل بینندگان میلیونی برنامهاش قرار دهد و بخش غمانگیز برنامه دقیقا انتهای آن است، جایی که در نهایت تماس با علی اکبر طاهری را قطع میکنند و مجری به دفاع تمامقد از برنامهاش بدون حضور هیچ مخالفی میپردازد.
نهایتا باید بگویم ماجرا قدری بیش از اینها غمانگیزتر و تأملبرانگیزتر است، چون بعد از مدتها، هفته قبل تلویزیون مردی را خفه کرد که با همه وجود به افشای پشت پردههای تلویزیون میپرداخت. و اما اگر بخواهیم رابطه این دو مرد نخبه و توانمند کشور( یعنی مجری توانمند و آن مدیر عامل) را با پیر بوردیو مطرح کنیم، باید اینگونه بحث را نتیجهگیری کنیم.
آن مجری توانمند با رفتاری بوردیو مآبانه، دارای صفاتی پارادوکسیکال است. معتقد به علم و دانش و تخصص است ولی خودش بحث را بر اساس شعور عامیانه و نظر عامه مردم و نتایج نظرسنجی جمعبندی میکند. شدیدا منتقد فردگرایی و استبداد در همهی حوزهها است، اما خودش به تنهایی نظرش را در قالب نظر همگان به خورد مردم میدهد. از پرداختن به حاشیهها و موارد جزئی متنفر و بیزار است، اما خودش اسیر و درگیر مسایل جزئی است و نهایتا در همین موارد میماند. هرچند نتایج نظرسنجی را بدون هیچ دستکاری و درست بیان میکند، ولی اغلب سؤالهای نظر سنجی این برنامه بصورت هدفمند و با ادبیات خاصی به جواب نظرسنجی جهت میدهد. در اینکه این مجری در زمان حضورش در تلویزیون فردی عادل بوده، هیچ شکی نداریم. اما در اینکه او هماینک نیز عادل است، تردید داریم. همداستان با بهترین دریبلزن و تکنیکیترین بازیکن آسیا به این بزرگوار پیشنهاد میکنیم که به مسائل اصلی بپردازید و از هیچ چیزی حتی حذف خود از تلویزیون و ممنوعالتصویر شدن نترسید. درست در زمانی که اغلب نخبگان کشور در همهی حوزهها به فکر اجرای شوی لاکچری و دلسوزنمایی برای مردم هستند و برای خود شهرت جمع میکنند تا به رخ همدیگر بکشند که: هی! من از تو مشهورتر و محبوبترم، چون پول بیشتری جمع کردم! تنها چند ابرمرد، مظلومیت یک پیرمرد خسته و تنها را در برابر سلطه تلویزیون دیدند و بصورت خیلی غیر رسمی و یواشکی و بدون هیچ سر و صدایی در صفحات مجازی خودشان به آن واکنش نشان دادند. ملت ما فقط در نظرسنجیهای شما حضور حداکثری ندارند، آنها پشت حرفهای درست شما هم خواهند ایستاد.
و اما، متهم اصلی! نمیدانم اصلا تا به حال نام “پیر بوردیو” را شنیده بودید، که آن راهبردها را هفتهی پیش به مثابه سپر برای یک مبارزه نابرابر با سلطه تلویزیون در نظر گرفته بودید. حتی نمیدانم که دقیقا میدانستید که مبارزه با سلطه تلویزیون چه هزینهها و عواقبی دارد. اما اگر آن نظریهپرداز مشهور فرانسوی، “پیر بوردیو” نام دارد، شما هم که یک پیرمرد اصیل و ایرانی و درستکار هستید، بر همان وزن میتوانیم نام “پیر طاهریو” را برای شما انتخاب کنیم.
فرهنگستان فوتبال
Sima
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۰۲حمید
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۲۸رضا
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۰علیرضا
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۲۱:۳۱چرا فقط زمانی این مجری که مغایر با علایقه هایمان صحبت میکنه با تئوری ها تطبیقش میدیم تا محکمش کنیم؟
چرا زمانی که با نظرسنجی هاش برانکو را که قبل از سرمربیگری پرسپولیس به خاطر جام جهانی منفور بود، محبوبش کرد تئوری ندادیم؟
چرا زمانی که با همین مصاحبه هاش برانکو را در مقابل کیروش حمایت کرد تئوری نبافتیم؟
چرا هنگامی که با نظرسنجی هاش این باور رو بین مردم جهت داد که پرسپولیس پرطرفدارترین، بهترین و چند تا ترین دیگر هم هست تئوری بکار نبستیم؟
آقای جامعه شناس! تئوری ها خوبیش اینه که میشه همه جوره باهاش بازی کرد و به خورد مردم عوام داد نه خواص!
یه سوال مختصر! اینکه فرمودید تکنیکی ترین و دریبل زنترین بازیکن اسیا؟ این عنوان رو در این مطلب دادن همون تکنیک "جهت دادن به نظرها" در قالب تکنیک های ژورنالیستی نیست؟
ایکاش در این مملکت یاد بگیریم به اصالت علم احترام بگذاریم و جهت رسیدن به مقاصد مقطعی و جناحی و رنگی، علم و نظریات علمی را مصادره به مطلوب ننماییم که تنها با اتکا به انتخاب راه صحیح و حقیقت نهایتا امور به سرانجام صحیحی خواهد رسید.
