استقلال مدت‌هاست که درگیر این راویان نامطمئن است؛ راویانی که هر کدام بازوی رسانه‌ای مختص به خودشان را دارند و اخبار باشگاه را به شکل کانالیزه به بیرون درز می‌دهند. همین می‌شود که اخبار خروجی تیم این همه متناقض است. در یک فقره مذاکره با استراماچونی چندین و چند روایت منتشر شد و آخرینش اسکرین‌شاتی بود که خلیل‌زاده روی آنتن زنده منتشر کرد که در آن گفته شده احمد سعادتمند در ایتالیا ملاقاتی با استراماچونی نداشته!

آن هتل، دفتر کارگزار ما بود. دوستان جوری این مسئله را مطرح کردند که انگار ما آنجا را کرایه کرده بودیم که باشگاه یک ریال هم بابت آنجا پرداخت نکرد. در حالیکه آنجا توسط کارگزار مهیا شده بود. این در حالی است که 3 باشگاه دیگر آنجا حضور داشتند. اگر قرارداد بستن در هتل بد است، چرا خودشان آقای نادری را به قزوین برده و با او قرارداد بسته آن هم بدون اینکه از باشگاه بلژیکی قرارداد بسته شود؟

آنچه اهمیت دارد این واقعیت تلخ است که به‌خاطر حواشی کمرشکن این ماجرا و بی‌تدبیری مدیرانی که با رویای «محبوبیت ابدی» تمرکز تیم را از بین بردند، استقلال جام حذفی را از دست داد و در لیگ قهرمانان آسیا ناکام شد

«اگر ممکنه پرس و جو کنید چه کسی، چگونه، کجا و کی به من پیشنهاد ۸۰۰ هزار یورو و بعلاوه یک میلیون و دویست هزار یورویی قرارداد جدید دادند؟ کدوم انسان عاقلی این پیشنهاد رو رد می کنه در حلی که من با مبلغ بسیار کمتر به ایران اومدم.»

استراماچونی در شرایط کنونی بر این باور است که باشگاه استقلال قصد داشته با زیرکی ماجرای شکایت این مربی به فیفا را منتفی کند و طرف ایتالیایی اینطور تصور می‌کند از ابتدا نیز اراده جدی برای ادامه همکاری وجود نداشته است. البته که طبیعتا مدیران استقلال چنین اعتقادی ندارند. در نهایت هم باشگاه استقلال بعد از ماجراهای پیش آمده با بیانیه ای رسمی حضور استراماچونی در این تیم را منتفی اعلام کرد.

ماندن یا رفتن سعادتمند در انتخاب سرمربی جدید استقلال تاثیر مهمی دارد

در چندسال گذشته گاهی تعداد مربیان خارجی حاضر در لیگ برتر انگلیس به ۱۴ تا ۱۵ نفر می‌رسید، یعنی کشوری که خودش را مهد فوتبال دنیا می‌داند هم در سطح قهرمانی نیاز می‌بیند مربی خوب خارجی بیاورد. به‌جز آلمان که معمولاً به سیستم تربیت مربیان جوان خود ایمان دارد، در لالیگا، سری آ و لوشامپیونا هم اوضاع بر همین منوال است. پول و درآمد دارند و می‌توانند هزینه کنند اما ما چطور؟

روراست نبودن و به تعویق انداختن توضیحات مستند مدیران استقلال، شاید حتی عملکرد مرد ایتالیایی در بازگشت احتمالی‌اش را هم تحت تاثیر قرار دهد. جایی که همه مدعی‌اند که راست می‌گویند، اما واقعا معلوم نیست که چه کسی راست می‌گوید.

اقدام به مذاکره با استراماچونی علی‌رغم تصویب قانون منع جذب مربیان خارجی، بی‌خبری دو هفته‌ای استراماچونی از باشگاه استقلال و نیمه کاره رها کردن مذاکرات شفاهی در حالی که نه در مذاکرات خبری از تخفیف وعده داده شده است و نه ارسال پیش‌نویس قرارداد، تنها یک معنی دارد و آن اینکه تمام این ماجرا سناریوی ساختگی احمد سعادتمند بود برای انتقام از فرهاد مجیدی بعد از اختلاف‌هایی که از همان اطلاعیه اول فرهاد علیه مدیریت باشگاه شروع شده بود.

داستان پیچیده نبود،پیچیده اش کردند.باز هم می گویم اگر نمی خواهید اقدامی کنید بسم الله،بدون تعارف بگویید،عواقبش را بپذیرید و پای همه چیز آن بایستید،فقط یک چیز دیگر؛بعدا می‌توانید توی روی میلیون ها هوادار استقلال نگاه کنید؟عزت زیاد...

