روایت مهراب از رونمایی «فرشاد آقای گل»
آی اسپورت – چند روز پیشا كه زنگ زد دعوتمون كنه براى اكران خصوصى فیلم مستند زندگیش، خودش متوجه نبود كه چه اتفاقى براى من افتاد. "فرشاد آقاى گل" به من زنگ زده بود كه دعوتم كنه. خودِ خودش...
پریشب رفتیم و دو ساعت روى پرده به گلهایى كه از خیلیاشون خاطره داشتم نگاه كردیم. آخرش كه داشتیم میومدیم بغلم كرد و ازمون تشكر كرد كه دعوتش رو قبول كردیم. معلوم بود هنوزم قضیه رو متوجه نشده بود. نفهمیده بود كه همون تلفن اون شبش جزو افتخارات زندگى من محسوب شده بود، چه برسه به این كه تونسته بودم بغلش كنم و كنارش عكس بگیرم... كنار كسى كه عكسش توى نوجوونى روى دیوار اتاقم بود. كنار كسى كه توى اون سال هاى جنگ كه سخت میشد دلیلى واسه خوشحالى پیدا كرد، بیشتر از صد بار منو از خوشى به سقف چسبونده بود... كنار فرشاد پیوس...
پ.ن اول: احتمالاً بیشترتون حال من رو نمیفهمید. نه به این خاطر كه سنتون قد نمیده. ستارههاى اون دوران واقعاً دست نیافتنى بودن
پ.ن دوم: كنار عكس فرشاد پیوس كه از كیهان ورزشى بریده بودم، یه عكس هم از كرمانى مقدم به دیوارم زده بودم. بعد از پل نیومن و رابرت ردفورد، اینا زوج مورد علاقه من بودن... شایدم قبلشون
پ.ن سوم: یكى دو سال بعدش عكس على دایى هم اضافه شد كنار اون دو تا عكس.
۱ نظر
وحید بارساپولیسی (به نام فرشاد ابر گلزن افسانه ای سرخ)
سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۴۶