محسن
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۲۲:۲۴حمید
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۰:۳۰عادل برانکو رو محبوب کرد؟ یعنی نتایج برانکو هیچ؟
عادل در مقابل کیروش از برانکو حمایت کرد؟ فکر کنم نه می دونی کیروش کیه نه برانکو. احتمالا جاشون رو بر عکس گرفتی.
خب این اصل رو در مورد همه نظرسنجی هاش بکار ببر. کی با این مشکل داره؟
علی کریمی تنکنی ترین و دریبل زن ترین بازیکن آسیا نبوده؟ آها می دونم لیونل مسی بوده. چون مسی آسیایه. یعنی با این فرمون که شما پیش گرفتی که میگی عادل از برانکو حمایت کرد و بقیه حرفات مطمئنا مسی آسیایه و در این صورت از کریمی بهتره. تازه انگلیس هم یک جزیره کوچک در غرب آفریقاست!!!
پرسپولیس واقعی
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۰:۳۱کارمند ساده ی یک مرکز درمانی کودکان هستم.
مطلب شما راجع به سلطه تلویزیون و آن شخصی که علیه این سلطه ایستاد را ما دست کم سالهاست داریم تجربه میکنیم ؛
ولی
سمت دیگر ماجرا را شما بسیار مهربانانه و سخاوتمندانه توصیف کردی ، نه نه ؛ اشتباه نکن آقا ،
مهربانانه و سخاوتمندانه نه برای من مردم بلکه درست برای همان نکته ای که سعی کردی روشنفکرانه تشریح کنی !
داستانت درست ؛ اما نقش آفرینانش سلیقه ی شخصی شما بود
اگر ثابت کنم یکی از دونفر زشت باشند آیا ثایت می شود که نفر دوم زیبا بوده
اگر کسی را محق جلوه دهیم الزاما نفر بعدی ظالم است.
تو هم برای سلطه رسانه حرف زدی و مهربانی ات و سخاوتت نسبت به طاهری از خود اهالی تلویزیون به تلویزون بیشتر بود.
تو و مقاله ات خود به تنهایی پیر بوردیو میخواهند قاطع و در حد اعلاء
طاهری را خود طاهری هم اینقدر ندیده که تو دیدی ، او هم شناگری در جریان پوپولیسم رسانه ای بود.
اگر بر معیار شما صحبت کنیم احمدی نژاد پیر بوردیو بزرگ می باشد.
جناب آقا
ما در این سایت صرفا نظرمی دهیم بدون عنوان بدون القاب
حتی مرد یا زن بودن ما هم مشخص نیست ، ساده ایم .
ساده
جواب حمید
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۴۵خیلی باحات حال کردم. با این هوش و استدلالای " مسی اسیایی و انگلیس افریقایی" مواظب باش داعش بلا ملا سرت نیاره پسر!
خخخخخخخخ.
همینه که میگن میانگین مطالعه ما ایرانیا پایینه! یه ذره مطالعه کن بعد ... به شقیقه ربط بده!
مهدی
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۴۳محمد
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۸:۵۶قبل اینکه به طارمی بتوپیم باید زحماتش رو به یاد بیاریم ، کسی که کمک کرد با کمک برانکو بقیه بچه ها بعد چندین سال که سرمون پایین بود الان بهترین تیم ایران باشیم با اختلاف. گل های خیلی زیادی زد برای تیم و زحمات زیادی کشید.بعد رفتنش دیدیم که بقیه مهاجم ها هم به حد کافی موقیت خراب میکنن و این قضیه فقط شامل ایشون نمیشه.
نکته دوم اینه که ایشون مشخصا بعد جام جهانی انتظار داره بره یه تیم اروپایی، خب بذاریم بره اینطوری سال های آینده بقیه بازیکن ها هم به این امید که از پرسپولیس برسن اروپا میان تیم ما. ما اگه الان بد برخورد کنیم بازیکن های آینده بی میل میشن
نکته سوم ، شک نکنید هیچ تیم اروپایی نه قبل جام جهانی و نه بعد جام جهانی طارمی رو نمیخواد. میتونید به جام جهانی قبلی نگاه کنید که همونایی که اروپا هم بودن برگشتن تیم های آسیایی و از این بابت نگران نباشید.
نکته چهارم هم اینه که پاس میده یا هتریک میکنه؟
ارش
يكشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۲۱موراتا
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۰۲رضا
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۴۷همون پارسال باید می رفت. ما هوادارا اشتباه کردیم که دوباره بهش اطمینان کردیم.
یونس
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۱۲سامان
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۱۸چرا دست از سر این بنده خدا بر نمیدارین چرا فقط دنبال حاشیه سازی هستین خجالت بکش
علی
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۱۷فامیل دور حامد کاویانپور
دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۱۱