میخواهم ناپدید شوم
آی اسپورت - تقریباً 4 ساله شده؛ 4 سال از زمانی كه میشائیل شوماخر، قهرمان افسانهای فرمول یك دنیا، سرش به صخرهای در كوههای اطراف گرونوبل فرانسه خورد و به كما رفت. حالا سكوت درباره وضعیت جسمانی و شرایط كلی «شومی» هم تقریباً 4 ساله شده است؛ هنوز به غیر از چند نفر از اعضای خانواده، مدیربرنامه و پزشك معالجش نمیدانند كسی كه 7 بار فاتح رقابتهای فرمول یك دنیا شد، چه وضعیتی دارد. شوماخر، مسیری كه برای درمان پیش گرفته، یكی از طولانیترین مسیرهایی است كه در زندگی حرفهایاش طی كرده؛ او كه سابقه مسابقه دادن در 307 گرندپری را دارد و از این 307 تا نودویكی را برده، حالا در پشت دیوارهای بلند خانه قصرمانندش در ژلاند سوئیس، در لاك خودش فرو رفته است. قصری كه شوماخر یكی، دو سال است در آن درمان میشود، 55 اتاق، سالن بولینگ، استخر و سالن سینما دارد و تقریباً حال و هوایی باواریاییها را به خود گرفته است. این قصر به نظر میرسد در جنگلی پررمز و راز پنهان شده و حالا فقط یك اسم به خود گرفته است: «شومالند» (سرزمین شوماخر).
شایعه و تكذیب شایعه
پشت حصارهای بلندی كه ورودی این قصر را احاطه كرده، سایه مردی به چشم میخورد كه كلاه و سوئیشرت قرمزرنگی به تن دارد؛ به نظر میرسد خود شوماخر باشد ولی این مایك، پسر 18 ساله شومی است كه یكی، دو سالی میشود راه پدر را پیش گرفته و با حضور در رقابتهای كارتینگ در سال اول و بعد حضور در رقابتهای فرمول 3، نام و آوازهای برای خودش رقم زده است. مایك سال گذشته در رقابتهای فرمول 3 اروپا به عنوان دوازدهمی رسید.
چند كیلومتر آنطرفتر در نیون اما زن دیگری پیدا میشود كه رازدار شوماخر بزرگ است: سابینی كم. خبرنگار روزنامه «دای ولت» آلمان كه ابتدا مدیر رسانهای شوماخر بود و دست آخر هم به عنوان مدیربرنامههایش معرفی شد. او كه با اكیپ صحبت كرده، هنوز وقتی میخواهد درباره میشائیل صحبت كند، حلقه اشكی در چشمانش جمع میشود. «دوست داشتم میتوانستم الان شوماخر را به شما نشان دهم كه مثلاً دراز كشیده و دارد آفتاب میگیرد...». سابینی فعلاً تنها وقایعنگار روزهای گذشته و امروز شوماخر است. او مثلاً تنها كسی است كه میتواند شایعه به راه افتاده درباره اینكه شوماخر به آمریكا سفر میكند تا درمان معجزه آسایش را كامل كند، را تكذیب كند. با این حال تكذیبهای او هم همواره با سكوت همراه است؛ مبادا كه باز رسانهای یا كسی حرفهایش را تفسیر كند. «وقتی چیزی میگویم، بقیه حرفهایم را تفسیر میكنند و بعد یكدفعه تا به خودمان میآییم، میبینیم یك موج به راه افتاده است».