موج‌های شبکه‌های اجتماعی دیر یا زود فرو می‌نشیند و در آن زمان سعادتمند باید پاسخ بدهد که چه نقشه ثانویه‌ای برای استقلال دارد و مسئول آسیب‌هایی که در هفته‌های گذشته به تیم وارد شد چه کسی است؟

واقعاً در استقلال چه خبر است؟ آقای سعادتمند عزیز لطفاً در چنین مواقعی سکوت نکنید و حرف بزنید چون وظیفه‌ی اصلی شما شفاف سازی برای هواداران نگرانی است که در تعدد خبرهای ضد و نقیض گیج شده‌اند.

اگر بپذیریم که فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ بر سر حرفشان می‌مانند و برای جذب مربی و بازیکن خارجی تبصره‌ای نمی‌گذارند باید فرضیه دوم را بسیار نزدیک‌تر به واقعیت بدانیم؛ بازی با نام استراماچونی از سوی سعادتمند و سنگر گرفتن پشت نام این مربی برای فرار از فشارها و ضربه‌ای که در آستانه فینال به تیمش زد. شاید،اگر پایان این بازی برخلاف تصور و ترفند سعادتمند به سود او تمام نشود اتفاقات دیگری رخ دهد.

استقلال در تلاشی غیر قانونی به دنبال برگرداندن مرد ایتالیایی است؛ آیا فدراسیون این اجازه را می‌دهد؟

استقلال با این وضعیت آشفته، با حواشی بعد از شکست در جام حذفی و تمرینات نامنظمی که داشته تا چند روز دیگر باید در آسیا رقابت کند. در چنین شرایطی، موفقیت آبی‌ها در قطر، بیشتر به یک معجزه شباهت دارد.

از احمد سعادتمند باید پرسید اگر استراماچونی به هر دلیلی نیاید تکلیف چیست؟ شما جام حذفی را به‌خاطر درگیری با مجیدی و مطرح کردن اسم استراماچونی در بدترین تایم ممکن از دست دادید و حالا اگر در نهایت او نیاید چطور می‌خواهید جوابگو باشید؟

بازگشت استراماچونی هنر استقلال نیست، بلکه استقلال بی‌هنری را ماه‌ها پیش با از دست دادن استراماچونی و حالا با از دست دادن مجیدی نشان داده است. باشگاهی که در یک فصل دو مربی خوب و مؤثرش را از دست می‌دهد، بی‌شک در رفتار حرفه‌ای مقابل مربیانش دچار مسائلی جدی و آسیب‌رسان است.

شکست در فینال جام حذفی پرده‌ها را کنار زد تا ابعاد واقعی بحران در باشگاه استقلال کاملا مشخص شود.

برد در دربی (نیمه نهایی جام حذفی) می‌توانست جاده صاف کن استقلال برای فتح جام حذفی و حتی موفقیت‌ در لیگ قهرمانان آسیا باشد اما تنش، اظهارنظرها و اقدامات بد موقع چون مذاکره با استراماچونی و استعفای مجیدی، آبی‌ها را به لبه پرتگاه کشاند

سرنوشت استقلال در جام حذفی، هم تکلیف فرهاد را روشن می‌کند، هم وضعیت مدیرعامل مشخص می‌شود و متقابلا ماجرای استراماچونی وارد فاز تازه‌ای می‌شود.

چنانچه سعادتمند به ایتالیا نمی‌رفت و تکلیف نیمکت استقلال برای فصل بعد روشن بود، می‌شد با اطمینان بیشتری درباره تداوم حضور برخی بازیکنان در استقلال صحبت کرد اما اکنون نه مشخص است که استراماچونی به طور قطع به ایران می‌آید نه اینکه مجیدی حاضر می‌شود با اتفاقاتی که در روزهای اخیر رخ داده با مدیریت کنونی استقلال کار کند.

گرفتار دو قطبی تازه نشوید. دعوا، دعوای فرهاد مجیدی یا استرا نیست. کدام عقلی استرا را می‌دهد که هر مربی داخلی دیگری را بگیرد؟ این تلنگری صدباره است؛ استقلال یک‌ بار دیگر از درون باشگاه ضربه می‌خورد.

استقلال با میلیاردها تومان بدهی انباشته و با سه پنجره‌‌ای که موقتاً بسته شده، با خطر کسر امتیاز و جرایم شدیدتری مواجه است و در وضعیت متلاطم بازار ارز، پروژه استخدام دوباره مربی که نشان داده برای دریافت دستمزدش ذره‌‌ای از مواضع‌اش کوتاه نمی‌‌آید، مثل چشم بسته رفتن به میدان مین است

نه ویلموتس زیاده‌خواه است، نه کالدرون و نه استراماچونی... آن‌ها پول‌شان را می‌خواهند و طبیعی است فوتبال ورشکسته ما که نه حق پخش دارد و نه منبع درآمد در پرداخت این پول‌ها ناتوان باشد.