گریزان از صحبت
فعلاً همه چیز در اطراف شوماخر با سكوت مطلق سپری میشود ولی دست آخر نمیشود از این سؤال گریخت كه بالاخره حال او چطور است؟ سابینی هم نمیخواهد به این سؤال پاسخ دهد. او فقط میگوید: «الان دیگر همه متوجه شرایط هستند. موضوع این است كه باید شأن و منزلت شوماخر حفظ شود». البته شاید حرف زدن درباره شوماخری كه در لاك خودش پشت این حصارهای بلند فرو رفته هم فایده زیادی ندارد؛ اصلاً در حرفهایشان چه چیزی بگویند؟ كورینا، همسر شوماخر هم همچنان از صحبتهای رسمی و عمومی گریزان است؛ او هم همه چیز را به عهده سابینی گذاشته و سعی میكند در زندگیاش به عنوان یك مادر و همسر محافظ غرق شود. 17 ژوئن 2014، زمانی كه آمبولانس، قهرمان دنیا را از گرونوبل فرانسه به لوزان در سوئیس برد، تقریباً 6 ماهی میشد كه شوماخر بستری بود. آن زمان فقط اطرافیان شوماخر یكی، دو جمله كوتاه نوشتند: «میشائیل شوماخر بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان گرونوبل را ترك كرد تا به ادامه درمان بسیار طولانیمدتش در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان لوزان ادامه دهد. او دیگر در كما نیست». بعد از آن چند جمله، دیگر هیچ صحبت رسمی تقریباً درباره وضعیت شوماخر نشده و همیشه اطرافیان شوماخر به گفتن این جمله بسنده كردهاند: «پروژه درمان بسیار طولانیمدت است». سابینا كه در نوشتن كتاب بیوگرافی شوماخر هم نقش اصلی را ایفا كرده، میگوید قهرمان اسطورهای فرمول یك دنیا، همیشه مرزبندی ویژهای بین دو زندگی شخصی و حرفهایاش داشت. «او دو زندگیاش را كاملاً مجزا از هم نگه داشت و اجازه نداد كه یكی بر دیگری تأثیر بگذارد. برای خودش قوانین سفت و سختی داشت كه هرگز حاضر نبود آنها را از بین ببرد: هیچ خبرنگاری شماره تلفنش را نداشت و هیچ عكاسی هم به خانهاش نرفت».
میخواهم ناپدید شوم
از قرار معلوم، میشائیل شوماخر، قهرمانی كه تقریباً همه جهان او را میشناسند، همیشه میخواسته ناشناس بماند. این موضوع را سابینی كیم در بهار 2016 تأیید كرد: «شوماخر پیش من اعتراف كرد كه میخواسته ناپدید شود». شایعات البته در اینترنت زیاد دست به دست چرخید ولی سابینی میگوید هیچوقت بحث خودكشی در جریان نبود: «قبل از اینكه آن حادثه برایش رخ دهد، به من گفت: «برای برنامهریزی جهت فصل آینده اصلاً به من زنگ نزن. میخواهم ناپدید شوم.» این ناپدیدی رؤیای مخفی شوماخر بود. حالا به همین خاطر است كه نمیخواهم اجازه بدهم چیزی از زندگی او به بیرون درز كند». آنهایی كه شوماخر را میبینند، تعدادشان بسیار محدود است؛ به غیر از خانواده خودش جان تاد و راس براون رئیس و مدیرعامل سابق تیم فراری هستند كه گهگاهی به او سر میزنند. پروفسور ژرار سائیان هم هست كه احوالات روزمره شوماخر را از لحاظ پزشكی بررسی میكند.
آن اتفاق لعنتی
29 دسامبر 2013، میشائیل شوماخر، 44 ساله، كه عملاً از رقابتهای فرمول یك خداحافظی كرده بود (او در آخرین گرندپریاش 25 نوامبر 2012 در برزیل به پیست رفت)، به پیست اسكی مریبل رفت. زمانی كه داشت به همراه گروهی از دوستان و البته پسرش مایك، از یك شیب پایین میآمد به ناگاه تغییر مسیر میدهد تا مسیر دیگری را انتخاب كند. این تغییر مسیر چندان مهم نبود ولی نداشتن تعادل باعث شد تا سر او به یك صخره بخورد. با وجود كلاه محافظی كه به سر داشت، ضربهای كه به سرش وارد شد، بسیار شدید بود. خیلی سریع تیم امداد از راه رسید و به بیمارستانی در گرونوبل در فرانسه او را انتقال دادند. وضعیت شوماخر چنان حاد بود كه تیم پزشكی خیلی سریع او را جراحی كردند تا حداقل از مرگ نجات پیدا كند. با این حال برای پایین نگه داشتن فشار جمجمه، مجبور شدند تا ماهها شوماخر را در حالت كمای مصنوعی نگه دارند. در تابستان 2014، زمانی كه از كما خارج شد، شوماخر به مركز پزشكی در لوزان سوئیس برده شد و بعد هم كه ادامه درمانش در خانه شخصیاش در سوئیس صورت میگیرد.
خبر ورزشی
۲ نظر
آراز
پنجشنبه ۷ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۴۵ویلی
پنجشنبه ۷ دی ۱۳۹۶، ۱۳:۲۹